سرویس تجسمی هنرآنلاین: حدود 15 ماه از ریاست علی محمد زارع در موزه هنرهای معاصر تهران می‌گذرد؛ او از سال 1379 وارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد و سال‌ها در حیطه ستادهای مرکزی در بخش‌های مختلف وزارتخانه مشغول فعالیت بود. سال 86 وارد حوزه معاونت امور هنری ارشاد شد و نزدیک به شش سال به عنوان معاون مدیرکل مرکز آموزش و توسعه فعالیت‌های هنری انجام وظیفه کرد؛ بعد از آن چند ماه در مرکز هنرهای تجسمی به عنوان معاون مرکز مشغول به کار شد سپس یک سال در زمان ریاست احمد مسجدجامعی در شورای شهر تهران کار ستادی کرد و از سال 93 مجدداً به عنوان معاون مرکز هنرهای تجسمی کارش را ادامه داد تا اینکه از اواخر سال 95 حکم ریاست موزه هنرهای معاصر تهران را دریافت کرد. با او 15 ماه گذشته را مرور کرده‌ایم:

وقتی وارد موزه هنرهای معاصر شدید چه نیازهایی را احساس کردید و نخستین اقداماتی که در موزه انجام دادید چه بود؟

با توجه به شناخت جامع و کاملی که از موزه داشتم، قبل از هر چیزی به ذهنم آمد که باید یک برنامه مدون چهار ساله برای موزه هنرهای معاصر داشته باشیم چون موزه را نمی‌شود به صورت روزانه یا حتی نمایشگاهی اداره کرد. الآن بعضی از موزه‌ها وارد نسل‌های پنجم و ششم شده‌اند و کارکردشان با موزه هنرهای معاصر تهران متفاوت است. ما هم سعی می‌کنیم همین روندی که در پیش گرفته‌ایم را به سرانجام برسانیم و وارد نسل‌های پنجم و ششم شویم. به هر حال این اتفاق زمان‌بر است اما موزه هنرهای معاصر به عنوان تنها موزه ایران که کارکردهای آموزشی و پژوهشی دارد، امکان و پتانسیلش را دارد. ما می‌خواهیم آن‌چه که در ذهن‌مان وجود دارد و روی کاغذ آورده‌ایم را به منصه ظهور برسانیم و ان‌شاءالله اتفاقات خوبی خواهد افتاد.

برنامه چهار ساله‌ای که به آن اشاره کردید در حال حاضر تدوین شده است؟

بله. ما این برنامه را تدوین کردیم تا ببینیم در چهار سال آینده باید چه کار کنیم. با بررسی‌هایی که انجام دادیم، دیدیم هر سال باید یک نمایشگاه از آثار گنجینه موزه داشته باشیم چون این حق مردم است که آثار گنجینه را ببینند. ضمناً به این نتیجه رسیدیم که هر سال یک نمایشگاه از هنرمندان به‌نام داخلی، یک نمایش از هنرمندان به‌نام خارجی و یک نمایشگاه پژوهشی هم برگزار کنیم.

نگاه ما به برگزاری نمایشگاه هنرمندان خارجی نگاه مثبتی است و فکر می‌کنیم این اتفاق باعث یک تبادل فرهنگی می‌شود که به نفع هر دو طرف است. به یاری خداوند و با مشورتی که با هنرمندان به‌نام کشورمان انجام داده‌ایم، تا سال ۱۴۰۰ برنامه موزه را بسته‌ایم و هنرمندان و کیوریتورها از الآن می‌دانند که چه نمایشگاهی دارند و قرار است چه کاری انجام بدهند.

در موزه هنرهای معاصر علاوه بر هنرهای تجسمی، فعالیت‌هایی در زمینه سینما، موسیقی و... هم انجام می‌شود. درباره فعالیت کانون‌های هنری در موزه توضیح دهید.

در سال‌های گذشته در کنار نمایشگاه‌هایی که در موزه برگزار کرده‌ایم، کانون‌های بسیار خوبی را در موزه داشته‌ایم که همه این‌ها به سمت پویایی و به‌روز شدن می‌روند. سینماتک موزه در هر چهار فصل سال برنامه دارد و ما هفته‌ فیلم کشورهای دیگر را در سینماتک موزه برگزار می‌کنیم. هفته فیلم فرانسه را هر سال بهار همزمان با جشنواره بین‌المللی فیلم فجر داریم و از هنرمندان به‌نام فرانسوی و همچنین منتقدان خوب سینمایی دعوت می‌کنیم. کانون نیومدیا را داریم که اقدامات مربوط به پرفورمنس‌ها در آن انجام می‌شود. حتی کانون موسیقی معاصر داریم که فستیوال‌ موسیقی معاصر را برگزار می‌کند.

