سرویس تجسمی هنرآنلاین: چندی پیش نمایشگاه آثار زهرا بهرامی با عنوان "خط‌بافته‌هایی از جنس خیال" در گالری مژده برگزار و با استقبال مخاطبان مواجه شد. به بهانه این نمایشگاه و بررسی شرایط این جریان هنری که این روزها در میان هنرمندان جوان با استقبال روبروست با زهرا بهرامی، هنرمند جوان حوزه نقاشی‌خط و مژده طباطبایی، مدیر گالری مژده گفت‌وگویی داشته‌ایم تا از وضعیت نقاشی خط در فضای هنری کشور بیشتر بدانیم:

 

خانم بهرامی چطور شد که به خوشنویسی علاقه‌مند شدید و تصمیم گرفتید اولین نمایشگاه انفرادی خودتان را در گالری مژده برگزار کنید؟

زهرا بهرامی: من از سال‌ها قبل به خوشنویسی علاقه‌مند بودم ولی فضایی برای ورود به این عرصه پیدا نکردم تا این‌که در سال 85 خط سفیر را دیدم و به آن علاقه‌مند شدم. همان زمان مطلع شدم که استاد احمد آریامنش در آموزشگاه "کرشمه" به آموزش خط و نقاشی‌خط می‌پردازند. به کلاس استاد رفتم و در حضور ایشان هر چه که لازم بود را تلمذ کردم و به مرور تلاش کردم اولین مجموعه مستقل خودم را کار کنم. می‌خواستم اولین مجموعه‌ای که کار می‌کنم به بیان شخصی خودم نزدیک باشد که در پیروی از همین تفکر، مجموعه نقاشی خط "خط بافته‌هایی از جنس خیال" را جمع‌آوری کردم. پیش از این در نمایشگاه‌های گروهی متعددی حضور پیدا کرده بودم ولی این مجموعه که در گالری مژده نمایش داده شده، اولین نمایشگاه انفرادی من محسوب می‌شود.

در نمایشگاه‌تان از بافته‌های سنتی ایران در کنار خط استفاده کرده‌اید. ایده ترکیب کردن این دو مدیوم چطور به ذهن‌تان رسید؟

زهرا بهرامی: بافته‌های سنتی برایم ارزشمند بوده و همیشه علاوه‌ بر رنگ، طرح و فرم دست‌بافته‌ها، صبوری هنرمندان این مدیوم هم برایم جذابیت دارد. فرش‌بافی نیازمند ظرافت و تلاش زیادی است و دل بزرگی می‌خواهد چون در نهایت یک دست‌بافته‌ را روی زمین پهن می‌کنند و وجه کاربردی آن بیشتر از وجه هنری‌اش به چشم می‌آید. من دوست داشتم در این مجموعه به خانم‌های فرش‌باف و گلیم‌باف که کمتر به عنوان یک هنرمند دیده می‌شوند اشاره کنم و از هنر گلیم‌بافی هم برای جذاب‌تر شدن کارم کمک بگیرم.

طرح و نقش آثارتان با الهام از نقوش سنتی در هنر گلیم بافی بر روی بوم شکل گرفته‌اند. چه شد که گلیم را انتخاب کردید؟

زهرا بهرامی: خواستم اولین مجموعه‌ انفرادی که به نمایش می‌گذارم سادگی خاصی داشته باشد. گلیم‌بافی خیلی ساده‌تر و قدیمی‌تر از قالی‌بافی است و به نوعی مقدمه قالی‌بافی محسوب می‌شود. گلیم‌ سادگی‌های خودش را دارد که من سعی کردم در مجموعه اولم این سادگی‌ها وجود داشته باشد. بیشتر آثاری که در این مجموعه قرار داده‌ام، با تکنیک قلم و مرکب خلق شده و برای پشت‌زمینه این تابلوها هم از بوم استفاده کرده‌ام. 

زهرا بهرامی

رنگ‌بندی آثارتان هم الهام گرفته از بافته‌های سنتی است یا آن‌ها را آزادانه انتخاب و استفاده کرده‌اید؟

زهرا بهرامی: رنگ‌بندی بیشتر آثار مجموعه "خط بافته‌هایی از جنس خیال" الهام گرفته از بافت‌های سنتی است ولی رنگ‌بندی برخی از آثار هم بر اساس سلیقه شخصی خودم بود.

