سرویس تجسمی هنرآنلاین: انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران یکی از انجمنهای فعال و مهم در حوزه هنرهای تجسمی است که مانند بسیاری از انجمنهای هنری دیگر به دلیل برخی ساختارهای ناقص در سیستم مدیریت فرهنگی با مشکلات فراوانی رو به روست. شاید یکی از مهمترین مشکلات این انجمن آنگونه که اعضای هیئت مدیره آن نیز بر آن تاکید دارند، مشخص نبودن جایگاه این انجمن در سیستم فرهنگی و عدم تبیین و تعریف مشخص برای نوع فعالیتهای آن باشد. از سویی حمایتهای دولتی یکی از مهمترین خواستههای اعضای این انجمن است که منافاتی با شکل مستقل این انجمنها ندارد. حمایتهایی که بیش از هر چیز باید حول محور مسائلی چون تامین بودجه و حمایت برای برگزاری رخدادهایی چون دوسالانههای تخصصی شکل بگیرد. به بهانه برگزاری هفتمین دوسالانه مجسمهسازی تهران طی نشستی با اعضای هیئت مدیره انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران به بررسی وضعیت این انجمن و مشکلات و مسائل مختلف آن پرداختیم.
انجمن مجسمهسازان به عنوان یک نهاد مستقل چقدر به حمایتهای دولتی احتیاج دارد؟ دولت تاکنون چه حمایتهایی از این انجمن داشته و این حمایتها روی چه شریانهایی تاثیرگذار بوده است؟ این مسئله در بخش خصوصی چطور بوده است؟
نگار نادریپور: من عمیقاً و قویاً معتقدم که دولتها باید برای فرهنگ وهنر سوبسید پرداخت کنند و از آن حمایت کنند. یک زمانی دولت مدارس و بیمارستانها را رها کرد و عنوان "خودگردان" روی آنها گذاشت که همه دیدیم نتایج این تصمیم دور شدن این مراکز از ماهیت خود و تمرکز بر درآمدزایی بود. این اتفاق نباید دامن انجمنهای هنری را هم بگیرد. دولت اگر به خانه تئاتر و برخی دیگر از انجمنهای هنری بودجه میدهد، این کار را باید برای انجمنهای تجسمی هم انجام بدهد. این تبعیضها برای ما قابل قبول نیست چون معتقدیم که همه این انجمنها در یک راستا و در حوزه فرهنگ و هنر کشور قرار میگیرند. قبلاً دولت یک بودجه اندک برای انجمن مجسمهسازان در نظر میگرفت که البته آن هم جوابگوی مخارج انجمن نبود ولی همان بودجه هم قطع شد. ما شدیداً پیگیر این هستیم که انجمن مجسمهسازان از بودجه دولتی بهرهمند شود.
امروزه دولتها واسپاری میکنند و به سمت کوچکتر شدن میروند. دولتها متوجه هستند که با دادن اختیارات به جامعه تخصصی میتوانند بر مسایل کلان تمرکز کرده و فرصت رشد برای حیطههای مختلف به وجود آورند. انجمن مجسمهسازان مایل است که در عین کمک گرفتن از دولت، استقلال خود را در تبیین سیاستگذاریهای نیز حفظ نماید. به نظر میرسد هم اکنون دولت نیز چنین سیاستی در پیش گرفته و بناست بدون آنکه در امور انجمنها دخالتی داشته باشد از آنها حمایت کند که این قطعاً به نفع خود دولت هم هست. برای مثال تا چندی پیش یک اثر هنری برای اینکه روی دیوار گالری برود باید در وزارت فرهنگ و ارشاد تایید میشد اما الان وزارت فرهنگ به این نتیجه رسیده که میتواند به گالریها اعتماد کند و در این بین فقط یک پروسه طولانی اخذ مجوز حذف میشود که اتفاق خیلی خوبی هم برای هنرمندان و گالریها و هم برای خود مسئولین ذیربط است.
