سرویس تجسمی هنرآنلاین: گالری ویستا در چند سال اخیر که از تاسیساش میگذرد، همواره تلاش داشته با نگاهی نو به عرصه هنر، رویدادهایی هنری برگزار کند. برگزاری سالانه نمایشگاه هنرهای جدید، تعریف جایزه ویستا و ... رویکردهای این گالری به مدیریت پریسا پهلوان به هنر معاصر است. ویستا که تا چندی پیش میزبان نمایشگاه ویدئوآرت "گیاه شناسی" بود؛ از روز جمعه 24 شهریورماه نمایشگاه آثار چیدمان و ویدیو محمدرضا عرب خزائلی برگزیده اولین جایزه هنر معاصر ویستا را برپا کرده است. بر همین اساس گفتوگویی داشتهایم با پریسا پهلوان مدیر گالری و دکتر بهنام کامرانی مشاور این گالری که هم در نمایشگاه "گیاه شناسی" به ارائه اثر پرداخته و هم در برپایی جایزه ویستا به عنوان داور حضور داشته است.
ویدئو آرت در هنر ایران مدیوم ناشناختهای است و برپایی یک نمایشگاه ویدئو آرت خیلی بازده مالی جالبی ندارد. با این وجود چطور شد که شما تصمیم گرفتید به جای برپایی نمایشگاهی که بازده مالی بیشتری برای شما داشته باشد، یک نمایشگاه ویدئو آرت در گالری "ویستا" برگزار کنید؟
پریسا پهلوان: یکی از اهداف و چشماندازهای گالری "ویستا" این است که نگاه متفاوتی داشته باشد و به ایده، تنوع و خلاقیت هنرمندان جوان و با تجربه توجه کند. ویدئو آرت یکی از مدیومهای مطرح هنر معاصر در سطح دنیااست. اخیراً خیل عظیمی از دانشجویان و مشتاقان هنر به ویدئو آرت رویکرد داشتهاند و دیگر نمیشود نسبت به این مدیوم بیتفاوت بود. گالری "ویستا" سال گذشته نمایشگاه دیجیتالآرت آرنولد پستل را با عنوان "هرآنچه در مقابل من است از آن من است" برگزار کرد و در ادامه هم همین روند را در پیش خواهد گرفت. به هر حال نمیشود گفت که یک گالری رویکرد ویژهای نسبت به هنر معاصر دارد؛ اما میخواهد به ویدئو آرت بیتوجه باشد. ما در گالری "ویستا" با مشاورههای مختلفی که داشتهایم، میخواهیم بر روی ویدئو آرت، چیدمان و تلفیق هنرهای جدید با یکدیگر کار کنیم. حتی نسبت به ساند آرت و مپ آرت که هنرهای جدیدتری هستند هم فکر خواهیم کرد تا یک دریچهای برای افتتاح نمایشگاههایی در زمینه هنرهای جدید باز شود. هدفمان این است که هر ساله حداقل یک نمایشگاه با این رویکرد برگزار کنیم تا به جوانهایی که به این هنرها علاقه دارن تلنگری زده شود. البته چنین نمایشگاههایی بازده مالی ندارد اما من برگزاری نمایشگاههای متفاوتتر را دوست دارم و از برپایی نمایشگاه ویدئو آرت "گیاهشناسی" در گالری "ویستا" خوشحالم. ما از خانم فرشته عالمشاه درخواست کردیم که بیایند و این نمایشگاه را کیوریت کنند. ایشان پیش از این در نمایشگاه "نارنج" نیز با ما همکاری کرده بود و از امکانات گالری اطلاع داشت. خوشبختانه این همکاری اتفاق افتاد و نمایشگاه "گیاهشناسی" که ایده آن را آقای کامرانی مطرح کرد در گالری "ویستا" افتتاح شد. 5 تن از هنرمندان پیشرو در عرصه ویدئو آرت با نامهای فریده شاهسوارانی، حامد صحیحی، فرشته عالمشاه، بهنام کامرانی و رسول معرکزاده در این نمایشگاه با ما همکاری کردند و به جز یک نفر، بقیه هنرمندان برای ما اثر جدید ساختند. به شخصه از این نمایشگاه هیجانزده شدم و آن را خیلی دوست داشتم. خوشبختانه این نمایشگاه بازدیدکنندگان خوبی هم داشت و بازخوردهای خوبی از آن دریافت کردیم. به همین خاطر امیدواریم که هر سال بتوانیم چنین نمایشگاهی را با کانسپتهای متفاوت ادامه دهیم.