خانم طباطبایی با توجه به این‌که در سال‌های اخیر نقاشی خط چندان مورد توجه گالری‌ها قرار نمی‌گیرد، چه شد که تصمیم گرفتید این گام جدی را بردارید و آثار خانم بهرامی را در نمایشگاه‌تان به نمایش بگذارید؟

مژده طباطبایی: طی سال‌های اخیر هنرمندان زیادی در عرصه نقاشی خط به من مراجعه کردند تا آثارشان را در گالری "مژده" به نمایش بگذارم که من یک وجه تمایز میان خانم بهرامی با آن‌ها دیدم. اغلب آثاری که هنرمندان دیگر به من ارائه می‌دادند، نسخه ضعیف‌تر و کوچک‌ شده آثار اساتید خودشان بود ولی من به دنبال خلاقیت و حرف نو می‌گشتم که این خلاقیت و حرف نو را در آثار خانم بهرامی دیدم. شاید به خاطر محدودیت‌هایی که نقاشی خط دارد، کسی در این عرصه انتظار آثار عجیب و غریب نداشته نباشد ولی به هر حال طی سال‌های اخیر این اتفاق در شاخه‌های مختلف نقاشی خط افتاده و بعضی از هنرمندان از جمله خانم بهرامی خلاقیت‌های خودشان را وارد این عرصه کرده‌اند. وقتی خانم بهرامی به من مراجعه کردند، مرا با آثاری مواجه کردند که ضمن بحث خط نقاشی، در آن‌ها بحث تکنیک و طراحی حروف هم وجود داشت. من زنانگی و ظرافت خاصی در بیان خانم بهرامی احساس کردم که ترکیب این‌ها با دست‌بافته‌های ایرانی نظرم را بسیار جلب کرد. به نظرم آثار خانم بهرامی موسیقی دارد و من این موسیقی را کاملاً در آثار مجموعه "خط بافته‌هایی از جنس خیال" احساس کردم. هندسه حروف و هندسه گلیم دو چیز متفاوت است که خانم بهرامی توانسته این دو را با هم تلفیق کرده و به درستی سر جای خودشان بنشاند. خانم بهرامی معتقد است که در خیلی از آثارش از فرمت عشایر استفاده کرده است ولی در عین حال سادگی خاصی در شکل و فرم‌ گلیم‌ها دیده می‌شود. شاید اگر می‌توانستیم از حضور چند خانم از عشایر بهره‌مند شویم تا آن‌ها هم دانسته‌ها و برداشت‌های خودشان از گلیم را به ما منتقل کنند، اتفاق خیلی جالبی می‌شد. خانم بهرامی حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارد و من مطمئن هستم که ایشان در آینده می‌تواند در همین مسیر حرکت کند و به یک مجموعه پخته و کامل‌تر برسد. 

معمولاً در فضای نقاشی خط بیشتر آقایان فعالیت می‌کنند و دیده می‌شوند. شما این فضا را چطور ارزیابی می‌کنید؟

زهرا بهرامی: من معتقدم که توانایی‌های خانم‌ها کمتر دیده می‌شود. به همین خاطر عمداً خواستم آثار مجموعه اولم طوری باشد که مخاطبان متوجه شوند این آثار را یک خانم خلق کرده است. شاید ظرافت و دقتی که یک خانم در نقاشی خط دارد، پر رنگ‌تر است و بیشتر به چشم می‌آید. بافندگی، بیشتر هنری است که خانم‌ها انجام می‌دهند. شاید بعضی از خانم‌های بافنده در این زمینه تحصیلاتی نداشته باشند اما خیلی توانمند و خلاق هستند. من در مجموعه آثارم به طور مستقیم کار بافندگی انجام نداده‌ام ولی خواستم با استفاده از مدیوم گلیم، به خانم‌های بافنده اشاره کنم.

