سرویس معماری هنرآنلاین: مدبر با نابترین و سادهترین ابزار تجسمی، پرهیاهو سخن گفته. کمینهگرایی که در زبان مدبر دیده میشود جذابیتی منحصر به فرد به آثار او بخشیده؛ گویی روابط میان عناصر بیش از همه بازگوی شرایط است. حال آنکه روابط عناصر با هم بیش از آنکه از ساختار کلی آثار سخن بگوید، خود در نقش راوی قرار میگیرند و حرکتی سیال از فرم به محتوا و بالعکس را در مجموع نمایشگاه بازگو میکند. شرایط بسیار نا ایستا، فراّر، پرهیاهو، پر از ازدحام، خالی و پر از بودن و نبودن، حضور و عدم حضور است. حال انتخاب با مخاطب است که به جای نقاط و خطوط مدبر کدام عنصر را در ذهنش جایگزین کند. شاید برای من یادآوری و تجسم لحظهای است در دوران کودکی، همان زمان که با برادههای آهن یک کاغذ و یک یا دو آهن ربا مهیجترین آزمایشهای آن دورانم را تجربه میکردم. در نگاه اول برای من حرکت برادههای آهن بود که بر روی کاغذ از سویی به سوی دیگر میدویدند و میگریختند. این درس تجمع و پراکندگی بود که میآموختم و نقوشی سیال را در برابر دیدگانم به نمایش میگذاشتند.
طراحیهایی که هر لحظه برایم فرمی متفاوت میگرفتند. خالق آثار هم خود من بودم. فقط با حرکت یک آهن ربا اثری در لحظه را میآفریدم و با حرکت بعدی فروپاشی و آفرینشی دیگر را رقم میزدم. حالا مدبر هم گویی با جادویی سعی در به حرکت در آوردن فیزیکی مجاز داشته. اما در واقع جادو در ذهن مخاطب اتفاق میافتد. در عین این همه ازدحام و پراکندگی نقاط و خطوط منحنی، اریب، عمود یا افقی، نظمی تحسینبرانگیز در جهت حرکت به هدفی مشخص را در آثار شاهدیم. طراحیهای مدبر از نقطهای در هراس به نقطهای در سکون و آرامش در حرکتاند یا در فرارند. ظن این میرود که در هر لحظه تمام قاب آثار مدبر ازدحام و پراکندگی خطوط و نقاط را تجربه کرده باشند. فضای منفی یا همان سطوح عاری از فعل هنرمندانه، فریبی است برای ما تا عناصر مدبر را در قابش در ذهنمان به حرکت و سیلان بیشتر در بیاوریم. در طراحیای که مدبر بر روی یک رول طولانی کاغذ کشیده مجموع نقاط و خطوط برای خود ساختارهایی را تعریف میکنند. ساختارهایی برای مرزبندی و زیستن در جغرافیایی مشخص شده. این امر تاکیدی است بر این که عناصر آثار او میتوانند و میخواهند در هر جهانی سفر کنند. مرزهای خود را بسازند، با هم تنش داشته باشند یا در صلح در کنار هم قابهای متفاوت را به نمایش بگذارند.
چیدمانها و حجمها هم زیستی مشابهی با طراحیهای مدبر دارند. شبکههای طلایی کوچک که در همنشینی با هم یک نوع توری را تعریف میکنند. این توری میتواند ما را به یاد هر توری دیگری بیندازد. از توری که برای محدود کردن ماکیان در مزارع استفاده میشود تا توریای که مرزهای سرزمین ما آدمیان را نشانهگذاری میکند. سایههای توری بر روی دیوار عنصری بسیار جذاب است که هر خوانشی را از مخاطب میتواند بر خود بگیرند. سایههایی که خطوط مجازی را با تونالیتههای متفاوت بر روی دیوار نقش میزنند و روابط بین خطوط در سایهها باز تعریفی نو و مجازی از روابط خطوط(لولههای به کار رفته) در حجم میدهد. از تعریف جدید به سخره گرفتن مجاز و خیال، به سخره گرفتن وهم و واقعیت و به سخره گرفتن حقیقت سخن می راند. مخروطی نقرهای شکل بر روی زمین در کنار مقداری خاک و خاک اره چیده شده. شاید یاد پسماندههای جنگ بیفتیم شاید هم نه. اجرای بسیار دقیق و وسواسگونهی مدبر در این حجمها و چیدمانها گرد و غبار جنگ و تنش عناصر را با خود ندارند اما فرمها و نحوهی چیدنشان ما را به آن سمت سوق میدهند.
این همان حرکتی است که در طراحیهای مدبر شاهدش هستیم. شاید در تناقص میان تنش و صلح، عرصهای برای فرار و سکون مهیا است. در اثری دیگر خاکریزهای یکی در میان با ورقهای براق و صیقلی فلزی چیده شده. تلفیق نوعی از وسواس و سردستی، انسجام و آشفتگی، اصالت و عاریه، همگی جمع در یک اینستالیشن هستند. با خود می گویی اینجا خاکریز است؟ مزرعهای شخم خورده است؟ بخشی از یک بنای معماری به سبک مینمال است؟ دوباره از رهیافت های پیشنهادی مدبر راههای بسیار یافت میشود. راههایی به تعداد تاویل پذیریهای متفاوت مخاطبان اثر کورسو میزنند.
کمینهگرایی یا مینیمالی که مدبر در آثارش از آن سود جسته کمک شایانی به تاویل پذیریها کرده. آثار او در عین سادگی این امکان را به مخاطبش میدهد که بتواند از آن خود سازی را در ذهنش امکانپذیر کند و مابقی داستان را خودشان روایت کنند. در مجموع مدبر توانسته با اجرایی بجا و با پرهیز از گزافهگویی، ایده خود را به خوبی به نمایش بگذارد، از روایت ایروسلها ( ذرات میکروسکوپی رها و سرگردان در جو ) که در حال انتشار و به هم پیوستناند سخن بگوید و مخاطب را به یک میز گفتگوی خود با خود دعوت کند.
*"ایروسلز" عنوان نمایشگاهی از طناز مدبر است که از 15 دی ماه در گاری آب انبار برگزار شد.