بخش خصوصی هم در صورتی میتواند یک مراوده سالم با انجمنها داشته باشد که در ابتدا ساز و کارهای بخش دولتی به درستی تعریف شده و جایگاه انجمنها نهادینه شده باشد. به این معنا که اگر بخش خصوصی با انجمنها همکاری کرده و از آنها حمایت میکند، مثلا بتواند از مزایا و معافیتهای مالیاتی برخوردار شود. این یکی از اشکال صحیحی است که میتواند برای حمایت از انجمنهای هنری اتفاق بیفتد.
مجید حقیقی: انجمنها اگر در جایگاه خودشان باشند و کارهایشان را به درستی انجام دهند، میتوانند از حمایتهای دولتی هم استفاده کنند تا به کارایی بیشتری برسند. انجمن مجسمهسازان به عنوان یک منبع برایی مجسمهسازی میتواند در زمینههای مختلفی از جمله کارشناسی آثار، ارائه فراخوان، برپایی نمایشگاه، برپایی سمپوزیوم و... فعالیت کند و حتی از این طریق به کسب درآمد هم برسد. شهرداریها، گالریها و بخشهای خصوصی هم میتوانند از این انجمن کمک بگیرند و هزینه آن را هم پرداخت کنند. برای مثال ممکن است شهرداری بخواهد یک اثری را کارشناسی کرده و سپس خریداری کند که این کار را انجمن مجسمهسازان میتواند برای شهرداری انجام بدهد. من معتقدم که انجمن مجسمهسازان ضمن آنکه باید استقلال خود را حفظ کند، باید این قدرت را هم داشته باشد که بتواند برای خودش تصمیم بگیرد و سیاستگذاریهای خودش را اعمال کند.
بیژن غنچهپور: شرایط فعلی انجمن مجسمهسازان به نسبت شرایط چند سال پیش عالی است. خاطرم هست که رئیس انجمن مجسمهسازان در دولت دهم در پاسخ به پرسشی مشابه پرسش شما گفته بود که انجمنن مجسمهسازان دیگر هیچ کمک اقتصادی و غیراقتصادی از دولت نمیخواهد و میتواند روی پای خودش بایستد. تنها خواسته ایشان از دولت وقت این بود که چوب لای چرخ انجمن نگذارد. خوشبختانه در این چند سال شرایط تغییر کرده و نگاه دولت به انجمنها نگاه مثبتی شده است. الان انجمن مجسمهسازان در یک شرایط آرمانی قرار دارد که نه تنها دولت چوب لای چرخ آن نمیگذارد بلکه از آن حمایت هم میکند.
روحالله شمسیزاده: مهمترین اتفاقی که باید برای انجمن مجسمهسازان بیفتد، تبیین و تعریف جایگاه انجمن است. آیا انجمن در قالب (N.G.O) است با تعاریف مشخص کاری یا بازوی اجرایی برای وزارت فرهنگ و ارشاد؟ انجمنها همواره نقش حمایتگر برای بدنه تعریف شدهای از جامعه را دارا هستند. در خصوص انجمنهای تخصصی تجسمی این حمایت شامل اعضای هستند که به صورت حرفهای و شناسنامهدار در حوزههای مختلف تجسمی فعالیت میکنند، بدلیل حضور اعضا و بدنه حرفهای انجمنها قابلیتهای ویژهای در این نهادها وجود دارد. انجمنها میتوانند از تصمیمهای شعارزده جدا شوند و به سمت تصمیمهای تخصصی، مستقل، حرفهای و هدفمند حرکت کنند. البته انجمنها هم مثل همه بخشهای دیگر فرهنگی به حمایت احتیاج دارند که این حمایت باید از جانب نهادهای قدرت باشد. نهادهای قدرت هم دولت و یا اسپانسرهای مالی هستند که میتوانند در بخشهای مالی و اجرایی به انجمنها کمک کنند. البته در این خصوص تاکنون هیچگاه حمایت مستمر و تعریف شده دولتی نداشتیم؛ مشکل اصلی انجمنها این است که تکلیفشان مشخص نیست و تبیین جایگاه نشدهاند. آنها نه آن کیفیت حقوقی را دارا هستند که بتوانند وارد حوزههای جدی سیاستگذاری بشوند و نه به لحاظ مالی استقلال لازم برای انجام این کار را دارند. نبود وحدت رویه و سیاست تدوین شده مشخص برای انجمنهای تجسمی از نحوه اعطا مجوز فعالیت به این نهادها قابل مشاهده است. برای مثال انجمن گرافیک از وزارت کار، انجمن عکاسان از وزارت کشور و انجمن مجسمهسازان از ثبت شرکتها مجوز گرفتهاند که این هم نشان میدهد که هیچ متولی ثابت و وحدت رویهای در مورد انجمنها وجود ندارد.