به نظرتان نمایشگاههایی با این رویکرد چقدر میتواند از لحاظ هویتی به گالریها کمک کنند؟
پریسا پهلوان: گالریها در همه جای دنیا به غیر از مسائل مالی، به دنبال اعتبار هم هستند و اعتبار گالری در میان هنرمندان و مخاطبان از اهمیت ویژهای برخوردار است. گالری "ویستا" هم به این موضوع توجه بسیار دارد و دلش میخواهد هر ساله از این دست نمایشگاهها داشته باشد. نمایشگاه ویدئو آرت "گیاهشناسی" میتواند اعتبار هنری خوبی به گالری ما بدهد چون امروزه هنرمندان و مخاطبان خیلی باهوش و با ذوق هستند و قدر چنین نمایشگاههایی را میدانند. دنیا در حال پیشرفت است و مدیاهای مختلفی هنری دارد به وجود میآید که باید به آنها توجه کرد تا از سرعت تغییر تکنولوژی در دنیا جا نماند. من یک مقداری صبور هستم و فکر میکنم که آرام آرام میتوان اتفاقهای خوبی در گالری "ویستا" ایجاد کرد. وقتی اعتبار گالری بالاتر برود، امکان به وجود آوردن اتفاقات متفاوت در عرصههای دیگر هنرهای تجسمی در این گالری بیشتر میشود و خود گالری برای برپایی چنین نمایشگاههایی جسارت بیشتری پیدا خواهد کرد.
آقای کامرانی، موضوع نمایشگاه "گیاهشناسی" را شما مطرح کردهاید. این اتفاق چطور افتاد و شما چه نقشی در برپایی این نمایشگاه داشتید؟
بهنام کامرانی: من به عنوان یکی از مشاورین گالری "ویستا" معتقدم که این گالری از ابتدا مثل خود هنر معاصر منعطف عمل کرده و به مدیومهای جدیدتر هنرهای تجسمی هم توجه ویژه دارد. در مورد گالری "ویستا" همیشه نگاه فرهنگی و توجه به هنر معاصر در فعالیتهای این گالری بر مسائل دیگرش چربیده و مسأله اعتبار برای این گالری در درجه اول اهمیت است. گالریهای کمی در تهران وجود دارند که این ویژگی را داشته باشند. این رویکرد را قبل از هر گالری دیگری، گالری "طراحان آزاد" آغاز کرد و هنوز هم کارش را دارد به همان آن شکل ادامه میدهد. من خوشحالم که گالری "ویستا" هم همچین رویکردی دارد. دو نمایشگاه ویدئو "نارنج" و "گیاهشناسی" که در گالری "ویستا" برگزار شد، با همکاری خانم فرشته عالمشاه شکل گرفت. من روی حضور ایشان خیلی اصرار داشتم چون خانم عالمشاه تنها کسی است که یک سایت ویدئویی مخصوص ویدئو آرت در اصفهان دارد. این اتفاق خیلی خوب و مهمی است. اولاً به خاطر آنکه در دل یک شهرستان شکل گرفته و دوماً به این دلیل که جشنواره سالیانه هم برگزار میکند و خود من هم جزو داوران آن جشنواره بودهام. سایت ویدئویی خانم عالمشاه نه تنها کار هنرمندان فعال ایرانی در عرصه ویدئو آرت را منعکس میکند، بلکه برای اعضای خود امکان برپایی یک سری نمایشگاه در داخل و خارج از کشور نیز فراهم میکند. به نظرم این کار جای تشویق بسیار دارد. موضوع دو نمایشگاه "نارنج" و "گیاهشناسی" را من مطرح کردم که در نمایشگاه گروهی "نارنج" سه هنرمند حضور داشتند که هر سه تای آنها هم از اصفهان آمده بودند. در نمایشگاه "گیاشناسی"، خانم عالمشاه میخواست از داورهای چند ساله جشنواره سایت ویدئو آرتیست دعوت به عمل بیاورد. بنابراین خود ایشان افراد را انتخاب کرد و من فقط موضوع گیاهشناسی را مطرح کردم. نمایشگاه "گیاهشناسی" هم یک توجه زیست محیطی دارد و هم یک نگاه علمی پشت آن است.