قطعاً در موزه‌های بزرگ دنیا هم این اتفاقات می‌افتد. سال گذشته الیور ویک، موزه‌دار سابق بنیاد بیلر به ایران آمد که می‌گفت ما تمام برنامه‌های موزه هنرهای معاصر تهران را دنبال می‌کنیم و حتی می‌دانیم که الآن قرار است چه فیلمی در سینماتک موزه نمایش داده شود یا می‌دانیم که پرفورمنس‌های شما چیست. برای من جالب بود که آن‌ها هم برنامه‌های موزه ما را دنبال می‌کنند. این وظیفه ما را دوچندان می‌کند چون هم باید رضایت هنرمندان و هنردوستان داخل کشور را جلب کنیم و هم باید آبرو و حیثیت موزه هنرهای معاصر در دنیا حفظ شود و آن‌ها بدانند موزه هنرهای معاصر تهران علی‌رغم همه تحریم‌ها و نامهربانی‌ها دارد فعالیت خودش را انجام می‌دهد.

علی محمد زارع

 

یکی از بحث‌های مهمی که در بدو ورود شما به موزه هنرهای معاصر تهران وجود داشت بحث نمایش آثار گنجینه موزه در برلین و رم بود که موافقان و مخالفان خودش را داشت و در نهایت نمایشگاهی در رم و برلین برپا نشد. در آن مقطع چه تمهیدی برای مواجهه با این موضوع داشتید؟

من در تاریخ دوم اسفندماه سال 95 به سرپرستی موزه منصوب شدم. آن زمان بحث‌هایی در مورد برپایی نمایشگاه‌هایی از گنجینه موزه در برلین و رم مطرح شده بود و به طور همزمان در رسانه‌های مکتوب و فضاهای مجازی عده‌ای می‌گفتند چرا ابتدا خود ما این آثار را نبینیم؟ با وجود اینکه این‌که این آثار قبلاً  در دوره‌های مختلف به تناوب در موزه به نمایش گذاشته شده بود ولی ما تصمیم گرفتیم آثار را در فرصت کوتاهی که داشتیم برای نمایش در موزه آماده کنیم و نهایتاً نمایشگاهی از آثار گنجینه به کیوریتوری رضا نامی در تاریخ 17 اسفندماه سال 95 برپا شد. ما فقط دو هفته برای برپایی نمایشگاه آثار گنجینه فرصت داشتیم و طبیعتاً در این مدت آن چیدمانی که مد نظر آقای نامی و همین‌طور مد نظر خود ما بود اتفاق نمی‌افتاد و نمی‌توانستیم کتاب جامعی از نمایشگاه منتشر کنیم ولی سعی کردیم تمام توان خودمان را به کار بگیریم. در نهایت نمایشگاه برپا شد و آثار به مدت 3 ماه روی دیوار موزه بود و استقبال خیلی خوبی از آن به عمل آمد. ما بازدیدکنندگان اختصاصی از اروپا و آمریکا داشتیم و برای آن‌ها خیلی جالب و هیجان‌انگیز بود که آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران را ببینند. آن نمایشگاه حدود 140 تا 150 هزار بازدیدکننده داشت و بازدیدکننده‌های خارجی وقتی به کشور خودشان برگشتند در خصوص گنجینه موزه نوشتند.

یکی از دلایل مخالفت هنرمندان با برگزاری این نمایشگاه، احتمال تملک آثار در کشورهای دیگر بود. با وجود این‌که بیش از یک سال از آن اتفاق گذشته است همچنان این سوال وجود دارد که تا چه حد این احتمال صحیح است و در این صورت چه اصراری برای نمایش آثار گنجینه در رم و برلین وجود داشت؟

اساساً موزه‌ها تا زمانی زنده هستند که بتوانند با هم تبادل آثار انجام بدهند و شما می‌بینید که خیلی وقت‌ها آثار مختلفی از معروف‌ترین موزه‌های جهان به کشورهای دیگر انتقال داده می‌شود و در آن کشورها به نمایش در می‌آید؛ همچنان‌که الآن بیش از 50 اثر موزه لوور در موزه ملی ایران به نمایش گذاشته شده است. ما از انتقال آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران به برلین و رم چند هدف داشتیم. هدف اول این بود که یک نمایشگاه اختصاصی به نام ایران در اروپا داشته باشیم. تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است و هر اثری از ایران در کشورهای دیگر حضور داشته به شکل تک اثر و امانتی بوده است. بنابراین برپایی یک نمایشگاه از آثار موزه هنرهای معاصر تهران در اروپا می‌تواند یک اتفاق متفاوت و کاملاً تأثیرگذار برای ما باشد.