انجمنها در برگزاری دوسالانهها و نمایشگاههای مختلف چقدر سهم دارند و حوزه مسئولیتهای آن چقدر مشخص است؟
نگارنادری پور: هرچند دوسالانهها در حیطه وظایف وزارت فرهنگ محسوب میشوند، ما انجمنها مالک معنوی دوسالانهها هستند و اگر انجمنی به هر دلیل دوسالانه خود را برگذار نکرده، خوشبختانه وزارت ارشاد هم در این سالها به این تصمیم احترام گذاشته و راسا اقدامی نکرده است. انجمنها میبایست در طراحی، سیاستگذاری و برنامهریزی دوسالانهها مستقل بوده و به عنوان متولی در برگزاری و مراحل اجرایی نیز مستقل عمل کنند. در مورد دوسالانههای مجسمهسازی و خصوصا هفتمین دوسالانه که افتتاحیه آن نزدیک است پس از بازگشایی و نمایش آثار بیشتر صحبت خواهیم کرد.
روحالله شمسیزاده: دوسالانهها برند انجمنها هستند. انجمن مجسمهسازان ۷ دوره دوسالانه برگزار کرده و هر کدام از این دورهها شکلهای مختلف خودش را داشته است. دورهای از دوسالانه مجسمهسازی وجود داشته که خود انجمن، دبیرخانه تشکیل داده و تمام حوزههای اجرایی کار را به عهده گرفته است. در بعضی از ادوار، موسسه توسعه هنرهای تجسمی دبیرخانه دوسالانه مجسمهسازی را تشکیل داده و مسایل اجرایی این دوسالانه را جلو برده است. انجمن مجسمهسازان در حال حاضر امکاناتی برای ایجاد دبیرخانه ندارد. به همین خاطر موسسه توسعه هنرهای تجسمی میآید و دریافت آثار دوسالانه مجسمه را توسط همان دبیرخانهای که برای دوسالانههای دیگر تشکیل داده، انجام میدهد. در حال حاضر شما از وضعیت اسکان انجمنها میتوانید همه چیز را بفهمید. انجمنها با تغییر هر طیف سیاسی باید از یک ساختمان موقت به ساختمانی دیگری بروند که این بدان معناست که جایگاهی برای انجمنها تعریف نشده است.