با توجه به آنکه تعداد نمایشگاههای ویدئو آرت در ایران کم است، فکر میکنید که رویکرد هنرمندان نسبت به این مدیوم هنری چگونه است و اساساً نمایشگاه ویدئو آرت "گیاهشناسی" چقدر میتواند به پیشرفت مدیوم ویدئو آرت در ایران کمک کند؟
بهنام کامرانی: برپایی هر نمایشگاهی در زمینه ویدئو آرت میتواند به این مدیوم هنری کمک کند. خوشبختانه گالری "ویستا" این دغدغه را دارد و چنین نمایشگاههایی را برگزار میکند. علت اینکه گالریهای دیگر کمتر به سراغ ویدئو آرت میروند این است که گالریها برای برپایی چنین نمایشگاههایی نیاز امکانات خاصی دارند و امکانات و فضایشان برای برپایی یک نمایشگاه ویدئو آرت مناسب نیست. آقای امیرعلی قاسمی یک جشنواره با این رویکرد برگزار میکند که در آن بیشتر پرداختن به موضوع عکس و ویدئو است. آن جشنواره هم میتواند کمک خوبی به ویدئو آرت بکند چون بعضی از استعدادهای پیشرو در آن معرفی میشوند. امیدوارم از این دست اتفاقها بیشتر در فضای هنری کشور شکل بگیرد.
کار کردن در حوزه مدیوم ویدئو آرت و برگزاری نمایشگاههایی چون "گیاهشناسی" چه مشکلاتی به همراه دارد؟
بهنام کامرانی: اصولاً ساخت ویدئو کار دشواری است و به یک شم خاص احتیاج دارد. خیلی از سینماگران و کارگردانهای سینما خواستند ویدئو بسازند اما خیلی موفق نشدند چون ویدئو آرت خیلی تجربیتر است و در آن باید یک رابطهای میان فضای تجسمی با فیلم کوتاه ایجاد شود. من در سالهایی که در این زمینه کار کردهام، در آن بده بستانهای زیادی میان این مدیوم و مدیومهای دیگر هنری دیدهام که برایم خیلی جذاب است. من در نمایشگاه "گیاهشناسی" چیزی را به نمایش گذاشتم که بیشتر حالت "دمو" دارد تا ویدئو آرت. خیلی به این موضوعات توجهی ندارم و سعی میکنم در فعالیت هنریام از لیبلها و تعاریف فرار کرده و در نظرشان نگیرم. بیشتر موضوع و فضای ذهنی خودم تعیینکننده است. البته در ساخت ویدئو باید یک سری از مسائل را خیلی جدی رعایت کرد. برای مثال استفاده نابهجا از موسیقی میتواند باعث شود که یک ویدئو آرت به کلیپ تبدیل شود. یکی از دشواریهای نمایشگاه ویدئو گروهی، خود فضای نمایشگاه است چون باید یک سری امکانات چون مانیتور، قاب و امکانات نمایشدهنده فراهم شود و تداخل نور و صدا نیز ایجاد نشود. خیلی از ویدئو آرتیستها، کار چیدمان انجام میدهند و باید فضا را خودشان بسازند و به نوعی در آن دخل و تصرف انجام بدهند. این کار ممکن است مزاحم کار بقیه کسانی شود که در آن نمایشگاه گروهی حضور دارند. این اتفاق کار کیوریتور را هم سخت میکند؛ مگر اینکه آثار ارائه شده به صورت پشت سر هم به نمایش در بیایند. مشکل دیگر این است که در ایران تهیهکنندهای برای ویدئو آرت وجود ندارد. به طور کلی فکر میکنم که مدیوم ویدئو آرت در کنار بقیه امکانات رسانهای میتواند به مرور موفق شود و فقط به زمان احتیاج دارد. جذابیت این مدیوم هم به پیشرو بودنش است و به خاطر آنکه بسترهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و منطقهای را خیلی سریع و صریح در یک ویدئو کوتاه نشان میدهد و خیلیها دوست دارند آن را تماشا کنند. در نتیجه ویدئو آرت در کنار چیدمان، در بینالهای پیشرو، رسانهای قدرتمند و به روزی محسوب میشود که باید آن را جدی گرفت.
