سرویس تجسمی هنرآنلاین: ساختمانی قدیمی در مرکز تهران این روزها پذیرای مجموعهای با نام "آرشیو زنده" است. با ورود به ساختمان کندوان میزهایی را میبینید که در کنار هم قرار گرفته و روی آنها با انبوهی از اشیای گوناگون پوشیده است. عکس، نگاتیو، ، بشقاب، کتاب و... نمونهای از عناصر روی میزها هستند که توجه مخاطبان را جلب کرده و آنها را به جست و جو در میان شلوغیها وادار میکند.
رامک فاضل که هماکنون هنرمند مهمان در بنیاد پژمان است، آرشیو زنده را با استفاده از منابع آرشیو اصلی میلان و ترکیب آن با آنچه از مواد و اجسامی که از تهران به دست آورده؛ طراحی کرده است. ساختمان کندوان در مدت دو هفته میزبان این هنرمند و در عین حال محل برگزاری سخنرانی فاضل و نمایش بخشی از این آرشیو است.
آرشیو Milan Unit مجموعهای از عکس، نگاتیو، چاپ و اشیای روزمرهای است که توسط فاضل در شهر میلان در فاصلهی سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹ جمعآوری شدهاند. کل این آرشیو در حال حاضر به صورت چیدمان در گالری Viasaterna میلان به مدت یک سال به نمایش گذاشته شده و بخش کوچکی از آن با انتخاب شیدا قماشچی هم اکنون در تهران به نمایش درآمده است.
آرشیو زنده، گزیدهایست از آثاری که در Milan Unit وجود دارند و اکنون به مکان دیگری منتقل شده تا با تعامل و گفتگو میان بازدیدکنندگان نمایشگاه و در نهایت با برگزاری کارگاه شکل جدیدی به خود بگیرد. نمایشگاه و کارگاه "آرشیو زنده" نه تنها به شرکتکنندگان بلکه برای هنرمند نیز موقعیتی فراهم خواهد آورد تا آثارش را در موقعیت جدیدی بازخوانی کند.
رامک فاضل متولد ۱۹۶۵ در آبادان است. گزارش تصویری رامک از سفرش به ۴۹ ایالت در آمریکا در سال ۲۰۰۸ در New York Storefront for Art and Architecture به نمایش درآمد و پروژهی دنبالهدار The Business of the People در چهاردهمین جشنواره بینال ونیز به تماشا گذاشته شد. رامک فارقالتحصیل دانشگاه CalArts بوده و در حال حاضر در San Francisco Art Institute به تدریس مشغول است. گفت و گوی هنرآنلاین با این هنرمند را بخوانید:
آقای فاضل خودتان را برای مخاطبان ما معرفی کنید.
من در آبادان به دنیا آمدم و دو ماهه بودم که با خانواده به امریکا رفتم تا 5 سالگی آنجا بودیم و بعد به تهران آمدیم و تا 10 سالگی اینجا بودم. بعد از آن باز به امریکا رفتیم و همانجا ماندم و در رشته مهندسی مکانیک تحصیل کردم. از زمانی که دیپلم گرفتم در نقش طراح گرافیک و عکاس در نیویورک کار کردم. سال 94 به ایتالیا رفتم و تا 2009 آنجا کار کردم. بعد از آن به امریکا برگشتم و فوق لیسانس هنر را در رشته عکاسی و هنرهای زیبا در کالیفرنیا خواندم و هنوز آنجا ساکن هستم.
چه تجاربی در زمینه عکاسی دارید و فعالیت شما بیشتر در کدام شاخه عکاسی است؟
با مجلههای مختلفی در امریکا و ایتالیا در زمینه معماری و دیزاین کار کردم و به این نتیجه رسیدم که نمیشود میان هنرهای زیبا و هنر کاربردی تفاوت قائل شد. در واقع تفاوت در سوژه نیست بلکه نحوه برخورد با آن سوژه است که باعث میشود هنر کاربردی یا هنر زیبا به وجود آید.
فعالیت شما در زمینه آرشیو سازی چگونه شکل گرفت و این کار چه جذابیتی برای شما داشت؟
15 سال زندگی من در ایتالیا به این آرشیو تبدیل شده است، اما از ابتدا فکر نمیکردم که قرار است چنین آرشیوی جمع کنم. در حال کار و زندگی بودم و هرچه برایم جذاب بود را جمع میکردم، اما در پایان به این نتیجه رسیدم که همه کارهایی که در این 15 سال انجام دادم میتواند به عنوان یک کار در نظر گرفته شود. نوع نگاه من به کار هنری این بود که هیچ طبقهبندی برای کارهایم در نظر نگیرم و در این آرشیو هم هیچ طبقهبندی خاصی وجود ندارد.
دوست داشتم آرشیو من طوری باشد که بتوان برداشتهای مختلف از آن داشت و برداشتها آزاد باشد. گاهی مردم از من میپرسند این مجموعه اسکن شده و دیجیتال شده است؟ نه نشده، چون خاصیت این آرشیو است که باید آنالوگ باشد و بیننده آن را لمس کرده و از نزدیک نگاه کند. در اصل یک عکاس همه چیز را به صورت مادی نگاه میکند و لمس میکند تا بعد عکسی را تهیه کند. حتی کیوریتور هم نمیتواند این مجموعه را به صورت آنلاین انتخاب کند بلکه او هم باید کار فیزیکی کرده و تک تک کارها را نگاه کند.