مژده طباطبایی: خانم‌هایی هم وجود داشته و دارند که در زمینه نقاشی خط موفقیت‌هایی را کسب کرده‌اند ولی اگر بخواهیم به طور جامع‌تر به این قضیه نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که رشته نقاشی خط در ایران یک مقدار مردانه‌تر است. ما در رشته‌های مجسمه‌سازی و عکاسی هنرمندان خانم بیشتری از رشته نقاشی خط داریم که دقیقاً نمی‌دانم دلیلش چیست. هنرمندان حوزه نقاشی‌خط باید ابتدا زیر مجموعه انجمن خوشنویسان شوند و مراحل طاقت‌فرسای این انجمن را طی کنند تا بعد وارد کار حرفه‌ای شوند که شاید این مسیر طاقت‌فرسا باعث می‌شود این هنر تا حدودی مردانه‌ شود. هر هنرمندی نمی‌تواند از زیر بار این مسیر طاقت‌فرسا عبور کند. با وجود این نمی‌توان گفت که آقایان اجازه وارد شدن خانم‌ها به این رشته را نمی‌دهند. هرگز اینطور نبوده و نیست.

بازخوردهای نمایشگاه‌"خط بافته‌هایی از جنس خیال" را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

زهرا بهرامی: بازخوردها خیلی بیشتر از آن‌چه که فکر می‌کردم مثبت بود. نمایشگاهم خیلی خوب دیده شد و خانم طباطبایی هم خیلی حمایت کرد تا آثار بیشتر دیده شود.

مژده طباطبایی: من نمی‌دانم سایر همکاران خوشنویس و اساتید این حوزه چه برخوردی با آثار خانم بهرامی دارند ولی به عینه شاهد این بودم که اساتید حاضر در افتتاحیه از برپایی این نمایشگاه شگفت‌زده شدند. دلیلش هم فکر می‌کنم این است که ما با برگزاری این نمایشگاه شاهد یک جریانی در عرصه نقاشی خط بودیم که تکرار جریان‌های قبلی نبود. این نمایشگاه با استقبال بسیار خوب اساتید مواجه شد. حداقل چند استادی که به بازدید از نمایشگاه آمدند، بازخورد خیلی خوبی را به ما انتقال دادند. استاد بختیاری خیلی تأکید داشتند که خانم بهرامی چقدر خوب توانستند دو مدیوم نقاشی خط با بافته‌های ایرانی را با هم ترکیب کنند. اساتید دیگر از جمله استاد فلسفی، استاد نوری، استاد شیرچی، استاد صادق‌زاده و استاد مهری هم از آثار خانم بهرامی خوش‌شان آمده بود. خیلی برای‌شان جذاب بود که یک هنرجو در اولین نمایشگاه انفرادی خودش تصمیم گرفته چنین مسیری را دنبال کند. کاش بقیه دوستان هنرمند هم جسارت خانم بهرامی را داشته باشند و در مسیر تفاوت‌ها قدم بردارند.

زهرا بهرامی: فکر نمی‌کردم سادگی آثارم تا این اندازه بتواند مخاطب را جذب کند. دوست داشتم بتوانم با حداقل امکاناتی که در دسترسم هست یک مجموعه اثر هنری خلق کنم که در عین سادگی، جذابیت هم داشته باشد. این‌که از متریال و ابزار خاصی استفاده نکردم، کاملاً آگاهانه بود چون به دنبال جنسی از سادگی بودم که خوشبختانه این سادگی مورد استقبال مخاطب قرار گرفت.

آثارتان مستقل از آن‌چه بود که نزد آقای آریامنش آموزش دیده‌اید یا این‌که از شیوه کار ایشان پیروی کرده‌اید؟

زهرا بهرامی: من نقاشی خط را از استاد آریامنش آموزش دیدم اما به مرور سعی کردم مسیر خودم را پیدا کنم. برای این کار حدود 3-4 سال ارتباطم را با دوستانم کمرنگ کردم تا آثارم به سمت و سوی آثار دیگران نرود و خودم باشم. به مدت 3 سال روی مجموعه "خط بافته‌هایی از جنس خیال" کار کردم و بعد آن را به استاد آریامنش نشان دادم که خوشبختانه این مجموعه مورد توجه ایشان قرار گرفت. فکر می‌کنم یک هنرمند گاهی اوقات لازم است برای خودش یک خلوت درست کند تا کمتر از اطرافیانش تأثیر بگیرد. تصاویری که هنرمندان عرصه تجسمی می‌بینند، در ناخودآگاه‌شان قرار می‌گیرد و ممکن است یک روزی در آثار آن‌ها بروز کند اما من سعی کردم کمتر این اتفاق بیفتد.

