هنرآنلاین: آنها که شش سال است همه کار و زندگیشان این شده که بقبولانند قیمتهای حراج تهران ساختگیست و اصلا فروشی در کار نیست به پایکوبی مشغولاند که اثر علی شیرازی در هشتمین حراج تهران فروش نرفت!
جالب اینکه همین عده انگشت شمار میگفتند رکوردهای علی شیرازی هم با زد و بند خلق شده...
یک:
آیا برای حراجی که این چند نفر تصویر میکنند سخت بود اثر علی شیرازی را دویست، سیصد میلیون تومان بالا ببرد؟
دو:
آیا علی شیرازی هم نمیتوانست خودش برای این کار مشتری بتراشد و قیمت آن را بالا ببرد؟!
همین چند وقت پیش، 28 نوامبر، کار دیگری از شیرازی در بونامز به فروش نرسید، آیا واقعا برای این استاد خوشنویس دشوار بود کار خودش را بخرد؟ آیا برای جامعه فرهیخته ما همین دو مثال کافی نیست؟
سه:
همان حراجی که شفاف اثر علی شیرازی را فروش نرفته خواند، دقایقی بعد اعلام کرد این اثر در After Sale (فروش بعد از چکش) فروخته شد و حتی وقتی قیمت مجموع حراج روی تابلو نقش بست، قیمت آثار شیرازی و حسین صدری در آن لحاظ شده بود.
این عنوان After Sale هم ابتکار حراج تهران نیست، در همه حراجهای دنیا آثار به فروش نرسیده را میتوان تا قبل از پایان آن حراج خرید، به قیمت پایه و حتی قیمت پایینتری که مورد پذیرش صاحب اثر باشد؛ اتفاقا خریدارانی فقط برای خریدهای After Sale در حراجیها حاضر میشوند.
در عین حال حراجهای بونامز و ساتبیز برخی از آثار فروخته نشده را روی سایت حراج میگذارند و تا یک هفته بعد امکان خرید آنها میسر است.
چهار:
اکنون با توجه این رویکرد شفاف، کمترین انتظار از آنها که در فروشها تشکیک میکردند این است که دستکم از حراج تهران و آقای علی شیرازی عذرخواهی کنند و به سلامتشان اقرار نمایند.
پنج :
ناگفته پیداست عدم فروش در حراج به اعتبار هنری هیچ هنرمندی آسیبی نمیرساند، همه بزرگان مارکت تجربههای متعدد در این باره دارند؛ حراج یک بازار است و مثل هر بازار دیگری فروش یا عدم فروش اثر در آن، دو روی یک سکه است.دشمنی با یک هنرمند و تلاش شبانهروزی برای عدم موفقیت او از آن جور بداخلاقیها و کینهورزیهای غریبیست که خلق جامعه ایرانی را ناخوش کرده است.
شش :
اجراهای زنده خوشنویسی علی شیرازی را هزاران نفر از نزدیک دیدهاند، کمااینکه اخیرا هشت بزرگ خوشنویسی شهادت دادهاند و 1500 خوشنویس امضا کردهاند که استادی ایشان انکار ناپذیر است؛ در این ملک کم نبوده به القائات ناشایست و تهمتهای ناروا بزرگی را رنجاندهاند، اگر امروز روزگاری شده که بد اخلاقی و فحاشی لایک میگیرد، تجربه میگوید میگذرد هر چند تلخ، اما حتما رو سیاهی به زغال میماند.
درست گفت استاد آیدین آغداشلو که نباید اجازه دهیم جهل در هنر مستولی شود، تکنیک و شیوه کار هنرمند در عصر معاصر در زمره امور شخصیست، در دنیا چهرههایی مانند ریچارد سرا، جف کونز، دیمین هرست... آشکارا تولید کارهایشان را به کارگاهها و کارخانهها میسپرند و در همین ایران آثاری از اساتید هست که پیداست در ساخت آن تکنسینهایی کمک کردهاند، مانند آثار بانوی گرانقدر منیر فرمانفرمائیان... ؛ اکنون روزگار ایدهها، معنا و مفهوم ارائه است و جستجو در چگونگی خلق اثر مبحث تاریخ مصرف گذشتهایست.
این یادداشت هم زمان در روزنامه شرق ص 10 به چاپ رسیده است.