در این آرشیو چیزهای متنوعی وجود دارد و هر چه که در زندگی با آن سر و کار داشتید در آن قابل مشاهده است. چه چیزی باعث شد فکر کنید یک تکه پوست درخت میتواند در کنار عکسهای شما که روی جلد مجله چاپ شدهاند قرار بگیرد؟
سوال خوبی است. فکر من این بود که عکسها با هم در گفت و گو هستند و اشیا هم با هم در گفت و گو هستند ولی این تنها چیزی نیست که من به عنوان هنرمند گردآورنده آرشیو بخواهم آن را تعریف کنم. حتی کسی که سراغ آرشیو میرود هم میتواند برداشت خود را از آن رابطه تعریف کند. به عنوان مثال هر تصویری لزوما مفهوم سیاسی و اجتماعی ندارد، بلکه وقتی تصاویر در کنار یکدیگر قرار میگیرند با توجه به برداشت شخصی که آنها را میبیند میتوانند معنا و مفهوم سیاسی اجتماعی پیدا کنند. در آرشیو من هم هیچ کدام از اجزا معنای خاصی ندارند و کنار هم بودن آنهاست که معنایی ایجاد میکند.
این آرشیو تلاشی برای یافتن تجارب جدید با عکاسی، برای راه یافتن به آینده این رسانه است. تلاشی است تا سلسله مراتب، ارزشگذاریها و درجهبندیهای مرسوم در آرشیو را از میان برداشته و از سوی دیگر به اجسام معنای جدید ببخشد.
گفته شد که بخش اعظمی از این آرشیو در یک گالری در میلان نمایش داده شده است. چه چیزی باعث شده یک آرشیو به عنوان اثر هنری شناخته شده و در گالری نمایش داده شود؟
سوال مهمی است. فکر میکنم این اتفاق ناشی از یک مجموعه عوامل است. یکی از عوامل این است که هنر دوباره به موضوع آرشیو علاقه پیدا کرده است. یک موضوع دیگر اینکه من به عنوان یک عکاس ایرانی که در امریکا بزرگ شده و در ایتالیا کار کرده است، شخص جالبی برای ایتالیاییها هستم. در آن 15 سالی که در ایتالیا زندگی کردم به من خیلی محبت کردند و موقعیت پیدا کردم با بهترین مجلهها، بهترین هنرمندان و بهترین شخصیتهای فرهنگی در ایتالیا همکاری کنم. این آرشیو در واقع داستان این دوره زمانی در ایتالیا را روایت میکند. این یک آرشیو شخصی نیست بلکه بزرگتر از آرشیو من است و خیلی از افرادی که آن را دیدند آرشیو را به عنوان هدیهای به شهر میلان در نظر میگیرند. از سوی دیگر زندگی همه ما روی یک خط زمانی هست و این آرشیو یک دوره مشخص از زندگی من است، اگرچه کمی درهم و مهآلود.
در خارج از ایران مسئله آرشیوسازی و نمایش آن دارای چه جایگاهی است و چه اهمیتی در هنر معاصر دارد؟
نمیتوانم به طور کلی درباره جهان صحبت کنم اما در امریکا هر روز توجه به آرشیو و آرشیوسازی به عنوان اثر هنری بیشتر میشود. آنچه الان در ایران نمایش داده شده یک بخش بسیار کوچک از آرشیو من است که توسط شیدا قماشچی انتخاب شده است. 3 سال پیش تمام این آرشیو به مدت 3 روز در یک نمایشگاه در میلان نمایش داده شد. از سال گذشته هم در حال نمایش در گالری Viasaterna میلان است و به مدت یک سال نمایش داده میشود. یک بخش کوچک از آن 3 ماه پیش در لس انجلس نمایش داده شد و بخش دیگری الان به مدت دو هفته به تهران آمده است. ماه آینده یک بخش دیگر در موزه باستان شناسی کرمونا نمایش داده میشود و به همین شکل این آرشیو در حال حرکت و زندگی است.
شما دو هفته در تهران اقامت دارید و بخش کوچکی از این آرشیو را نمایش دادید. در این مدت چیزی به آرشیو اضافه میشود؟
اقامت در بنیاد پژمان شامل سه بخش نمایشگاه، ورکشاپ و گفت وگو است. در ورکشاپ تماشاگران آمدند کارها را دیدند و بر اساس این آرشیو کارهای جدیدی به وجود آوردند. هنوز نمیدانیم کارهایی که آدمهای دیگر درست کردند به آرشیو اضافه میشود یا نه.
تجربه حضور و کار در ایران برای شما چگونه بود؟
قبلا که به تهران میآمدم برای دیدن اقوام بود اما الان بیشتر آنها نیستند. حس میکنم این بار که به ایران آمدم به دیگران معرفی شدم و اگر بار دیگر اینجا برگردم مردم را میشناسم و میتوانم با آنها ارتباط داشته باشم. در این مدت افراد زیادی را دیدم و برایم خیلی قابل تحسین است که مردم با همین چیزهایی که در اختیار دارند میتوانند چیزهای جدید خلق کنند.
گفتنی است نمایشگاه "آرشیو زنده" تا ۲۷ اردیبهشت در ساختمان کندوان به نشانی خیابان حافظ، خیابان غزالی، پلاک ۱۷ ادامه دارد.