وقتی سر در نمایشگاهی در یک کشور خارجی نوشته شود که این آثار متعلق به گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران است، این رویداد هنری حتماً روی افکار عمومی دنیا تأثیر می‌گذارد و حتی می‌تواند ذهنیت سیاستمداران اروپایی نسبت به ایران را تغییر بدهد. زمانی که آقای اشتاین‌مایر، رئیس جمهور فعلی آلمان به ایران آمدند، نمایشگاه "ذهنیت ملموس" در موزه برپا بود و ایشان وقتی نمایشگاه را دیدند حیرت‌زده شدند. ۳۰ اثر از آثار گنجینه در آن مجموعه به نمایش گذاشته شده بود و برای آقای اشتاین‌مایر جالب بود که موزه چنین گنجینه‌ای دارد.

همان موقع با آقای مرادخانی یک تفاهم‌نامه‌ امضاء کردند که چنین نمایشگاهی در برلین برگزار شود و حتی موافقت کردند که درآمدی هم به موزه هنرهای معاصر پرداخت کنند. بعد از آن ایتالیایی‌ها در جریان قرار گرفتند و موزه ماکسی رم وارد مذاکره شد که این اتفاق در رم هم بیفتد. من فکر می‌کنم اگر آثار موزه به اروپا برود، حداقل یک و نیم میلیون نفر بازدیدکننده داشته باشد، چه بسا که سفیر سوئیس می‌گفت تعداد بازدیدکننده بیش از این خواهد بود چون گنجینه شما خاص است.

با توجه به اخبار ناصحیحی که بنگاه‌های خبری از ایران به سطح جهان می‌برند، اگر چنین نمایشگاهی با حضور آثار هنرمندان معاصر ایران در اروپا برگزار شود، حتماً برای ما برگ برنده‌های زیادی خواهد داشت. به خصوص این‌که در دنیا بیشتر ما را با تاریخ و هنر کهن‌مان می‌شناسند و خیلی به هنر معاصر ما اهمیت نمی‌دهند و این نمایشگاه باعث می‌شود که هنر معاصر ما را هم جدی بگیرند. ضمن این‌که اگر چنین نمایشگاهی برگزار شود و یک و نیم میلیون نفر بازدیدکننده داشته باشد، نیمی از درآمد آن متعلق به ایران خواهد بود. یعنی برپایی این نمایشگاه هم به ارزآوری و اقتصاد هنر ما کمک می‌کند و هم نگاه فرهنگی نسبت به ایران در اذهان جهانیان را تغییر خواهد داد.

بنابراین شما همچنان مصر هستید که نمایشگاه آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران در رم و برلین برگزار شود؟

بله‌. آقای صالحی وقتی بر مسند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نشستند، بحث دیپلماسی فرهنگی را مطرح کردند که یکی از راه‌های دیپلماسی فرهنگی همین نمایش آثار است. من فکر می‌کنم این نمایشگاه‌ها اگر در رم و برلین برگزار شود، قطعا به نفع ایران خواهد بود و ضمن ارزآوری، رشد اقتصاد هنر و تغییر نگاه جهانیان به فرهنگ و هنر ایران، به حوزه گردشگری ما هم کمک خواهد کرد، یعنی باعث می‌شود عده‌ای از بازدیدکنندگان آن نمایشگاه‌ها تمایل پیدا کنند به ایران بیایند و مقصد گردشگری‌شان ایران باشد.

با این وجود علت مخالفت برخی از اهالی هنرهای تجسمی با برپایی این نمایشگاه‌ها چیست؟

ما جلسات مختلفی با این دوستان گذاشتیم و من انجمن‌های هنری را هم به این جلسات دعوت کردم. بحث‌شان این بود که اسناد این آثار به نام افراد دیگری است، و من خواستم این آثار را دسته‌بندی کردند و بعضی‌هایشان را هم در حضور انجمن‌ها مورد بررسی قرار دادیم و دیدیم اسناد همه آثار به نام موزه هنرهای معاصر است و به‌ نام هیچ شخص و فردی نیست. این جلسه با حضور نمایندگان کمیسیون فرهنگی و کمیسیون حقوق مجلس برگزار شد که آقای دکتر صادقی هم برای شفاف‌سازی به این جلسه آمدند و قانع شدند و حتی توییتی هم در این‌باره منتشر کردند.