خانم طباطبایی اشاره کردید که در سال‌های اخیر هنرمندان زیادی آثار نقاشی خط خودشان را به شما معرفی کرده‌اند. این در حالی است که بازار هنری دیگر اقبال چندانی به نقاشی خط نشان نمی‌دهد. دلیل این اتفاق را چه می‌دانید؟

مژده طباطبایی: هنر خوشنویسی مثل هنر فرش‌بافی برای مردم و فرهنگ ایران یک حالت نوستالژی دارد و مردم همیشه به نوشتار و خطاطی علاقه‌مند هستند. در حروف فارسی آهنگ و توازن خاصی نهفته شده که وقتی این حروف به شکل نقاشی خط در می‌آیند، مردم ما از آن لذت می‌برند و حال عجیبی به‌ آنها دست می‌دهد. خوشنویسی برای ما یک سابقه تاریخی دارد که این سابقه تاریخی می‌گوید ما هم خوشنویس‌های خیلی مطرحی در تاریخ هنر کهن و معاصرمان داشته‌ایم و هم علاقه مردم به این هنر پایان‌ناپذیر است.

 کشور ما به خاطر خط زیبایی که دارد و به خاطر استعداد هنرمندانش، همیشه پتانسیل خوبی در عرصه خوشنویسی داشته است ولی شاید امروز حال و اوضاع خوشنویسی در ایران چندان خوب نباشد. البته صحبت من بیشتر از منظر مارکت و فروش است و بحث‌های فنی را می‌خواهم به عهده اساتید این فن بگذارم. ما بارها با همکاران و اساتید حوزه خوشنویسی در این مورد صحبت کرده‌ایم و حتی بعد از نمایشگاه "خط کهن" که چند سال پیش در گالری "مژده" برگزار شد هم یک جلسه نقد و بررسی با اساتید داشتیم تا ببینیم چه بلایی دارد به سر نقاشی خط این سرزمین می‌آید؟ صحبت‌های ما خیلی خوب شروع شد ولی آن‌طور که باید به سرانجام نرسید. امیدوارم دوباره چنین جلساتی برگزار شود تا به یک جمع‌بندی درست برسیم چون به عنوان شخصی که به طور مستقیم با بدنه مارکت هنرهای تجسمی ارتباط دارم، هر روز به عینه می‌بینم که تعداد کارهای کپی و قلابی در زمینه نقاشی خط بالا می‌رود و کمتر هنرمندی پیدا می‌شود که مثل خانم بهرامی دست به خلق ایده‌های جدید بزند. الان خیلی از کسانی که برای ارائه آثارشان به ما مراجعه می‌کنند، کارشان نه به لحاظ نوشتار و ترکیب و نه به لحاظ تکنیک و بافت درست نیست و آن‌هایی که اجراهای خوبی دارند هم کارشان کپی از اساتید است. وضعیت نقاشی خط در دهه 80 اینطور نبود و این هنر رو به اوج بود ولی حالا دچار یک نابه سامانی شده که باید این وضعیت را به نوعی اصلاح کرد.

مژده طباطبایی

چه چیزی باعث شد این نابسامانی در عرصه نقاشی خط به وجود بیاید؟

مژده طباطبایی: چند سال پیش برخی از هنرمندان جوان ما به تصور این‌که خط نقاشی کاری ساده است، وارد این حوزه شدند و دلالانی هم در این مسیر به‌ آنها کمک کردند تا بدون داشتن شایستگی‌های لازم مطرح شوند. این‌ها موقتاً توانستند مطرح شوند و آثارشان هم در منطقه از جمله دبی با فروش خوبی مواجه شد اما عمده مشکلی که به وجود آوردند این بود که بقیه جوانان علاقه‌مند به خوشنویسی هم کار و زندگی‌شان را رها کردند و به تصور ساده بودن نقاشی خط، وارد این حرفه شدند. آن‌ها حتی نمی‌دانستند که رنگ را باید چطور رقیق کرد و یا قرار است از چه نقطه‌ای به چه نقطه‌ای برسند ولی به هر حال سعی کردند رنگ و بوم بخرند و روی بوم بنویسند. این اتفاق باعث شد که لطمه شدیدی به سیستم نقاشی خط وارد شود.

