سرویس تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه عکس آلدو سلوچی عکاس ایتالیایی با عنوان "جهان غوطهور" با همکاری خانه هنرمندان ایران و سفارت ایتالیا جمعه ۱۷ فرودین ماه در گالری ممیز خانه هنرمندان ایران افتتاح شد. در این نمایشگاه ۱۵ عکس منتخب از سه مجموعه عکس این هنرمند ایتالیایی به نمایش گذاشته است.
سلوچی میگوید آب همواره جذابیت خاصی برای او داشته است و از این عنصر در آثارش به شکلی بدیع و شاعرانه استفاده میکند. آلدو در عکسهایش آب را از بستر اصلیاش جدا کرده و به جزییات هندسی و سیالیت آن توجه میکند. او در عکسهایش فرمهای زیبا و درخشانی از آب را به نمایش میگذارد. سلوچی با عکسهایش قصد دارد مخاطب را به تخیل و تفکری سازنده وا دارد نمایشگاه این هنرمند تا ۲۷ فروردینماه در خانه هنرمندان برپاست و به همین مناسبت گفتوگویی با او داشتیم که در ادامه میخوانید:
شما در چه سالی و کجا متولد شدید؟
من در رم متولد شدهام و تقریبا بیشتر سالهای عمرم را در رم گذراندهام. اما اصلا دوست ندارم که درباره سن و سال صحبت کنم و بیشتر به سن هنرمندیام اعتقاد دارم؛ خودم را یک جوان ۲۳ ساله پرانگیزه میبینم که دلش میخواهد هر روز تجربههای جدیدی کند و از نوجویی ترسی به دلش راه ندهد.
عکاسی را از چه زمانی شروع کردید؟
از زمانی که به خاطر دارم همواره عکاسی میکردم، اما راستش را بخواهید نگاه هنری در عکاسی نداشتم و به مرور نگاه هنری پیدا کردم.
در دورهای که نگاه هنری به عکاسی نداشتید، بیشتر از چه موضوعاتی عکاسی میکردید؟
در این دوران من بیشتر از طبیعت و گاهی هم از بناهای تاریخی و معماری عکاسی میکردم.
عکاسی را به صورت آکادمیک دنبال کردهاید؟
خیر. رشته تحصیلی من داروسازی است و تنها ۹ سال پیش یک دوره آموزشی هشت ماهه عکاسی را گذراندم. چون علاقه داشتم بیشتر از فوت و فنهای عکاسی با خبر شوم و برای خلق آثار جدیدم از آنها استفاده کنم.
چند سال است که به صورت حرفهای عکاسی میکنید و تاکنون در کدام کشورها نمایشگاه برگزار کردهاید؟
پنج سال است که به صورت حرفهای عکاسی میکنم و تمام نمایشگاههایی که تاکنون برگزار کردهام در کشور ایتالیا بوده است؛ نمایشگاه "جهان غوطه ور" نخستین نمایشگاه من است که در خارج از ایتالیا برگزار میشود.
چرا ایران را به عنوان نخستین کشور برای نمایش عکسهایتان انتخاب کردید؟
کشور ایران به خاطر فرهنگ و تمدن باشکوهش، همیشه برایم از جذابیت بالایی برخوردار بود. شاید در دنیا تعداد کشورهایی که چون ایران از تمدن دیرینهای برخوردار هستند از تعداد انگشتهای دست کمتر باشد. در ایران همچنان به هنر اهمیت بالایی میدهند و هنر در زندگی مردم ایران جریان دارد. من دوست داشتم مخاطبان واقعی هنر با آثار و سبک هنریام آشنا شوند و برایم نوع ارتباطی که ایرانیها با آثارم برقرار میکنند اهمیت دارد.