در نهایت جامعه هنری با ما همراه شد و همه یک زبان مشترک پیدا کردیم. من فکر می‌کنم حساسیت این دوستان به جا بود. همه اعضای جامعه تجسمی از ما هستند و هیچ اختلاف و هیچ مانعی نباید میان ما وجود داشته باشد. بنده اگر امروز در موزه هنرهای معاصر هستم به تبعیت از این است که هنر و هنرمندی وجود دارد وگرنه موزه‌ هنرهای معاصر وجود نداشت که بنده بخواهم در آن خدمت کنم. بنابراین ما وظیفه خودمان دیدیم که شفاف‌سازی کنیم و خوشبختانه دوستان به این نتیجه رسیدند که تمامی آثار متعلق به موزه است. بعد هم آثار را در موزه به نمایش گذاشتیم تا قبل از این‌که بخواهند راهی برلین و رم شوند، در معرض تماشای هنردوستان ایرانی قرار بگیرند.

علی محمد زارع

دسته‌بندی و بررسی آثار گنجینه به چه شکل انجام شد؟

زمانی که من سرپرست موزه شدم، یکی از اقداماتی که انجام دادم این بود که تغییراتی در گنجینه‌ موزه ایجاد کردم، یعنی فرد متخصصی که خودش هنرمند و نقاش بود و تحصیلات هنری داشت را مأمور کردم که تمام آثار موزه هنرهای معاصر را بر اساس دفتر اموال مورد بازشماری قرار بدهند و حتی یک شناسنامه از آن در بیاورند. اندازه آثار و نوع و تکنیکی که بر روی اثر کار شده بود را هم با آن چیزی که ما داشتیم مطابقت بدهند. این کار انجام شد و حالا می‌توانم بگویم که شناسنامه آثار موزه هنرهای معاصر را تکمیل کرده‌ایم. در مورد یک درصد از آن‌ها اختلاف‌نظرهایی وجود دارد که ما با متخصصین مشورت می‌کنیم و آن‌ها را به بازدید از موزه دعوت می‌کنیم تا به یقین برسیم و یک‌بار برای همیشه شناسنامه آثار موزه هنرهای معاصر را در معرض دید عموم قرار بدهیم.

تا جایی که دیدم سایت موزه هم تا حدودی به روز شده و بخشی از آثار روی سایت قرار گرفته‌اند و یک کتاب هم توسط آقای مهدی حسینی گردآوری شد. در حال حاضر آرشیوسازی سایت موزه به کجا رسیده؟ قرار است آثار گنجینه فقط در ‌سایت معرفی شوند یا کار پژوهشی و انتشاراتی هم روی آن‌ها انجام می‌شود؟

ما بیش از 1200 اثر را بر روی سایت گذاشته‌ایم ولی به دلیل این‌که سایت به لحاظ گرافیکی نیاز به اصلاح داشت، آن را از ابتدای اردیبهشت به صورت بنر بستیم و اعلام کردیم که همزمان با تعطیلاتی که بابت به‌سازی موزه داریم، سایت را هم به‌روز خواهیم کرد. غیر از آثاری که قابل گذاشتن روی سایت نیستند، مابقی آثار را روی سایت قرار می‌دهیم. در بحث پژوهشی اقداماتی که طی 40 سال اخیر انجام شده بود، کامل و کافی نبود و همیشه فقط بر روی 300-400 اثری که مورد توجه خواص بود کار شده بود و مابقی آثار به فراموشی سپرده شده بود. حتی اندازه و تکنیکی که در مورد بعضی آثار در شناسنامه‌شان نوشته شده بود اشتباه بود و ممکن بود نام هنرمندان را هم جابجا نوشته باشند که ما همه این‌ها را به‌روز کردیم تا یک شناسنامه کامل داشته باشیم. حالا اگر کسی بخواهد در مورد کلکسیون ما تحقیقات پژوهشی انجام بدهد می‌تواند این کار را انجام بدهد ولی شناسنامه آثار کامل است. کتابی که آقای حسینی آماده کرده‌اند یک کار تاریخی و پژوهشی خوب و پسندیده است ولی این کتاب هم فقط همان آثاری که مورد توجه خواص قرار گرفته بود را بررسی کرده است. موزه درصدد است که انتشار چنین کتاب‌هایی تداوم پیدا کند و حتی با انتشارات متعددی در اروپا هم صحبت کرده‌ایم که این کار را انجام بدهیم. یکی از دغدغه‌های ما، معرفی موزه هنرهای معاصر تهران به دنیا است. ما با دو انتشارات فرانسوی و آلمانی صحبت کرده‌ایم که آثار موزه توسط آن‌ها چاپ شده و در خارج از کشور توزیع شود. این دو انتشارات توزیع گسترده‌ای در اروپا دارند و قطعاً همکاری با آن‌ها برای موزه هنرهای معاصر تهران نتیجه خوبی خواهد داشت.

