سرویس تجسمی هنرآنلاین: هفتمین دوسالانه مجسمهسازی تهران این روزها با تِم "وضعیت" که برگرفته از اندیشه داریوش شایگان است در موزه هنرهای معاصر برپاست. بسیاری از هنرمندان معتقدند که برگزاری این بیینال بیشتر حالتی بینارشتهای داشته و نمیتواند به عنوان دوسالانه مجسمهسازی محض از آن یاد کرد و این خود به سبب وضعیتی است که بر هنر ما حاکم است. از سویی برخی از هنرمندان معتقدند هنر ایران آن مسیری را که بتواند بر اساس یک اندیشه فلسفی و پیرامون یک موضوع، اثر هنری خلق کند را در خود ایجاد نکرده است.
نگاه جدید هنرمندان به مسئله "تِم" و خلق اثر هنری
کامبیز صبری درباره انتخاب تِم "وضعیت" و آثار هفتمین دوسالانه مجسمهسازی تهران به هنرآنلاین گفت: ما کمی نسبت به مسئله "تِم" باید عمیقتر بنگریم. من معتقدم بازکردن این موضوع که "تِم" چه چیزی هست در حال حاضر خود یک نیاز است، آن هم در جامعهای که هنوز فکر میکند باید کاری را درست متناسب با "تِم" صورت بدهد.
او ادامه داد: تِم در واقع اعلام زمینه فکری آن جامعه است و ما چون جامعه در حال گذاری هستیم همه چیزمان در یک وضعیت و نسبیت تعریف میشود. حال سوال اینجاست که "وضعیت" چه چیزی میتواند باشد؟
این هنرمند مجسمهساز گفت: کارکرد تِم در واقع آنجاست که رویکردی به نمایشگاه میدهد و آن را به سمت و سوی مشخصی میبرد. مثلا اگر تِم این بیینال "سنت" بود، ممکن بود در بسیاری از آثار ما شاهد زمینههای سنتی مثل فرش، صنایع دستی و غیره باشیم؛ اما در نهایت هیچکدام از این آثار نمیتوانند شبیه به هم باشند و هنرمندان به سنت به عنوان یک شیرازه برای خلق اثر دقت میکنند.
صبری گفت: در این دوسالانه هنرمندان با نگاه جدیدتری پیرامون تِم "وضعیت" و خود هنر مجسمهسازی آثاری را شکل دادهاند. هر چند که در ابتدا اشارهای به تفکرات داریوش شایگان و نظرات او درباره وضعیت چهل تیکه و چند پاره شده است که میخواهد خود را به یک تعادل برساند.
او افزود: آثاری که در این دوسالانه ارائه شده همه دارای یک نسبت هستند و به واقع وضعیت انسان را به تصویر میکشند. وضعیت مجسمهسازی، روابط سیاسی و غیره که هنرمندان سعی کردهاند در شکل هم به این موضوع نزدیک شوند. حتی وضعیت عاطفی هم چیزی است که در این آثار به نمایش در آمده است.
این هنرمند مجسمهساز گفت: اما نکتهای که اهمیت دارد آن است که برداشت هنرمند از تِم "وضعیت" باید در قالب یک اثر تجسمی بگنجد و بتواند مفهوم مورد نظر خود را در یک شکل هنری اجرا کند، چرا که اینجا ما نه با فلسفه مواجهیم و نه با ادبیات بلکه با هنر مواجه هستیم.
دوسالانه هیجانی در جامعه مجسمهسازی ایجاد میکند
محمدحسین عماد هنرمند مجسمهساز نیز درباره هفتمین دوسالانه مجسمهسازی تهران به هنرآنلاین گفت: من قصد دارم که یک نقد کلی را با توجه به انتخاب "تِم" و سپس برگزاری برخی درسگفتارها به دوسالانه وارد میکنم. بسیاری از این درسگفتارها بسیار عالی و مباحث آن بسیار سازنده بود اما به عقیده من جای برگزاری آن در قبل از نمایشگاه نبود.