آیا نمایشگاههای ویدئو آرت، رویکردشان به گونهای هست که بتوانند برای این رسانه پشتیبان بیاورند و افرادی را به سمت این مدیا بکشانند یا این اتفاق با برگزاری چنین نمایشگاههایی شدنی نیست؟
بهنام کامرانی: وظیفه یک گالری نیست که چنین کاری را انجام بدهد. وظیفه گالری، فروش ویدئو آرت است. با این حال خوشبختانه اخیراً یکی دو دفتر به وجود آمده که میخواهند از ویدئو آرت حمایت کنند. یک سری از تهیهکنندگان خارجی هم میخواهند کمک کنند و گاهاً یک سری از امکانات را در اختیار هنرمندان ویدئو آرت میگذارند و آنها را در جشنوارهها و موزهها شرکت میدهند. الان جشنوارههایی که در مورد فیلم کوتاه، ویدئو آرت و انیمیشن باشد، از حمایت این تهیهکنندهها برخوردار خواهد بود. گرچه ویدئو آرت هنوز به عنوان یک رسانه قابل فروش مطرح نیست و با این مسائله فاصله دارد.
نمایشگاه "گیاهشناسی" برای گالری "ویستا" بازده مالی داشت؟
پریسا پهلوان: خیر. ما زمانی که این نمایشگاه را طراحی کردیم، هیچ بحثی راجع به بازده مالی آن نداشتم. گاهی اوقات بر ویدئو آرتها قیمتگذاری میشود اما در مورد این نمایشگاه هیچ بحثی میان دو طرف راجع به مسائل مالی شکل نگرفت.
بهنام کامرانی: من در این نمایشگاه 2-3 اثرم را فروختم اما همچنان در ایران نمیشود راجع به بازده مالی ویدئو آرت صحبت کرد.
به نظرتان روابطی که میان گالریهای داخلی با فستیوالها و موزههای خارجی وجود دارد چقدر میتواند به عنوان یک مکانیزم برای حمایت از رسانههای جدید هنری در آید و به تدام این جریان هنری کمک کند؟
بهنام کامرانی: بسیار زیاد. در گالری "ویستا" جایزهای به نام جایزه "ویستا" وجود دارد که میتواند یک تعداد هنرمند جوان و پیشرو را در اختیار گالری قرار بدهند و آثار آنها را در سایت و آرشیو گالری ضبط کند. این آرشیو بعد از چند سال میتواند یک مرجعی برای مراجعه کیوریتورهای خارجی شود تا آنها متوجه شوند که گالریها و هنرمندان پیشرو چه کسانی هستند و بر این اساس هنرمندان را برای شرکت دادن در فستیوالها و موزههای خارجی انتخاب کنند.
