سرویس تجسمی هنرآنلاین: دومین اجرا از هفتمین فستیوال بینالمللی سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز و اولین جشنواره بینالمللی رادیکال پرفورمنس اثری به نام "غین، جک، جیمی و دیوید" از مهدی اسدی در بخش رادیکال پرفورمنس بود که روز یکشنبه ۱۵ بهمنماه ساعت ۱۸ در گالری ۹ موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.
مخاطبان در بدو ورود با دیواری آجری مواجه میشدند که آنها را از هنرمند و فضای شخصی او جدا میکرد. پشت دیوار و در انتهای سالن تصویری از یک زن و مرد مسن بر روی پرده پروژکتور دیده میشد. هنرمند در ابتدا با برداشتن آجرها شروع به تخریب دیوار میکرد به این ترتیب فضای پشت دیوار آجری کمکم برای مخاطب نمایان میشد؛ چیدمانی با تصاویر و عناصر بصری خانه هنرمند.
در انتهای سالن و در مقابل پرده یک توده بافتنی و یک فرش بر زمین پهن شده بود و پوشه مدارک هنرمند، چند نسخه از فتوکپی شناسنامه، کارت ملی و مدارک تحصیلیاش روی فرش قرار داشت. در طرفین این چیدمان بر روی دیوارها و در ارتفاعی نزدیک به زمین چهار خودنگاره پوشیده شده از گچ نازک نصب شده بود.
بعد از تخریب دیوار، مهدی اسدی به سمت خودنگارههایش رفت و بخشهایی از تکههای گچ را از روی آنها تراشید؛ به این ترتیب خودنگارههای هنرمند در حالات گوناگون و پیچیده شده در فرشی (همان فرش روبروی پرده) نمایان شد سپس هنرمند گالری را ترک کرد.
مخاطبانی که ابتدا فقط با یک دیوار آجری مواجه بودند اکنون پس از غیاب هنرمند تا دقایقی نسبت به فضا و اتفاقات رخ داده بیتحرک ماندند اما کمکم دعوت مهدی اسدی به حریم خصوصیاش را پذیرفتند و وارد چیدمان شدند. آنها به تدریج و یکی پس از دیگری به کاوش در این فضا و تفتیش هویت هنرمند و زن و مردی که تصویرشان بر پرده بود -پدر و مادر هنرمند- پرداختند. برخی مشغول بررسی پوشه مدارک شدند و برخی با نور تلفنهای همراهشان به تماشای خودنگارهها و خراشیدن پوشش گچی باقیمانده رویشان مشغول شدند و به این ترتیب با درهم آمیختگی فضای خصوصی و عمومی اجرا به پایان رسید.
مهدی اسدی در رابطه با شکلگیری ایده این اجرا گفت: "ایده اثر کاملا برگرفته از یک مسئله شخصی است. مسائلی که برای خود من اتفاق افتادهاند و یا از ابتدا با من بودهاند و مرا دچار چالش با محیط اطراف و در یک معنا، فضای عمومی کردهاند. ایده از دل رابطه من با خانوادهام شکل گرفته است. از کودکی فضای خانواده خود را با دیگران متفاوت میدیدم و به همین دلیل همیشه سعی بر پنهان کردن خانوادهام از دوستان و... را داشتهام. واقعیاتی منجر به مسائل و اتفاقات گوناگون از کودکی وجود داشتهاند که همواره باعث میشدند احساس شرم و ترس کنم و یا از تمسخر توسط دیگران هراس داشته باشم؛ واقعیاتی مانند نام پدرم، سنتی بودن فضای خانواده و حتی آذری بودن خانوادهام. در این پرفورمنسآرت در پی مواجه شدن با این واقعیات و تلاش برای غلبه بر احساسات و رفتارهای برآمده از آن بودم".