اساسنامه فعلی انجمن مجسمهسازان را چقدر دقیق و به روز میدانید و این اساسنامه تا چه اندازه راه را برای ورود اعضای انجمن به سیستم اجرایی باز میکند و یا چه موانعی بر سر راه آن وجود دارد؟
نگار نادریپور: اساسنامه انجمن مجسمهسازان 20 سال قبل و درست در زمانی نوشته شده که به گفته دوستان مدونکننده آن، در آن دوره تجمع بالای سه نفر جرم بود! بنابراین در آن سالها همینکه اساسنامهای برای یکک انجمن هنری تصویب شود، اتفاق خیلی میمون و بزرگی بود. اساسنامهای که 20 سال پیش نوشته شده، قابلیتهای بسیار زیادی دارد. انجمن مجسمهسازان طبق همین اساسنامه اجازه این را دارد که وارد تمام فعالیتهای اجرایی شود. مثلا اساسنامه کنونی این اجازه را به انجمن میدهد که دوسالانه و نمایشگاه برگزار کند و آثار اعضایش را به همه جای دنیا بفرستد. اما طبیعتاً یک بخشهایی هم در اساسنامه وجود دارد که احساس میکنم آن بخشها باید تصحیح و یا تکمیل شود. برای مثال در اساسنامه انجمن مجسمهسازان، حق عضویت اعضاء باید در مجامع فوقالعاده تعیین گردد و از آنجایی که تشکیل و به حد نصاب رسیدن این مجامع مشکلاتی دارد، میزان حق عضویت از ابتدای تاسیس تاکنون تغییری نکره است و یا شرایط پذیرش اعضاء در ابتدا شرایط بازتری بود چون تعداد اعضای پذیرفتهشده برای انجمن مهم بود اما در حال حاضر انجمن ترجیح میدهد فیلترهای جدیتری روی این قضیه بگذارد و اعضای فعالتری را به عضویت در بیاورد. یا اینکه در اساسنامه، تغییر آدرس انجمن در اختیار هیأت مدیره نیست و همانطور که آقای شمسیزاده اشاره کرد، آدرس انجمن هر لحظه ممکن است عوض شود چون انجمن هیچ جا و مکانی برای خودش ندارد. در حال حاضر تعویض اساسنامه در دستور کار هیأت مدیره انجمن است و زمستان امسال به منظور انجام این کار مجمع فوقالعاده تشکیل خواهد شد. ما مدتهاست که با اساتید انجمن مجسمهسازان و دوستانی که اساسنامه این انجمن را نوشتهاند، جلساتی را برگزار میکنیم و آرای آنها را برای نوشتن یک اساسنامه جدید در نظر میگیریم. تا به امروز از تمامی ظرفیتهای اساسنامه استفاده نشده و خیلی از اختیاراتی که این اساسنامه در اختیار اعضاء انجمن گذاشته به کار گرفته نشده است.
مجید حقیقی: اساسنامه انجمن مجسمهسازان یا اساسنامه هر انجمن هنری دیگری باید با گذر زمان به روز شود. این اتفاق هر چند سال یکبار میتواند رخ بدهد. امروز هیأت مدیره و اعضای انجمن مجسمهسازان یکک سری نیازها را برای تغییر اساسنامه احساس کردهاند و اساسنامهای که این هیأت مدیره تصویب میکند، ممکن است چند سال دیگر توسط یک هیأت مدیره دیگر به روز شود. این چیز عجیبی نیست و باید اتفاق بیفتد. به نظرم بیشتر این فعالیتهای هنری مثل برگزاری دوسالانه یا برپایی نمایشگاهها هستند که اعضاء را متوجه این میکند که اساسنامه نیاز به تغییر دارد یا خیر. من معتقدم که انجمن مجسمهسازان در این دوره به نسبت قبل پویاتر شده و اتفاقاتی را تجربه کرده که شاید در گذشته به سراغ آن اتفاقات نمیرفتند. در این دوره همه با همدیگر همدل بودیم و دست به کارهایی زدیم که شاید در دورههای قبل جرأت انجام آن کارها وجود ندارد. بسیار خوشحالم که این کارها باعث به وجود آمدن یک سری تغییرات مثبت در انجمن شده است.