در آن سال‌ها خیلی‌ها می‌توانستند جلوی این جریان را بگیرند اما این کار را انجام ندادند. اینطور بود که مخاطب عام به تدریج نتوانست سره را از ناسره تشخیص بدهد و اعتمادش به نقاشی خط سلب شد. به همین خاطر خیلی ساده‌تر از آن چه که فکرش را کنید جامعه نقاشی خط را پس زد. این در حالی‌ است که تا 5-6 سال پیش با من تماس می‌گرفتند و سراغ آثار نقاشی خط را می‌گرفتند. مایه تأسف است که در حال حاضر نقاشی خط در ایران به این وضعیت دچار شده است. آن هم درست در زمانی که هنرمندان ترک و کشورهای عربی از جمله کویت، قطر و امارات دارند خودشان را در عرصه بین‌المللی نشان می‌دهند و جایگاه اجتماعی و بین‌المللی خودشان در زمینه نقاشی خط را حفظ کرده‌اند.

کشور ما کشوری است که همیشه بهترین خوشنویس‌ها را داشته و همه جای دنیا طالب خوشنویسی و نقاشی خط ایران بوده‌اند اما عدم مدیریت و برنامه‌ریزی‌های صحیح باعث شده وضعیت خوشنویسی و نقاشی خط در ایران به این روز بیفتد. فکر می‌کنم به مرور این شرایط تغییر کند ولی به هر حال هنرمندان ایرانی حوزه نقاشی خط لطمه شدیدی از این نابسامانی‌ها خورده‌اند که این کاش این‌طور نمی‌شد. الان به خاطر همین اتفاقات، آثار هنرمندان ایرانی در بخش بین‌المللی هم به فروش نمی‌شد و شما به جز 2-3 هنرمند نقاشی خط، هنرمند دیگری را نمی‌شناسید که آثارش در خارج از کشور به فروش برسد.

این‌ها به خاطر سیاست‌های غلطی است که طی چند سال اخیر توسط یک سری از گالری‌ها، دلال‌ها، کیوریتورها و مدیران هنری اتخاذ شده است. به هر حال این اتفاق تلخی است که در عرصه خط در ایران افتاده اما الان بهترین کاری که می‌شود انجام داد، این است که سعی کنیم اتفاقات گذشته را جبران کنیم. خیلی از اساتید دارند تلاش‌های خودشان در این زمینه را انجام می‌دهند که این تلاش‌ها نویدبخش اتفاقات خوبی است ولی به هر حال زمان لازم است که اتفاقات چند سال گذشته در حوزه خط جبران شود و ما بتوانیم دوباره جایگاه خودمان را در مارکت جهانی خوشنویسی و نقاشی خط پیدا کنیم.

فکر می‌کنید راه برون‌رفت از این وضعیت حوزه نقاشی خط چیست؟

مژده طباطبایی: به نظرم جامعه به تدریج سره را از ناسره تشخیص می‌دهد و هنرمندان کاربلد حوزه نقاشی را غربال می‌کند، کما این‌که در هنرهای دیگر هم چنین اتفاقی افتاده است. هنر خوشنویسی با فرهنگ مردم ایران در هم آمیخته شده و همیشه طرفداران خاص خودش را دارد. این هنر هیچ‌وقت از بین نمی‌رود و حتی در این وضعیت نابسامانی که به وجود آمده هم خیلی‌ از مخاطبان ایرانی آثار برجسته نقاشی خط را تشخیص می‌دهند و خریداری می‌کنند. خط در خارج از کشور نشانه ایرانی بودن است و حتی ایرانی‌های مقیم خارج از کشور هم به آن می‌بالند و آثار خوشنویسی و نقاشی خط را خریداری می‌کنند. بنابراین نقاشی خط همیشه طرفداران خاص خودش را دارد و فکر می‌کنم دوباره به تدریج بتوانیم سلیقه عمومی مردم را تغییر بدهیم اما مسئله مهم این است که سعی کنیم به چنین گرداب‌هایی نیفتیم که بعداً لازم باشد با هزار سختی و دشواری خودمان را از آن بیرون بکشیم.

