سرویس تجسمی هنرآنلاین، محمدعلی سجادی، فیلمساز، نویسنده و هنرمند نقاش، نمایشگاه "سیابش" را در ادامه و تکامل بخشی، کارهای قبلی خود دانست و در این باره به خبرنگار هنرآنلاین گفت: واژه "سیابش" ترکیبی است از سیا+ بَش. سیا از جز سیاوش و بش از بَشه به معنای گشادهرو که من ساختهام. این نگارهها در ادامه نقاشیهایی است که درباره اسطوره سیاوش نقش کردم و در چندین نمایشگاه به تماشایش گذاشتم.
او ادامه داد: اسطوره سیاوش بنمایهها و ریشههایی دارد که بنا بر نظر پژوهشگرانی چون زنده یاد استاد مهرداد بهار، ریشه در اسطوره دموزی که همانند بین النهرینی اوست دارد و اُیریس مصری. همین نگاه اساس تابلوهای سیابش را می سازد. چندلایه بودن اسطوره سیاوش تا رسیدنش به اکنون و مرحله سیابش شدن.
این هنرمند داستان سیاوش را اسطورهای از چرخه حیات و ممات خواند و تصریح کرد: در اسطوره دموزی که بعدها تکوین پیدا میکند و در ایران باستان در قالب اسطوره سیاوش تداوم می یابد با کشتن سیاوش، گل خونی از او میروید که بیانگر تداوم چرخه حیات است.
سجادی افزود: باید گفت سیاوش در اسطورهها به نوعی خدای نباتی است که در زمستان می میرد و در بهار دوباره زاده میشود. تجلی این اندیشه در آیین نوروزی و چهارشنبه سوری میانجامد زیرا گذر از آتش در چهارشنبه سوری نیز اشاره به گذر سیاوش از آتش دارد.
او فیروزـ سیابش را شخصیتی در ادامه سیاوش نامید و گفت: در این اسطوره فیروز، زمانی شکل میپذیرد که سیاوش از جهان مردگان بازمیگردد و در آستانه بهار شادمانی را به ارمغان میآورد.
این هنرمند تأکید کرد: من نه به عنوان پژوهشگر، بل به عنوان کسی که سر سوزن ذوقی دارد این تلقی از اسطوره سیاوش را می پسندم و رویای شیرینی می دانمش. چراکه اسطوره روایت تاریخ است به زبان رویا.
سجادی درباره شکلگیری لفظ حاجی فیروز در فرهنگ ایرانی توضیح داد و بیان کرد: لفظ حاجی پس از اسلام به آن افزوده شده است. اما شخصیت خود فیروز از جهان مردگان و بازگشت سیاوش است.
او ادامه داد: سیاهی صورت فیروز نشانه مرگ، رنگ قرمز لباس، نشانه خون او و دایره زنگی نمادی از جهان گذران است.
این هنرمند پرداختن به اسطورهها را دغدغه 40 ساله خود دانست و گفت: از فیلم "تمرین برای یک اجرا" که درباره اسطوره سیاوش ساختهام تا رمان "حیرانی" همواره این اسطوره دغدغه من بوده و این مسئله چیز تازهای نیست زیرا به کرات آن را کار کردهام اما متأسفانه در جهانی که فراوانی و بمباران اطلاعات وجود دارد، این مسائل گم میشوند.
سجادی درباره مدت زمان اجرای این آثار توضیح داد و گفت: در این نمایشگاه 25 اثر به نمایش گذاشته شده که بخشی از آن مربوط به سال 95 و زمانی است که نمایشنامه سیابَش را هم مینوشتم. به همین خاطر تعداد زیادی از این کارها روی مقوا اجرا شده بودند و من برای اجرای مجدد آنها نزدیک به سه ماه وقت صرف کردم.
او ادامه داد: در این مجموعه نیز نظیر نمایشگاه سیاوشان از رنگهایی که وامدار نگارههای ایرانی است استفاده کردهام. چراکه وقتی به سیاوش و فیروز فکر میکنم، بهار با رنگهای درخشان و پرنشاطش جولان میدهند.
این هنرمند درباره تفاوت سینما و نقاشی گفت: سینما و نقاشی هرکدام ابزارهای مختص به خود را دارند که باید با آنها آشنا باشید وگرنه لزوم خلاق بودن برای کار با هرکدام از این شاخههای هنری کافی نیست. دانستن اصول طراحی و شناخت رنگ و کمپوزیسیون البته در سینما هم لازم است ولی ابزار و شیوه به کارگیریشان متفاوت است. در آنجا گروهی دست به دست هم میدهیم و با ابزار فنی فیلمی را تولید میکنیم و در این جا فقط تویی و قلم و رنگ و بوم. این موضوع در مورد ادبیات نیز صادق است زیرا در آن عرصه کلمات ابزار اصلی هستند اما در عین حال هر کدام از این حوزهها دارای زبان مستقلی هستند و در همه آنها خلاقیت و شهود مؤثر است. البته من همه این بخشها را دوست دارم و معتقدم که تجربه هر کدام متفاوت است.
سجادی افزود: برای من تجربه نقاشی به واسطه شرایطی که دارد از سینما متفاوت است به همین خاطر تجاربی را که در آن بخش نتوانستم داشته باشم، در نقاشی تجربه میکنم هرچند مشترکاتشان هم بسیاراست.
او در پایان بیان کرد: امیدوارم این تلاش بتواند بخشی از وجوهات مهجور مانده اسطورههای ایرانی را به تصویر بکشد و آن بخش از هنر ملی که مورد بیمهری قرار گرفته باز هم دیده شود.
بر اساس این گزارش، نمایش "سبابش" تا 18 بهمنماه در گالری سایه واقع در خیابان کریمخان، خیابان سنایی، کوچه سیزدهم، پلاک 21 ادامه دارد و علاقهمندان می توانند همه روزه به جز پنج شنبه از آن بازدید کنند.