به صورت مجموعهای عکاسی میکنید یا تک عکس؟
خیر، من به صورت مجموعهای عکاسی میکنم و تاکنون چندین مجموعه عکاسی کردهام و تنها عکسهای سه مجموعهام را به نمایش گذاشتهام. البته مجموعه سومم هنوز ناتمام است. با این که روی مجموعههای متعددی کار میکنم اما دوست ندارم که این پراکندگی را با مخاطبان درمیان بگذارم و دلم میخواهد مخاطبانم سیر کارهایم را به مرور دنبال کنند. زمانش که برسد حتما سایر مجموعههایم را به نمایش میگذارم. هر چند که برای نمایش آثارم سختگیریهای خاص خودم را دارم و حاضر نیستم آثارم هر جایی به نمایش گذاشته شوند.
زمانی که میخواهید یک مجموعه را عکاسی کنید آیا هدف غاییتان را مشخص کردهاید؟ یا نه اجازه میدهید به مرور زمان مجموعه راه خودش را پیدا کند؟
من همیشه قبل از این که مجموعهای را شروع کنم، میدانم چه اتفاقی خواهد افتاد اما جزییات به مرور مسیر مجموعه را مشخص میکنند.
مجموعههایی که تاکنون عکاسی کردهاید درباره چه موضوعاتی است؟
همانطور که گفتم من تاکنون سه مجموعه از آثارم را به نمایش گذاشتهام. سوژه اصلی من آب است و در مجموعه نخست از سطح آب عکاسی کردم. تصویری که در مجموعه اول میخواهم به نمایش بگذارم، بیشتر سورئال است. وقتی شما نزدیک آب هستند به تبع تابش نور خورشید برخی اوقات اشکالی را در آب میبینید که در حالت عادی نمیتوانید آنها را ببینید. تابش نور خورشید بر روی آب میتواند تخیل شما را تحریک کند و به کار بیندازد. مثل اتفاقی که در کویر برای بیننده میافتد و در حالی که آب نیست٬ سراب میببیند. مجموعه نخستم کامل شده است و عنوانش "آکواتیکوس" است. در زبان ایتالیایی آکو به معنای آب است و چون عکسهای این مجموعه نیز آب دریا را به یاد مخاطب میاندازد، چنین نامی را برای آن انتخاب کردهام.
عنوان مجموعه دوم چیست و این مجموعه چه حال و هوایی دارد؟
در مجموعه اول من به سطح آب پرداختهام و تصاویر یادآور دریاست، اما مجموعه دوم به سمت پیچیدگی پیش میرود و اسم آن "ماد" به معنای گل است. در این مجموعه به بستر دریا میروم و تلاش میکنم به اعماق آن برسم. جست و جو در اعماق همواره برای من لذت بخش بوده است و به نوعی با این مجموعه تلاش میکنم مخاطب را به جست وجو و ژرف کاوی دعوت کنم. تمام عکسهایی که در این مجموعه عکاسی کردهام با مکانی که در آن عکاسی شدهاند، ارتباط محیطی دارند. در ایتالیا جزیرهای به نام "استرومبولی" وجود دارد. شمال شرقیترین جزیره از مجمعالجزایر آتشفشانی "لیپاری" در دریای "تیرنی"، بخشی از دریای مدیترانه در شمال شرقی سیسیل در جنوب ایتالیاست. مساحت این جزیره که بر اثر فعالیتهای آتشفشانی در طول ۲۰۰ هزار سال به وجود آمده ۱۲ کیلومتر مربع است و جریان مداوم گدازه، از دهانهٔ آتشفشان فعال آن به نام "استرومبولی" به دریا میریزد. آتشفشان این جزیره زنده است اما مسیر ریزش گدازهها به دریا کانالیزه شده است، از این رو در جزیره زندگی جریان دارد و مسکونی است. در قسمتی که آتشفشان فعال است شاهد شنهای سیاه هستیم و گرما و حرارت از این منطقه ساطع میشود. من در عکسهایی که از اعماق آبهای اطراف جزیره گرفته ام گرما و حرارت و آتش را نشان دادهام.