فکر می‌کنم انجمن‌ها، واسطه‌ها، اساتید و حراجی‌ها می‌توانند حداقل هر 6 ماه یک‌بار جلساتی با هم داشته باشند و مشکلات را بررسی کنند تا نقاشی خط و دیگر هنرهای تجسمی به این وضعیت دچار نشوند. همه می‌دانیم که هنر ایران در عرصه بین‌المللی زیر ذره‌بین است. آثار هنرمندان ایرانی در حراجی‌ها، اکسپوها، آرت‌فرها و بینال‌های مطرح جهانی به نمایش گذاشته می‌شود که این باعث افتخار ما است و پتانسیل هنرمندان ایرانی را می‌رساند. ما این جایگاه را به آسانی به دست نیاورده‌ایم، پس آن را نباید به آسانی از دست بدهیم. در همین 15-20 سال اخیر آثار بسیاری از هنرمندان معاصر در موزه‌های مطرح جهانی به نمایش گذاشته شده و در حراجی‌های برجسته بر سر خرید آثار این هنرمندان رقابت می‌شود. وقتی چنین هنرمندانی داریم که باعث افتخارمان هستند، باید یک مقدار با وسواس بیشتری دست به خلق اثر هنری بزنیم و برای ارائه آثار تولید شده به عرصه بین‌المللی فکر بیشتری کنیم.

مژده طباطبایی - زهرا بهرامی

خانم بهرامی، شما در دوره‌ای وارد فضای حرفه‌ای نقاشی خط شدید که این حوزه دچار آشفتگی است. زمانی که می‌خواستید اولین مجموعه انفرادی‌تان را ارائه بدهید، به این قضیه فکر کرده بودید؟

زهرا بهرامی: من نسبت به شرایط نقاشی خط در ایران آگاهم اما احساس می‌کنم باید کار خودم را انجام بدهم و بقیه‌اش را به زمان بسپارم. معتقدم که در شرایط فعلی لازم است هر کس به زبان و بیان شخصی خودش برسد و خودش باشد. من دوست داشتم این اتفاق در مورد آثارم بیفتد. تلاشم را کردم و بقیه‌اش را به زمان می‌سپارم. فقط معتقدم که حتی اگر در بدترین شرایط ممکن هم باشیم نباید کنار بکشیم.

با توجه به افزایش تعداد فارغ‌التحصیلان رشته های تجسمی و تمایل آنها برای نمایش آثارشان، گالری مژده چه نگاهی به معرفی جوان‌ها دارد و ملاکش برای انتخاب هنرمندان جوان چیست؟

مژده طباطبایی: کار کردن با جوانان برای خیلی از گالری‌دارها جذاب است چون این جوان‌ها آینده هنر مملکت را تشکیل می‌دهند و یک روزی خودشان به اساتید هنر تبدیل می‌شوند اما باید توجه کرد که وقت هر گالری برای کار کردن با هنرمندان محدود است و یک گالری نمی‌تواند به طور ثابت با بی‌نهایت هنرمند کار کند. این موضوع در مورد گالری مژده هم صدق می‌کند. من به عنوان یک گالری‌دار تا جایی که امکان دارد، به جوان‌ها توجه دارم و می‌خواهم پشتیبان آن‌ها باشم اما طبیعتاً به دنبال هنرمندان جوانی می‌گردم که کارشان در فضای امروز هنر معاصر دارای خلاقیت و حرف‌های تازه‌ای باشد. وقتی چنین هنرمند با قابلیتی را پیدا کنم، او را در داخل و خارج از کشور معرفی می‌کنم و هر کجا که لازم است و می‌دانم که می‌درخشد، پشت او می‌ایستم و حمایتش خواهم کرد.