در ایران راجع به ویدئو آرت به جز 3-4 کتاب، منبع دیگری وجود ندارد. فکر میکنید که گالری "ویستا" و یا سایر گالریها چقدر میتوانند در کنار نمایشگاههای خود، یک جایی برای پژوهش هم بگذارند و برای نمایشگاههایشان کتاب منتشر کنند؟
پریسا پهلوان: به نکته جالبی اشاره کردید و میشود به این موضوع فکر کرد. هرچند که این موضوع هم در زمره وظایف گالریها نیست اما گالری "ویستا" به خاطر دغدغههای فرهنگی که دارد شاید بتواند به این مسئله ورود کند و یک قدمی در این راه بردارد.
بهنام کامرانی: خیلی از دانشجوهای من در مورد ویدئو آرت تحقیق کردهاند و پایاننامه نوشتهاند. معتقدم از این اتفاقات باید بیشتر بیفتد چون همانطور که اشاره کردید، منابع مکتوب کمی در زمینه ویدئو آرت وجود دارد. ویدئو آرت رسانه وسیعی است و نوشتن در مورد آن مثل این است که بخواهید یک کتاب راجع به نقاشی معاصر بنویسید. اصلاً همچین چیزی امکانپذیر نیست. امروزه تقسیمبندی تاریخ هنرها به شکل سبکی و زمانی نیست و بیشتر موضوعی است. به نظر میرسد که این موضوع در مورد ویدئو آرت هم صدق میکند. کاری که من در نمایشگاه "گیاهشناسی" عرضه کردم، ویدئو آرت به معنای قدیمیتر آن نیست و بیشتر یک جور رابطه میان نقاشی و حرکتی است که آن نقاشی پیدا میکند. یک چیزی میان انیمیشن و نقاشی. ویدئو آرت شاخههای متنوعی دارد و نمیشود آن را تعریف کرد که چیست. در مورد ویدئو آرت میتوان گفت که چه چیزی نیست. در جشنوارههای خارجی تعریفهای متنوعی از ویدئو آرت وجود دارد و اگر کسی بخواهد کتابی در خصوص ویدئو آرت بنویسید، میتواند به صورت جداگانه در خصوص بخشهای مختلف آن بنویسد. با شما هم عقیده هستم که هنوز در ایران به طور کافی راجع به جنبههای تئوریک و فلسفه ویدئو آرت صحبت نشده و کمتر پژوهشگران به سمت آن رفتهاند.
فکر میکنید هنرهای جدید در ایران با چه چالشهایی روبرو هستند؟
بهنام کامرانی: اصولاً جنبههای تئوریک یا لهجههایی که ما ایرانیها دوست داریم در رسانههای معاصر ببینیم با آن چیزی که اروپاییها و آمریکاییها خوششان میآید، متفاوت است. این تفاوتها از آزاد بودن هنر پست مینیمال نشأت میگیرد. در هنر ایران هنوز جنبههای تکنیکی بر جنبههای اندیشهورزی سوار است. مثلاً من فکر میکنم که ویدئو آرت در ایران بیشتر یک امکان بیانی است تا اینکه جنبههای اندیشه و تاریخ هنرش طی شده باشد. این مشکلی بزرگی است چون اساساً هنر یک فعالیت اندیشمندانه است. هنر ایران در زمینه اندیشورزی با خلأ روبرو است. ارائه دادن پروپوزال و صحبت کردن راجع به اثر اتفاقی است که در هنر ایران کمتر میافتد. جنبه رمانتیک بودن و با حس و حال کار کردن به آموزشهای هنر ما هم ورود پیدا کرده و نزد اساتید یک امتیاز تلقی میشود. به عقیده من این رویکرد خوبی نیست چون با این زاویه دید، انگار هنر در یک ناآگاهی شکل میگیرد. خیلی از هنرمندان نامدار جهانی که ما میشناسیم، جنبه اندیشورزانه کارشان خیلی قوی است و به جایگاه کارشان واقف هستند. یعنی آنها میدانند که دارند چکار میکنند و از هنرشان چه میخواهند. امیدوارم این خلأ در هنر ایران پر شود.
