سرویس تجسمی هنرآنلاین: نخستین لندآرت گروهی به سرپرستی پویا آریانپور، پاییز 96 در قلعه تاریخی قوام زنگ نوش آباد اجرا شد. این پروژه به عنوان یک پیام به تمام شهروندان ایرانی برای آشتی و دوستی با طبیعت و مسئولیت همگانی برای حفظ منابع محیط زیست بوده است. سمیرا دل زنده، کیانا میرحقانی، الهام کاظمی، رومینا عربنیا، سمیه مقدس و محمد رامشه گروهی هستند که پروژهای با نام "درون" را اجرا کردند.
محمد رامشه درباره ایده اولیه این اثر گفت: ایده کلی کار بر اساس مستندی از دیوید هاکنی شکل گرفت. هاکنی در پی توضیحی بود که چگونگی شکل گرفتن نقاشیهای قدیمی را نشان میداد و ثابت میکرد که چگونه نقاشان با ساخت اتاق تاریک کار خود را آغاز میکردند. ما هم تحقیقاتی ابتدایی از نحوه ساخت اتاق تاریک و تاریخچه پیدایش آن انجام دادیم. اتاق تاریک از اولین روشهای بازنمایی و نشان دادن تصویر در طول تاریخ است که از فضای تاریک مطلق و دریچهای بسیار کوچک برای ورود نور ساخته شده است. نور تصاویر بیرون را از روزنه عبور داده و در اثر شکست نور، تصویر به صورت معکوس بروی دیوار روبروی دریچه بازتاب داده میشود.
رامشه افزود: سوژه تاثیرگذار دیگری که فرم و رنگ کار را از آن برداشت کردیم فیلم "ادیسه فضایی" بود. در ابتدای فیلم ما با حجم سیاه بزرگی که به صورت ناگهانی در طبیعت پیدا میشود مواجه میشویم و این مواجهه تا انتهای فیلم چندبار دیگر ادامه دارد. ما با ساخت چند ماکت در اندازه یک دهم سازه اصلی، از کارکرد و شکلگیری تصویر در اتاق تاریک اطمینان خاطر پیدا کردیم و در طی فرایند سفارش و ساخت سازه جلساتی داشتیم تا درباره متن اثر به اتفاق نظر برسیم.
او با اشاره به اینکه هر کدام از اعضای گروه ایدهای در نظر داشتند که با کار مرتبط بوده است، افزود: به عنوان مثال یکی از ایدههای مطرح شده در رابطه با واقعیت و تعریفهای متفاوت از آن بود و احتمالات و امکانهایی که پیرامون این موضوع شکل میگرفت را با اشاره به مکانیزم دید انسان شرح داده و همچنین نقض واقعیت را از نظر مفهومی بررسی کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که اشارههایی نیز به درون کنیم.
رامشه ادامه داد: هم فکری نهایی جمعی ما در ارتباط با اثر به لحاظ فرمی و نحوه ارتباط مخاطب با آن، مخاطب را برای وارد شدن به واقعیت بر اساس آنچه ما تعریف میکنیم دعوت میکند. مخاطب از محیطی پر نور به سازهای سیاه رنگ و پر از تاریکی م وارد میشود و مدت زمان لازم است تا چشم به محیط درون عادت کرده و توان دیدن تصویر را پیدا کند.
رامشه افزود: چیزی که به درون وارد میشود همان بازتاب و یا تلاش در به چنگ آوردن گذرایی و تغییری است که در صدا و نور پیرامون مکعب رخ میدهد. مخاطب داخل این فضا با هوایی گرم و بدون تهویه روبهرو میشود و همچنین بازتاب تصویر از بیرون اثر در شرایط کاملا متفاوتی تجربه شده و هم زمان با شکل گرفتن تصویر برای مخاطب، صدایی نیز از محیط بیرون از اثر پخش میشد. این صدا خاصیت مبهمی داشته و مخاطب را بر آن میداشت تا درصدد کشف و تمیز آنها از واقعیت بیرون با واقعیت درون برآید.