با توجه به علاقه وصفناپذیر شما به فوتوشاپ، کدام بخش از عکسهای شما با دوربین ثبت میشود و کدام بخشش در کامپیوتر شکل میگیرد؟
من هیچ مرزی میان عکاسی و فوتوشاپ قائل نیستم و اصلا نمیتوانم بگویم کجا عکاسی تمام و کجا فوتوشاپ شروع میشود. در دنیای کنونی همه در پی طبقهبندی هستند. به همین خاطر اصلا دوست ندارم مردم من را به عنوان یک عکاس بشناسند؛ هدفم این است که به عنوان یک هنرمند شناخته شوم. من یک هنرمند هستم و هدفم این است که با نقاشی٬ عکاسی و هر چیزی که اسمش را بشود هنر گذاشت، پیام ارزشمندی را به مخاطب انتقال بدهم. هیچ مرزی در کارم قائل نیستم. اما در بحث فوتوشاپ باید بگویم خیلی روی عکسهایم کار میکنم و به عنوان مثال شدت رنگها را تغییر میدهم.
در عکسهای شما شاهد نوعی جزیینگری هستیم که ریشه در نگاه گرافیکی دارد. این نگاه در سایر شئون زندگی شما به چشم میخورد؟
بله. این نگاه را متاثر از رشته تحصیلیام داروسازی و دروس شیمی هستم. من عاشق نگاه مولکولی نسبت به زندگی هستم و علاقهمندم جزییات را تا جایی که امکان دارد بزرگ کنم. این نگاه جزیینگر در تمام زندگی من جریان دارد و مختص به عکاسی نیست. از آنجایی که انسان کمالگرایی هستم، همواره استرس دارم چون سرعت زندگی آن قدر بالا است که کمتر کسی به جزییات توجه میکند.
با توجه به علاقهتان به نقاشی، در عکسهایتان کجا به نقاشی نزدیک میشوید؟
از نگاه ایدلوژیک، همیشه یک چیزی وجود دارد که میخواهید نقاشی کنید و نقاشی میخواهد واقیعت را به تصویر بکشد. من در عکاسی سعی میکنم واقیعت را آن گونه که دوست دارم نقاشی کنم و به تصویر بکشم.
آنگونه که گفتید پنج سال است به صورت حرفهای عکاسی میکنید، درآمدتان از رشته تحصیلیتان است یا هنر؟
از هر دو.
به عنوان یک هنرمند در کشورتان از چه جایگاه هنری برخوردار هستید؟ آیا در این مدت توانستهاید به جایگاه مدنظرتان دست یابید؟
همواره کوشیدهام خودم باشم و پایم را جای پای دیگران نگذارم و راه خودم را بروم. در کشور من تعداد هنرمندان بسیار زیاد است و برای این که دیده شوید باید خلاق باشید. در این سالها که به صورت حرفهای کار میکنم، بسیار تلاش کردهام و در مقابل نیز بسیار اذیت شدهام. اما با وجود همه مشکلات، سر خم نکردهام و در سکوت تلاش کردهام راه خودم را ادامه بدهم. در ایتالیا بیشتر منتقدان عکاسی از نسلهای قبل هستند و نگاه کلاسیکی نسبت به عکس دارند، برای همین کمتر با جهان عکسهای من ارتباط برقرار میکنند. باید منتظر بود تا زمان بگذارد و منتقدانی که با هنر جدید بیشتر ارتباط دارند از راه برسند.
در کاتالوگ نمایشگاه و بر روی سایت شما نظر مارگارت اتوود شاعر، نویسنده به نام کانادایی درباره عکسهای شما منتشر شده است؛ اتوود چگونه با آثار شما آشنا شده است؟
داستان طور دیگری است؛ در یکی از نمایشگاههایم، نمایشگاهگردان از میان نوشتههای اتوود بخشی را که خود حس کرده بود با کارهای من همخوانی دارد، انتخاب کرده بود و در کاتالوگ نمایشگاه منتشر شد و همه فکر کردند که اتوود کارهای من را دیده است. ای کاش در واقیعت این اتفاق افتاده بود.