در سال‌های اخیر شاهد هستیم که برگزاری تعدادی از نمایشگاه‌ها یا انتشارکتاب‌های موزه هنرهای معاصر تهران با همکاری بنیادهای خصوصی و مراکز خارج از موزه انجام می‌شود. نمونه آنها برگزاری نمایشگاه علی‌اکبر صادقی  و انتشار کتاب آثار او بود. این همکاری‌ با بنیادهای خصوصی چگونه شکل می‌گیرد؟

نمایشگاه‌هایی که در موزه هنرهای معاصر برگزار می‌شود قطعاً باید کتابی هم در کنار خودشان داشته باشند و نمایشگاه آقای صادقی هم از این قضیه مستثنی نبود و یک سال بر روی آن کتاب کار شد. امروزه نمایشگاه‌ها بر اساس کیوریتوری شکل می‌گیرند و دیگر به شکل دبیری برگزار نمی‌شوند، بنابراین روندی را طی می‌کنند و شکل متفاوت‌تری را به خود می‌گیرند. مراوده‌ای که بین موزه، کیوریتور و بنیاد خصوصی اتفاق می‌افتد برای تقویت کتاب نمایشگاه‌ها خیلی خوب است و باعث می‌شود استانداردهای بیشتری رعایت شود. ما دوست داریم کتاب‌هایی از هنرمندان به‌نام کشور داشته باشیم. اگر نتوانیم از هنرمندان به‌نام ایرانی یک نمایشگاه داشته باشیم، این ما را خوشحال می‌کند که حداقل یک کتاب خوب از آن‌ها چاپ و رونمایی کنیم چون این هنرمندان بخشی از تاریخ هنر ما هستند و کتاب‌ها باعث ماندگاری این تاریخ می‌شوند.

گاهی اوقات درباره نمایشگاه‌هایی که از هنرمندان ایرانی در موزه هنرهای معاصر برگزار می‌شود حرف و حدیث‌هایی به وجود می‌آید. وقتی نمایشگاه آثار هنرمندانی همچون پرویز تناولی و علی‌اکبر صادقی در موزه برگزار شود جای هیچ سؤالی نیست ولی برگزاری یک نمایشگاه عکس از یک هنرمند نه چندان مطرح باعث ایجاد سوالات متعدد است. معیار موزه هنرهای معاصر برای انتخاب‌ هنرمندان ایرانی و برپایی نمایشگاه در موزه چیست؟

معیارهای خیلی زیادی برای انتخاب هنرمندان وجود دارد؛ از جمله این‌که هنرمند قطعاً باید صاحب سبک و صاحب‌نام باشد و آثارش کارکردهای آموزشی موزه را هم داشته باشد و بتواند روی جوان‌ها تأثیر بگذارد. در واقع نمایشگاهی که در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار می‌شود باید برای هنرجویان و هنردوستان خروجی داشته باشد، به طوری که وقتی جامعه دانشگاهی و هنری ما از آن بازدید می‌کنند، برای‌شان حکم یک ترم دانشگاه را داشته باشد و از آن چیزی یاد بگیرند. اگر هنرمندی در این سطح باشد در موزه هنرهای معاصر برای او نمایشگاه می‌گذاریم. در برنامه‌های آینده موزه هم این معیارها لحاظ شده است و تا سال 1400 هیچ نمایشگاهی را نداریم که حرف و حدیثی پشت آن باشد.