 هیچ محدودیتی هم در زمینه مدیوم هنری برای خودم ایجاد نکرده‌ام و هر هنرمند جوانی که در مدیوم‌های مختلف نقاشی خط، نقاشی، مجسمه‌سازی، ویژوال آرت و حتی چیدمان آثارش پتانسیل و قابلیت داشته باشد را حمایت می‌کنم. البته طبیعتاً این انتظار را دارم که وقتی از جوانان حمایت می‌کنم، آن‌ها هم رفتار حرفه‌ای داشته باشند. حرفه گالری‌داری خیلی مشکل است و فقط به برپایی نمایشگاه خلاصه نمی‌شود. یک گالری‌دار باید هنرمند را راهنمایی کند، برایش نمایشگاه بگذارد، مصاحبه بگیرد، کتاب چاپ کند و به حراجی‌ها معرفی‌اش نماید. البته این‌ها برای زمانی است که یک گالری‌دار بخواهد کارش را درست انجام بدهد، وگرنه در خیلی از مواقع چنین حمایت‌هایی صورت نمی‌گیرد که البته بخشی از آن هم به خاطر مشکلات مالی گالری‌ها قابل توجیه است.

چرا تعداد نمایشگاه‌های گالری مژده به نسبت گالری‌های دیگر کمتر است؟

مژده طباطبایی: قبول دارم که به نسبت بقیه همکارانم کم‌کارتر هستم. گالری مژده در طول هر ماه یک نمایشگاه می‌گذارد و گاهی اوقات به خاطر مناسبت‌های مختلف، تعداد نمایشگاه‌های این گالری کمتر هم می‌شود. این به خاطر وسواسی است که من دارم. دلم می‌خواهد وقتم را صرف هنرمندان کاربلد کنم و ترجیح می‌دهم به جای برگزاری یک نمایشگاه که تکرار مکررات است، نمایشگاهی بگذارم که خلاقیت داشته باشد و آدم‌ها یا آثار تازه‌تری را معرفی کند. همیشه راه برای ورود جوانان به گالری مژده باز است و این گالری ورودی هم از آن‌ها نمی‌گیرد چون دوست دارد جامعه هنری و به ویژه جامعه جوان هنری را حمایت کند. نمایشگاهی که برای خانم بهرامی برپا کردیم هم در همین راستا بود و دل‌مان می‌خواهد ادامه پیدا کند. پروژه‌ای که من با خانم بهرامی شروع کرده‌ام هنوز به پایان نرسیده و ما باید ایده‌های ایشان را در تهران و شهرستان‌ها معرفی کنیم. خانم بهرامی پتانسیل این‌که معرفی شود را دارد چون هنرمند خلاق و متفاوتی است و امیدوارم در آینده هم کارش را به همین شکل ادامه بدهد.

من خیلی‌ها را از طریق نمایشگاه‌های گروهی وارد دنیای حرفه‌ای تجسمی می‌کنم و بعد اگر کارشان مورد استقبال قرار بگیرد، برای‌ آنها نمایشگاه انفرادی می‌گذارم. الان دو آرتیست جدید دارم که خیلی خاص هستند. یکی از آن‌ها اهل اصفهان است و دیگری هم دختر جوانی است که تازه فارغ‌التحصیل شده و آثارش در نمایشگاه گروهی به سرعت به فروش رسید. ان‌شاءالله به مرور این جوانان و هنرمندان جوان دیگر را هم همچون خانم زهرا بهرامی در گالری مژده به جامعه تجسمی معرفی خواهم کرد.

خانم بهرامی در پایان گفت‌وگو، صحبتی راجع به همکاری‌تان با خانم طباطبایی ندارید؟

زهرا بهرامی: از آشنایی با خانم طباطبایی خیلی خوشحالم. چند سال کار نکردم و وقتی وارد عرصه حرفه‌ای شدم، با یک گالری‌دار حرفه‌ای کار کردم که از همه لحاظ درجه یک است. خیلی دوست‌شان دارم و خوشحالم که ایشان مجموعه اول مرا پرزنت کردند. خانم طباطبایی از کار هنرمندان جدید استقبال می‌کنند و این باعث خوشحالی من به عنوان یک هنرمند جوان است. همین که ایشان در نمایشگاه‌های گروهی‌شان به جوان‌ها فرصت کار کردن می‌دهند جای قدردانی دارد.