روحالله شمسیزاده: حداقل امکان عملی که میتواند در اختیار انجمنها قرار بگیرد این است که محدوده اختیارات یک مؤسسه فرهنگی هنری را داشته باشند. در زمینه انتشارات، فعالیتهای اجتماعی، مالی، آموزش و غیره؛ در اساسنامه فعلی انجمن، چنین مواردی محدود شده که امیدواریم با تشکیل مجمع فوقالعاده و همچنین اصلاح ساختاری اساسنامه و حمایت متولیان امر، امکان اضافهشدن چنین اختیاراتی به انجمن و اساسنامه آن فراهم شود.
بیژن غنچهپور: اساسنامه انجمن مجسمهسازان اساسنامه بدی نیست ولی یک مقدار قدیمی است. این اساسنامه خیلی جاها دست ما را باز گذاشته اما واقعیت است که به روز شدن احتیاج دارد. بسیاری از مباحث مجسمهسازی گسترش پیدا کرده و لازم است این موارد در اساسنامه هم لحاظ شود. باید جلسه مجمع فوقالعاده با تعداد اعضای زیادی تشکیل شود. شاید حتی نیاز به رأیگیری آنلاین وجود داشته باشد. الان انجمن مجسمهسازان 500 عضو دارد که اگر قرار باشد این تعداد به ده هزار عضو برسد، برگزاری جلسات انجمن به صورت حضوری سخت و یا حتی غیرممکن میشود. اساسنامه چنین چیزهایی را پیشبینی نکرده و یک سری معضلات را برای همه هیأت مدیرهها به وجود آورده که باید با انجام تغییرات در اساسنامه، معضلات آن به حداقل برسد. امیدوارم اساسنامه جدیدی که به تصویب میرسد، اساسنامه کارآمدتری باشد.
هیأت مدیره انجمن مجسمهسازان هر چند سال یکبار تغییر میکند و طبیعتاً هر هیأت مدیرهای هم ممکن است سیاستهای خودش را داشته باشد. چه راهکارهایی وجود دارد که تغییر هیأت مدیرهها باعث حذف شدن سیاستهای خوب هیأت مدیره قبلی و از بین رفتن سیاستهای کلی انجمن نشود؟
نگار نادریپور: واقعیت این است که اساسنامه انجمن مجسمهسازان طوری تدوین شده که آراء یک هیأت مدیره نمیتواند 180 درجه با هیأت مدیره قبلی فاصله داشته باشد. طبیعتاً همه هیأت مدیرهها در جسارت داشتن، محتاط بودن، نحوه کنار آمدن با دستگاههای اجرایی و گالریها و مواردی دیگر با همدیگر اختلاف نظر دارند؛ اما همه هدف مشترک و مشخصی را دنبال میکنند. یک فرقی که هیأت مدیره فعلی با هیأت مدیرههای قبلی دارد این است که این هیأت مدیره با یک ائتلاف وارد انجمن شد. در واقع اعضای انجمن این بار به جای رای دادن به اشخاص منفرد، به یک جمع و برنامههای ائتلاف ما رأی دادند. ما امسال در جلسه مجمع به اعضای انجمن گفتیم که تقریباً تمام برنامههایی که پارسال قولش را داده بودیم، اجرایی شده و حالا برای سال آینده یک برنامه جدید ارائه خواهیم کرد. شاید اگر این نگرش در انجمنها وجود داشته باشد، خیلی از مشکلات آنها حل شود.
در عین حال بیش از یکسال است که ما انجمنهای هنرهای تجسمی مجمعی تشکیل دادهایم و با سایر انجمنها مسایل مشترک و درنتیجه مواضع مشترک داریم. سیاستگذاریهای کلان و خطمشی و اهداف انجمنهای تجسمی در این مجمع بررسی و تصویب میشود. نتیجتا امکان تغییر سیاستهای کلی با روی کار آمدن هیات مدیرههای جدید نخواهد بود مگر آنکه با رویکرد مجمع انجمنهای هنرهای تجسمی و سایر انجمنها در یک راستا باشد. این اتحاد و یکپارچگی از مهمترین دستاوردهای انجمنهاست و نتایج آن به زودی برای جامعه هنری نیز ملموستر خواهد شد.