همان‌طور که اشاره کردم، امروزه دیگر شرایط موزه با گالری‌ خیلی متفاوت است و نمایشگاهی که در موزه برگزار می‌شود باید جنبه‌ آموزشی هم داشته باشد. البته من خیلی خوشحالم که در 3-4 سال اخیر بعضی از گالری‌ها هم این رویه را در پیش گرفته‌اند و قابلیت‌های جدید را به خودشان اضافه کرده‌اند که صرفاً محلی برای نمایش آثار نباشند. در یک سال اخیر گالری‌های خوبی افتتاح شده‌اند و این اتفاق خیلی خوبی است. موزه هنرهای معاصر به عنوان پدر معنوی این گالری‌‌ها باید تمامی استانداردها را رعایت کند که اگر غیر از این باشد، گالری‌ها هم روند مشابه را در پیش می‌گیرند و در گالری‌ها هم کارهای خوبی را نخواهیم داشت.

موزه هنرهای معاصر تهران هم اکنون در مرحله به‌سازی قرار دارد و پس از سالها چنین اقدام بزرگی در حال انجام است. چه کارهایی برای به‌سازی این مجموعه صورت گرفت؟

وقتی به موزه آمدم متوجه شدم سیستم سرمایشی و گرمایشی موزه درست کار نمی‌کند. چون کارمند رسمی وزارتخانه بودم و با بدنه وزارتخانه ارتباط داشتم، نیروهایی را به کار واداشتم تا سیستم سرمایشی و گرمایشی را درست کنند. از همان زمان پیگیر این بودیم که موزه باید به طور اساسی مورد به‌سازی قرار بگیرد چون خرج‌های مختصر و وصله پینه کردن‌ها در شأن موزه نبود.

زمانی که دکتر صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد بودند با ما همکاری کردند و نامه‌های متعددی را به آقای جهانگیری و آقای نوبخت نوشتند و بعد در دوره آقای صالحی هم این پیگیری‌ها ادامه یافت. در زمان حضور آقای مرادخانی و بعد در دوره معاونت آقای حسینی در امور هنری تلاش‌های زیادی صورت گرفت و آقای کاراندیش که معاون توسعه وزارتخانه هستند هم سنگ تمام گذاشتند و پیگیری‌های لازم را برای به‌سازی موزه انجام دادند که خوشبختانه این پیگیری‌ها نتیجه داد. زمانی که ما می‌گفتیم قرار است موزه مورد به‌سازی قرار بگیرد، همه به دیده شک به این قضیه نگاه می‌کردند و می‌گفتند از این حرف‌ها زیاد زده شده است و دولت حاضر نیست پولی بابت این اتفاق بدهد ولی خوشبختانه دولت این اتفاق را واجب دانست و بودجه خوبی را هم برای انجام آن در نظر گرفت.

در مورد به‌سازی موزه هنرهای معاصر تهران اولویت‌ها چیست و قرار است چه بخش‌هایی مرمت و به‌سازی شود؟

ما چند اولویت داریم. اولویت اصلی‌مان سیستم اعلام و اطفاء حریق است که باید به‌روز باشد چون سیستم‌های موزه متعلق به 40 سال پیش است. اولویت بعدی توسعه گنجینه است. گنجینه زمانی برای 600 تا 1000 اثر روی ریل ساخته شده است ولی ما امروز 3400 اثر داریم که 2000  عدد از آنها‌ نیاز به ریل دارد. بعضی از کارکردهای موزه در زمان خودش جوابگو بوده ولی الآن دیگر جوابگو نیست و ما می‌خواهیم این کارکردها را ارتقاء بدهیم. فضای خوبی داریم که آن را به فضای گنجینه تبدیل می‌کنیم. با نقشه‌ای که مشاور به من داده است، این نوید را می‌دهم که فضای گنجینه حداقل دو برابر می‌شود و ما می‌توانم تمام آثارمان را روی ریل ببریم. خیلی خوشحالم که هم تیم مشاور هم تیم مجری به‌سازی موزه را آدم‌های متخصص، توانمند و متعهد تشکیل می‌دهند و بین آن‌ها با مسئولان موزه همدلی و قرابت وجود دارد که فضای موزه به شکل جالب توجهی در بیاید. ان‌شاءالله اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود موزه مرمت شده را مهرماه سال جاری در حضور نخبه‌های هنری، اهالی فرهنگ و هنر و خبرنگاران افتتاح می‌کنیم.