در ایتالیا عکس در مقایسه با سایر رشتههای تجسمی، تا چه اندازه مورد توجه گالریدارها قرار دارد؟
در ایتالیا عکاسی دارد به مرور جایگاه خودش را در کنار سایر رشتههای تجسمی پیدا میکند؛ اما گالریدارها همچنان بیشتر تمرکز و وقتشان را معطوف به سایر رشتههای تجسمی میکنند و نمایش عکس در گالریها کمی دشوارتر از سایر رشتههای تجسمی است.
عکسهای شما در ایتالیا با چه قیمتی به فروش میرسند؟
به عنوان یک هنرمند اصلا دوست ندارم روی هنرم قیمت بگذارم، اما براساس ابعاد، قیمت عکسهایم فرق میکند. عکسهای با ابعاد ۸۰ در ۱۲۰ عموما به قیمت ۱۸۰۰ یورو به فروش میرسند. چون متریال چاپ عکسهایم هزینهبر است، قیمت آنها بالا میرود. عکسهایم را همواره با تکنیک خاصی چاپ کردهام. عکسهای "جهان غوطه ور" را نیز با تکنیک جدیدی که به تازگی یاد گرفتهام چاپ کردهام؛ این تکنیک "کرومالوکس" نام دارد که در آن عکسها بر روی ورقه فلزی نازک چاپ میشوند. فلزی که عکسها بر روی آن چاپ میشوند بسیار نازک است و از شفافیت بالایی برخوردار است و روشنایی و شفافیت آب را به خوبی به مخاطب القاء میکند.
براساس چه معیاری عکسهای این نمایشگاه در ایران را انتخاب کردید؟
من در نمایشگاهی که در خانه هنرمندان برپا کردم، تلاش داشتم بهترین عکسهایی که دوستشان دارم را انتخاب کنم.
با چه دوربینی عکاسی میکنید؟
من با یک دوربین SONY 100 عکاسی میکنم. این دوربین یک دوربین کاملا معمولی به شمار میرود، تنها قابلیت آن این است که تعداد پیکسلهای عکس بالا است. برای من فقط تعداد پیکسلهای عکس و کادربندی درست اهمیت دارد چون باقی اتفاقها در فوتوشاپ در عکسهای من میافتد.
با عکاسی میخواهید چه پیامی به مخاطبانتان بدهید؟
پیامهایی که دوست دارم با عکسهایم به مخاطبانم بدهم، زیاد هستند و برخی پیامها نیاز به تفسیر دارند. اما واضحترین پیامی که در عکسهای "جهان غوطهور" میخواهم به مخاطبانم بدهم، این است که هرچه بیشتر به عمق میرویم، بهتر میتوانیم درباره خودمان غور و تحقیق کنیم و به کمال خودشناسی برسیم.
مجموعه سوم عکسهای شما به نوعی ما را به دنیای دیگری در بناها و فضاهای تاریخی دعوت میکند؛ عنوان این مجموعه چیست و در این مجموعه چه پیامی میخواهید به مخاطب بدهید؟
عنوان این مجموعه "دیستوپیا" و به تعبیری ویرانشهر است و این شهر در مقابل اتوپیا و شهر آرمانی قرار میگیرد. در "دیستوپیا" شاهد ویرانی هستیم و برای نمایش ملموستر این ویرانی، از بناهای تاریخی استفاده کردم. امروزه متاسفانه همه ما به نوعی در حال تخریب میراثی هستیم که باید حافظ آنها باشیم. من در این مجموعه و مجموعه عکسهایی که از آب گرفتهام، از تک تک ساکنان زمین کمک خواستهام تا با هم زمین و میراث آن را نجات دهیم.