او ادامه داد: این مسئله که ما یک منبع علمی دقیق را به هنرمند بدهیم و بعد بخواهیم بر اساس آن از او اثری تحویل بگیریم شاید کمی غیر حرفهای باشد. در واقع دوسالانه یک هیجانی در جامعه مجسمهسازی ایجاد میکند که این هیجان منجر به آن خواهد شد که هنرمند همه تلاش خود را بکند تا آخرین حرف خود را بزند.
این مجسمهساز گفت: شورای سیاستگذاری به این دلیل "تِم" را انتخاب کرد تا دوسالانه از شیوههای قبلی برگزاری یک مقدار فاصله بگیرد و متناسب با وضعیت هنر امروز تصویرهایی که در ذهن هنرمندان از دوسالانه وجود دارد را خارج و در واقع رویدادی با موضوعیت هنر را رقم بزنند. همانگونه که میبینیم در این نمایشگاه افراد بسیاری از حوزههای مختلف گرافیک، نقاشی و غیره در دوسالانه شرکت کردهاند و این دوسالانه دیگر مختص مجسمهسازان نیست.
عماد گفت: این افراد برای شکل دادن به این تفکر، تمی را بر اساس اندیشههای آقای شایگان انتخاب کردند اما آیا زندگی ما در ایران شبیه به زندگی در غرب است؟ یا نیست؟ آیا انتخاب این رویکرد شکلی طبیعی دارد؟ با توجه به این سوالها معتقدم این نوع برخورد متناسب با فضای هنری ما نیست و بیشتر شکلی اکتسابی دارد و ما میخواهیم به زور برخی از مسائل را در هنرمان بگنجانیم.
او افزود: الان آثار هنری به گونهای شده که انگار بدون استیتمنت و فلسفه نمیتوان قضیه آن را حل کرد. بعضی موضوعات هستند که قابلیت تبدیل شدن به اثر هنری را ندارند و ما میخواهیم به واسطه استیتمنت حتما اندیشهای را به داخل اثر هنری تزریق کنیم اما معتقدم این اتفاق ناشی از نوعی توهَم از جنس هنر است و موجب آن شده است که امروز هر چیز پیش پاافتادهای را هنر بنامیم.
این هنرمند مجسمهساز گفت: هنرمندان ما به گونهای شدهاند که تا الگویی سر برمیآورد همه به سمت آن هجوم میآورند. امروز همه فکر میکنند اصل یک نمایشگاه بر استیتمنت است اما من میپرسم پس خود هنر تجسمی چه میشود؟
عماد گفت: اگر به صحبتهای نخستینام بازگردم ما با انتخاب تِم، برگزاری درسگفتار و بعد داوری آثار بر اساس این دو، انگار شبیه یک سیستم آکادمیک یا شبیه دانشگاه داریم از هنرمند چیزی را طلب میکنیم که نقشی در اثر هنری او ندارد. من درباره داوری سخن نمیگویم اما در نهایت قرار است این گونه آثار را بررسی کنند که آیا بر اساس متن هنرمند درست عمل کرده است یا نه؟ به عقیده من این رویکردی منطقی نیست چون با هنر سنخیتی ندارد و باز از خودم میپرسم حالا که ما این گونه برخورد کردیم چه تاثیری بر هنر میگذارد؟
او اظهار داشت: این مسئله عمیق است و جا دارد آن را باز کرد اما این نکته امروز در گالریها هم دیده میشود. بسیاری از افرادی که آثارشان از لحاظ بصری عقیم است دنبال دلیل یا توضیحی میگردند تا اثرشان را به نوعی شفاف کنند و همین میشود که همه سراغ استیتمنت میروند و کُرسیهای استیتمنتنویسی شکل میگیرد.
این هنرمند هم چنین درباره اثر خود که در دوسالانه ارائه داده است گفت: متاسفانه مجسمه "ولع" من که به دوسالانه داده بودم، شکسته و برگزارکنندگان ماکت 20 سانتی این مجسمه را به جای مجسمه 2 متری در نمایشگاه عرضه کردند.