محمدرضا یزدی: وقتی یک هیأت مدیره انتخاب و وارد سیستم انجمن میشود، با دو صورت مسأله در حوزه چگونگی عملکرد خود مواجه است؛ اول اساسنامه و سپس آییننامههای داخلی. آییننامهها را هیأت مدیرههاا مدون میکنند تا سیاستهای خود را در چارچوب اساسنامه به کمیتهها ابلاغ کنند. اساسنامه هم یک مسیر راه مشخص است که محدوده قانونی فعالیتها و برنامههای انجمن را مشخص میکند. اساسنامه فعلی انجمن مجسمهسازان متعلق به بیست سال پیش است و به عقیده من پیشبینیهای خوبی در آن تدوین شده است و قابلیتهایی دارد که همین موارد باعث شده انجمن با وجود افت و خیزهای فراوان تا اینجا دوام بیاورد. انجمن مجسمهسازان یک انجمن خودگردان است و به لحاظ بودجه وابسته به دو مقوله حق عضویتها و فعالیتهای درآمدزایی است که در جهت اهداف و وظایف تخصصی خودش انجام میدهد. یک مشکلی که در اساسنامه فعلی انجمن وجود دارد، مربوط به حق عضویت اعضاء است که از 20 سال گذشته بدون تغییر باقی مانده و به طبع مشکلاتی مالی را به انجمن تحمیل میکند. بطور کلی حق عضویتهای انجمنها بر اساس نسبتهای معینی از مخارج انجمن و هزینههای آنها به تعداد اعضای آن محاسبه میشود. مبلغی که درحال حاضر اعضاء برای عضویت در انجمن میپردازند مبلغ ناچیزی است و با یک محاسبه ساده متوجه میشویم که از پرداختی کل اعضای انجمن در طول سال چیزی حدود ده میلیون تومان بودجه وارد صندوق مالی انجمن میشود که برای تنها نگهداری انجمن ابداً کافی نیست. بنابراین تلاش هیأت مدیرهها بر این بوده که فعالیتهایی را انجام بدهد که کارکرد اقتصادی و منافع مالی هم برای انجمن داشته باشد. هیأت مدیره فعلی روی این مسأله تمرکز بیشتری کرده است و امیدواریم با تغییرات اساسنامه بتوانیم انجمن را به لحاظ مالی و طبعا خدمات بهتر به اعضا ارتقا دهیم. انجمن ما روزی فعالیتش را با کمتر از 20 عضو شروع کرد اما امروز 500 عضو دارد. این تعداد برای انجمن مجسمهسازان تعداد کمی نیست. این در حالی است که جدا از هنرمندان تجربی، در طول سال تعداد ورودی و خروجی رشته مجسمهسازی در کل دانشگاههای کشور، 50 نفر هم نیست. مجسمهسازهای فعال همه در انجمن هنرمندان مجسمهساز عضویت دارند و طبیعتاً این وظیفه هیأت مدیرهها را به لحاظ سازماندهی سنگینتر میکند. فعالیتی که هیأت مدیرهها باید انجام دهند تا حدودی در اساسنامه ذکر شده اما اینکه یک دوره چقدر فعال باشد، به عقیده من وابسته به سه فاکتور است 1. رویکرد و کیفیت سیاستگذاری و برنامهریزی که مستقیما هیأت مدیرهها اتخاذ میکنند. 2.میزان مشارکت و حضور اعضا در پیشبرد اهداف تدوین شده که البته بخش اعظم این مشارکت هم با تدابیر هیات مدیره محقق میشود. 3. بحث بودجه و درآمد. هر کدام از این فاکتورها هم به اندازه خودشان بسیار مهم هستند و از هیچکدام نمیشود چشمپوشی کرد. کاری که انجمن ما باید انجام بدهد این است که به همه این فاکتورها به یک اندازه توجه کند. اما این چرخه معمولا ناقص اتفاق میافتد. برای مثال در حال حاضر فاکتور سوم که تنظیم بودجه است، عملاً وجود ندارد و این موضوع مستقیما در خدماتی که اعضا از انجمن توقع دارند تاثیر مستقیم دارد. این مشکل باید قانونی حل شود و هر رایزنی یا تصمیمی که لازم باشد انجام خواهیم داد تا این مشکل به دورههای بعدی منتقل نشود.