در جایزه "ویستا" چقدر امکان آن وجود دارد که به طور جدیتری به رسانه ویدئو آرت پرداخته شود و مدیاهای اینچنینی مورد توجه بیشتری قرار بگیرد؟
پریسا پهلوان: ما در دوره قبل جایزه "ویستا" هنرمندان را در ارائه ایده آزاد گذاشتیم و خیلی جالب و هیجانانگیز بود که خیلی از هنرمندان در زمینه عکس، ویدئو آرت، چیدمان و تلفیقی از این مدیومها کار کرده بودند. برنده دور قبلی جایزه "ویستا" یک چیدمان ارائه داده بود و این موضوع برای خود ما هم خیلی شگفتآور بود. در روز 24 شهریور امسال، یک نمایشگاه ده روزه برای برنده جایزه "ویستا" برگزار میشود و چیدمان نفر برتر به نمایش در خواهد آمد که امیدوارم علاقهمندان بیایند و از آن نمایشگاه استقبال کنند. جایزه "ویستا" بستر مناسبی برای پرداختن به مدیومهایی چون چیدمان و ویدئو آرت است. البته در دوره قبل تعداد هنرمندان شرکتکننده در زمینه ویدئو آرت کمتر بود اما امیدوارم در دوره جدید، هنرمندان این رسانه از وجود این بخش در جایزه "ویستا" اطلاع پیدا کنند و بنابر آنچه که در متن فراخوان ارائه شده، در جایزه "ویستا" شرکت نمایند. جایزه "ویستا" این بستر را فراهم کرده و ما خیلی خوشحال میشویم که هنرمندان و مخاطبان مدیاهای مختلف هنری به این جایزه توجه کرده و در آن حضور داشته باشند. آثاری که به جایزه "ویستا" ارائه میشود، آرشیو شده و در آینده به خارج از کشور لینک خواهد شد. این اتفاق به یکباره نمیافتد و پروسه آن باید آرام آرام طی شود.
گالری "ویستا پلاس" که در کنار گالری "ویستا" فعالیت میکند، چقدر در زمینه مدیومهایی چون ویدئو آرت و سایر مدیومهای به روز فعالیت میکند؟
بهنام کامرانی: گالری "ویستا پلاس" احتمالاً کوچکترین گالری ایران است که یک هنرمند امکان این را دارد که تمامی فضای داخل اتاق آن را دخل و تصرف کند. هنرمندانی داشتهایم که روی دیوار این گالری نقاشی کردهاند. در آنجا ورکشاپهای تک نفره گذاشته شده و ایدههای مستقل زیادی اجرایی شده است. به طور کلی گالری "ویستا پلاس" یک گالری منعطف است که در آن هم به ویدئو آرت و چیدمان توجه ویژهای شده اما کارهای متفاوت دیگری هم میتواند در آنجا رخ بدهد. برای مثال امکان این وجود دارد که یک نمایشگاه در گالری "ویستا" برگزار شود و یادداشتهای مربوط به آن در گالری "ویستا پلاس" به نمایش در بیاید. یا برای مثال دستخط یک شاعر و یا فیلمنامه یک فیلمنامهنویس را هم در گالری "ویستا پلاس" خوانش و به نمایش گذاشت. ما با خانم پهلوان و آقای ملک صحبت کردیم که در آنجا حتی بشود مرز میان هنرهای تجسمی و غیر تجسمی را به نمایش گذاشت. گالری "ویستا پلاس" هم قابلیتهای زیادی دارد که حتماً در آینده میشود به بهترین شکل از آن بهرهبرداری کرد.