همچنان بحث‌های مربوط به کمبود فضای گنجینه و گسترش آن مطرح است. در این مورد نکته‌ای که مطرح می‌شود، زمین کنار موزه است که اگر در اختیار این مجموعه قرار بگیرد، امکانات زیادی را برای موزه به وجود می‌آورد. در مورد این زمین توضیح بدهید و آیا اثبات شده این زمین متعلق به موزه است یا خیر؟

آن زمین سال 67 یا 69 طبق تفاهم‌نامه‌ای به مدت 2 سال به وزارت کار جهت بازارچه خود اشتغالی داده شد و بعد یک سال دیگر هم تمدید شد ولی ظاهراً چندین سال از دستور کار خارج شده بود. آن زمان بازارچه را به 23 نفر اجاره داده بودند که در آن‌جا اشتغال داشته باشند ولی الآن 203 نفر در آن مشغول به کار هستند و در حال حاضر آن بازارچه نمای بسیار زشتی به موزه هنرهای معاصر و به موزه فرش داده است. خوشبختانه چند سال است که دفتر حقوقی وزارت ارشاد به این موضوع ورود کرده و حتی رأی کمیسیون ماده 100 را هم بابت تخریب آن‌جا گرفته است ولی انجام این کار نیاز به یک عزم ملی دارد چون ما نمی‌خواهیم 203 خانواده بیکار شوند. بنابراین فکر می‌کنم وزارت فرهنگ و ارشاد، وزارت کار، شهرداری و نیروی انتظامی باید جلسه‌ای تشکیل بدهند و یک فکر اساسی به حال این قضیه کنند. شهرداری باید برای آن 203 نفر در محل دیگری اشتغال ایجاد کند تا این بازارچه بدون دغدغه به گالری ملی تبدیل شود و به نوعی مکمل موزه هنرهای معاصر باشد. در آن گالری می‌تواند نمایشگاه هنرمندان به‌‌نام داخلی و خارجی، نمایشگاه‌های پژوهشی و حتی بینال‌ها برگزار شود و موزه هم به کارکردهای اصلی خودش بپردازد. امیدوارم دولت عزم جدی داشته باشد و به این قضیه ورود کند تا به خواسته به حق هنرمندان پاسخ داده شود. 

علی محمد زارع

در سال‌های اخیر تعداد محدودی اثر به گنجینه موزه اضافه شده است، این در حالی ست که غنای هر چه بیشتر گنجینه یکی از دلخواسته‌های قدیمی هنرمندان است.

اگر مقصودتان بخش آثار خارجی گنجینه است، ما هم به شدت خواهان ارتقای کیفی گنجینه با اضافه شدن آثار درجه یک هستیم اما شما که از قیمت آثار هنری در دنیا باخبرید، چنین اتفاقی به کمک بزرگی از سوی دولت بستگی دارد و چنین توانی خارج از یک وزارتخانه است. به هر روی هر اثری را هم نمی شود به گنجینه اضافه کرد، کار باید علاوه‌ بر یک خالق به نام، دارای یک سیر تاریخی باشد و خوانش تاریخ هنری در آن متصور باشد. البته سال گذشته دو اثر متعلق به کمال‌الملک و بهجت صدر و در ادوار گذشته هم از سوی معاونت امور هنری و مرکز هنرهای تجسمی حدود ۴-۳ اثر خریداری و در اختیار موزه قرار ‌گرفت که هر یک حواشی داشت که الان نمی‌خواهم به آنها برگردیم اما همواره ما با پیشنهاداتی برای پذیرش آثار روبرو هستیم، که به طبع نمی‌توانیم خیلی از آنها را بپذیریم چون اولاً ظرفیت فعلی گنجینه بسیار محدود است و دوماً اغلب آثاری که پیشنهاد می‌شوند ترازهای استاندارد برای اضافه شدن به گنجینه را ندارند. به نظرم دولت پس از افزایش ظرفیت در گنجینه می‌تواند بودجه بیشتری را جهت خرید آثار برای موزه در نظر بگیرد. ما هفته گذشته جلسه‌ای با سازمان مدیریت برگزار کردیم و گفتند سالانه مبلغی را برای شما در نظر می‌گیریم تا بتوانید برای گنجینه آثار هنرمندانی که هیچ اثری از آن‌ها ندارید را خریداری کنید.

آثار موزه عمدتاً زمانی خریداری شده‌اند که هنرمندان خالق آنها ۵۰-۴۰ ساله و جوان بودند. امروز هم ما هنرمندان جوانی داریم که حاضرند کارشان را حتی به موزه اهداء کنند. اگر این افراد خودشان قابلیت به‌نام شدن و آثارشان قابلیت تأثیرگذاری در عرصه تجسمی را داشته باشند، موزه هم از آن‌ها استفاده خواهد کرد. در موزه هایی دیگری مانند موزه بریتانیا هم این روند وجود دارد و هنرمندان آثارشان را به موزه اهدا می‌کنند.