او ادامه داد: این مجسمه به دلیل سهلانگاری در نصب به طور کلی از بین رفته و قابل ترمیم نیست و موزه امکان آن را نداشته تا بتواند به وسیله برخی متخصصان این اثر را جاینمایی کند.
عماد گفت: من چون دوست نداشتم حاشیهای برای نمایشگاه ایجاد شود تلاش کردم تا با برگزاری جلساتی در روزهای شنبه و یکشنبه با مسئولان موزه وضعیت این مجسمه را مشخص کنم و اطلاعات بعدی را بیان خواهم کرد. این مجسمه به دلیل میلهای که هنگام نصب از آن استفاده کردهاند به کلی از بین رفت و به هیچ وجه دیگر قابل ترمیم نیست.
"وضعیت" از ریزش هنرمندان جلوگیری کرد
بهداد لاهوتی هنرمند مجسمهساز و از اعضای شورای سیاستگذاری هفتمین دوسالانه مجسمهسازی نیز به هنرآنلاین گفت: هر چند نگاه ما در ابتدا با توجه به مباحث داریوش شایگان شکل گرفت اما ما تِم "وضعیت" را در معنای کلی آن در نظر گرفتیم که به خودی خود شکلی باز دارد و میتواند معرف وضعیتهای مختلفی باشد.
او ادامه داد: این اتفاق در داوری کار ما را آسانتر خواهد کرد. از طرفی هر هنرمندی سعی کرده تا به بهترین شکل وضعیت مورد نظر خودش را تعریف کند و در عین حال این آزادی را هم داشته تا آنگونه که خود "وضعیت" را درک کرده، دست به خلق اثر بزند.
این هنرمند مجسمهساز گفت: ما در شورای سیاستگذاری به این نتیجه رسیدیم که شاید "وضعیت شایگانی" و تا این اندازه متمرکز بودن هنوز برای هنرمند ما جا نیافتاده باشد و از سویی ما این قدرت را نداشتیم که بتوانیم به صورت تخصصی چیزی را از هنرمند طلب کنیم.
لاهوتی گفت: به عقیده من انتخاب تِم "وضعیت" توانست از ریزش هنرمندان جلوگیری کند و به گونهای بود که دیگران هم بتوانند خوانشهای دیگری هم داشته باشند. ما اما به این نکته فکر میکردیم به هر روی باید برگزاری دوسالانه به این شکل از یک جایی آغاز شود.
او گفت: ما هنوز در نقطهای نیستیم که این قدر تخصصی با موضوع برخورد کنیم. ما در واقع ترجیح دادیم حرفش را بزنیم تا بعدتر در دوسالانههای دیگر به صورت حرفهای قدمهای رو به جلوتری برداریم که با گذشته تفاوت داشته باشد.
این هنرمند مجسمهساز گفت: ما شاید به برگزاری شکل بینارشتهای نمایشگاه بیشتر توجه داشتیم؛ چرا که این موضوع جاماندهای است. سالهاست که دیگر چیدمان وارد مجسمهسازی شده است و ما باید از نگاه سنتی عبور کنیم آن گونه که دیگران هم عبور کردهاند.
لاهوتی گفت: این دوسالانه میتواند فتح بابی باشد تا بیشتر پیرامون این که شکل برگزاری رویدادها چگونه باید باشد، صحبت کنیم. در این دوسالانه بسیاری از هنرمندان از رشتههای مختلف با یکدیگر ادغام شدند و این طبیعی است. ما دیگر نمیتوانیم توقع داشته باشیم که دوسالانه مجسمهسازی تنها مختص هنرمندان مجسمهساز است بلکه ما باید قدمی در را شکوفایی هنر برداریم.
لازم به یادآوری است، هفتمین دوسالانه مجسمهسازی تهران تا 20 مهرماه در موزه هنرهای معاصر برپاست.