به نظرتان در فضای هنر ایران چقدر پتانسیل آن وجود دارد که گالریهایی مثل "ویستا" با رویکردهای مشخص شروع به کار کنند و به همان شکل پیش بروند و کارشان را ادامه دهند؟
بهنام کامرانی: در حال حاضر در تهران انواع گالریها وجود دارد و این خودش یک اتفاق خوب است. یک گالری جهت مدرنیستی دارد و دیگری جهت سنتی. گالریهایی هستند که آثار کاغذی را به نمایش میگذارند و گالریهایی هم هستند که رویکردشان طور دیگری است. در این بین گالری "ویستا" از همان ابتدا رویکرد منعطفی داشت و به فکر برگزاری نمایشگاههایی در فضاهای مختلف بود. گالری "ویستا" در این زمینه موفق بوده و به همین شکل باید به کارش ادامه بدهد. در آینده هم گالریهایی میتواند به وجود بیایند که نسبت به مدیوم ویدئو آرت و سایر مدیومهای به روز هنرهای تجسمی رویکرد مثبتی داشته باشند که اگر چنین شود، اتفاق مثبتی رخ داده و به نفع این مدیومهای هنری خواهد بود.
پریسا پهلوان: ما زمانی که در گالری "ویستا" شروع به کار کردیم، بر اساس تجارب و مطالعاتی که در عرصه کارهای فرهنگی داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که دوست داریم در کارمان تنوع و نوآوری وجود داشته باشد و در این زمینه منعطف و تأثیرگذار باشیم. این سیستم همیشه در کار من و همسرم وجود داشته و همیشه یک نگاه پرسشگر داشتهایم و دلمان خواسته در کارمان انعطاف باشد. خوشبختانه تا به امروز بازخوردهای خوبی دریافت کردهایم و امیدوارم در آینده هم همینطور باشد.
صحبتهای پایانیتان را بفرمایید.
بهنام کامرانی: من در آخر امیدوارم گالریدارها و کیوریتورهایی پیدا شوند که فکرشان در جهت پیشبرد و انعکاس فرهنگ و هنر باشد. اگر این اتفاق بیفتد، جای تقدیر بسیار دارد. من به عنوان یک هنرمند مستقل، بسیار خوشحال هستم که در کنار دوستانم در گالری "ویستا" حضور دارم و خوشحال میشوم که به اندازه خودم بتوانم در این مسیر کمکشان کنم. معتقدم که حمایت کردن از فکرهای پیشرو باید در دستور کار سازمانها و نهادهای دولتی قرار بگیرد. کاری که در ایران گالری "ویستا" دارد با اهدای جایزه "ویستا" انجام میدهد و در دور بعدی نشان "ویستا" را هم اهدا خواهد کرد. کاری که در کشورهای خارجی، نهادهای دولتی انجام میدهند اما از آنجایی که در ایران نهادهای دولتی در چنین کارهایی پیشقدم نمیشوند، برای همه عجیب است که گالری "ویستا" چرا دارد چنین کاری را انجام میدهد. من مطمئنم که گالری "ویستا" در آینده قطعاً ثمره این کارش را خواهد دید. گالری "ویستا" یک گالری جریانساز است و این جریانسازیها به آن اعتبار میدهد و ثابت میکند که این گالری در فضای هنر تجسمی تأثیرگذار بوده است. گالری "ویستا" جزو اولین گالریهایی بوده که برای بعضی از هنرمندانش کتاب و کاتالوگ درآورده است. آقای مهدی حسینی یک هنرمندی است که یکی از مجموعه طراحیهای ایشان توسط گالری "ویستا" تبدیل به کتاب شده است. خوشبختانه این اتفاق در گالریهایی چون گالری "ویستا" شروع شده و امیدوارم تکرار آن بتواند به آرشیو هنر ما کمک کند.
پریسا پهلوان: ما هنرمندان را دوست داریم و خوشحالیم که در کنار آنها قرار داریم و حمایتشان میکنیم. چندی پیش در یک جمع هنری از من پرسیدند که جایزه "ویستا" را با چه انگیزهای اهدا میکنید و میخواهید به چه چیزی برسید؟ من یک مقدار نگاهشان کردم و بعد گفتم که با مطالعاتی که از پیرامونمان داشتهام، به این نتیجه رسیدهام که انسان همیشه دوست داشته ماندگار و تأثیرگذار باشد. من همیشه به تأثیرگذاری در محیط پیرامون خودم فکر کردهام و در مورد جایزه "ویستا" هم همچین حسی دارم و به آینده آن خوشبینم.