در عین حال آقای حسینی، معاون محترم هنری قصد دارند قانون و مقررات، اساسنامه‌ها و آیین‌نامه‌ها را به‌روز ‌کنند تا آثار جدید بر اساس اساسنامه و آیین‌نامه‌ها خریداری شود که فکر می کنم وجود چنین بخش نامه‌هایی بسیار راهگشا خواهد بود.

نکته جالب پانزده ماه اخیر کثرت دیدارهای تان با هنرمندان و به خصوص انجمن‌های هنری است.

موزه هنرهای معاصر تهران بدون حضور تاثیرگذار و معنادار هنرمندان معنا و مفهومی ندارد. من به این نقش کلیدی باور دارم و همواره مشورت با انجمن‌های هنری و همه ارکان جامعه تجسمی را یک ضرورت انکار ناپذیر می دانم. سال گذشته انجمن‌های هنری به عنوان مشاوران مرکز هنرهای تجسمی و موزه هنرهای معاصر از سوی مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی منصوب شدند که این اتفاق به نقطه عطفی در پیوند میان مدیران و هنرمندان تجسمی بدل شد.

برنامه‌های بعدی موزه هنرهای معاصر تهران چیست و قرار است چه نمایشگاه‌هایی در آن برگزار شود؟

نمایشگاه بعدی ما نمایشگاه گنجینه است و از بهمن‌ماه شروع می‌شود. این نمایشگاه به صورت کیوریتوری و توسط آقای تایس فیسا از آلمان شکل گرفته و سه نفر از هنرمندان داخلی هم ایشان را همراهی می‌کنند. فکر می‌کنم این نمایشگاه با تمام نمایشگاه‌های دیگر موزه هنرهای معاصر متفاوت خواهد بود.

ضمناً این نوید را به جامعه هنری می‌دهم که کار بعدی ما بعد از به‌سازی موزه، اختصاص گالری 9 به گنجینه موزه است. یعنی از این به بعد گالری 9 موزه هنرهای معاصر را به عنوان محل نمایش بخشی از گنجینه خواهیم داشت که به تناسب و بر اساس تم نمایشگاهی که در حال برگزاری در موزه است تغییر خواهد کرد و به این ترتیب همیشه چند اثر گنجینه در حال نمایش است.

اقدامی هم که در خصوص اثر آلبرتو جاکومتی انجام دادیم و مجسمه‌ها از حیاط مرکزی به داخل موزه هنرهای معاصر انتقال یافت، هم باعث جذابیت بیشتر موزه شد و هم باعث شد که ببینده دو اثر از جاکومتی هم ببیند. کار بعدی که باید انجام بدهیم این است که اثر ماکس ارنست را از باغ مجسمه‌ به داخل موزه بیاوریم چون در معرض آسیب قرار دارد. به همین خاطر با بنیاد ارنست هماهنگ کرده‌ایم که متخصصین بیایند و این کار را انجام بدهند.

اثر دیگری که به موزه هنرهای معاصر اهدا شد، مجسمه‌ای از تونی کرگ بود که می‌شود گفت بهترین هدیه‌ دریافتی موزه هنرهای معاصر بعد از انقلاب اسلامی بوده است. ما قبلاً از گونتر اوکر و اتو پینه هم اثر اهدایی داشتیم اما ارزش مادی آنها در حد ۶۰-۵۰ هزار یورو بود، در صورتی‌که اثر تونی کرگ 1.2 میلیون یورو ارزش‌گذاری شده و برای آن گواهی صادر کرده‌اند. خیلی از هنرمندان کشورمان که از این اثر دیدن کردند، لذت بردند و گفتند بعد از انقلاب چنین اثری در موزه نداشتیم.

و صحبت‌های پایانی؟

به نظرم گنجینه اصلی هنر ایران، هنرمندان زنده این کشور هستند. یعنی اگر ما با هنرمندان‌مان تعامل، همراهی و همکاری داشته باشیم آن‌ها می‌توانند به غنای موزه هنرهای معاصر بیفزایند. خوشبختانه این همراهی و همدلی ظرف یک سال گذشته بین موزه و انجمن‌ها و حتی هنرمندان جوان به وجود آمده است و ما دوست داریم ادامه‌دار باشد. به هر حال هر اتفاقی که در موزه هنرهای معاصر می‌افتد به اسم ایران و جامعه هنری ایران نوشته می‌شود. پس چه خوب است که این اتفاقات همیشه اتفاقات خوب و بهینه‌ای باشد تا بازدیدکنندگان خارجی هم از آن به نیکی یاد کنند.