بیژن غنچهپور: یکی از فعالیتهایی که از هیأت مدیره قبلی شروع شد و همچنان هم ادامه دارد، طراحی یک چشمانداز است که این چشمانداز مشخص میکند که انجمن مجسمهسازان چه نقشی در جامعه مجسمهسازی دارد و در این زمینه چقدر تأثیرگذار است. اگر آرمانهای انجمن به صورت قانون نانوشته در بیاید، تمامی هیأت مدیرهها با همه اختلاف سلایقی که دارند هم استراتژیشان را برای رسیدن به آن آرمان و اهداف در نظر خواهند گرفت. آنها هر کاری که انجام میدهند، میتوانند بررسی کنند که در راستای چشمانداز انجمن صورت گرفته یا نه؟ اگر آن کار در راستای چشمانداز و آرمان انجمن نیست، آن را کنار بگذارند و اگر هست، به آن ادامه بدهند. قطعاً همه هیأت مدیرهها سلایق و آرای متفاوت خود را دارند. اعضای هیأت مدیرههای قبلی آدمهای پر نفوذ و شناخته شدهای در عرصه مجسمهسازی بودند که از ریش سفیدی و احترامی که در نظر جامعه مجسمهسازی داشتند، برای پیشبرد کارهای انجمن استفاده میکردند. هیأت مدیره فعلی چنین کسوتی را ندارد و به همین خاطر به امکانات و اساسنامه انجمن رجوع کرده تا مؤثر واقع شود. انجمن مجسمهسازان در تعاملاتی که با سازمان زیباسازی شهرداری یا هر بخش دیگری که داشته، از جایگاه خود انجمن وارد شده که به نظرم این خودش میتواند یک حسن باشد و جایگاه انجمن را به معنای واقعی ارتقاء بدهد. در این صورت اگر هیأت مدیرههای بعدی هم سر کار بیایند، فارغ از اینکه چه شخصی هستند و چه جایگاهی دارند، از جایگاه خود انجمن برای روابط و امور انجمن استفاده میکنند.
مجید حقیقی: در انجمن مجسمهسازان نباید سلیقهای برخورد کرد و هیأت مدیره فعلی هم نیامده تا کاملاً سلیقه خودش را دیکته کند. ما یک اهدافی را تعیین کردیم و بعد شروع به کار کردیم. مثال سادهاش طراحی وبسایت انجمن است که با امکانات خوبی در اختیار اعضای انجمن قرار گرفت. اگر هیأت مدیره بعدی بیاید و بگوید وجود سایت نیاز نیست و وبسایت انجمن باید تعطیل شود، مسلماً یک در جا زدن خواهد بود. هیأت مدیره بعدی به جای اینکه این وبسایت را تعطیل کند، میتواند آپشنهای جدیدی به آن اضافه کند تا وبسایت انجمن گستردهتر و بهتر شود. بنابراین کارهای خوبی که یک هیأت مدیره انجام میدهد نباید توسط هیأت مدیرههای بعدی تعطیل شود.
محمدرضا یزدی: مطمئناً در دورههای مختلف انجمن مجسمهسازان، فعالیتهای مفیدی توسط هیأت مدیرهها صورت گرفته که اگر غیر از این بود، در حال حاضر انجمن به این شکل برقرار نبود. اما باید توجه کرد که فعالیتهای سلیقهای و غیر سیستماتیک همیشه به پیکره انجمنها لطمه زده است. به عقیده من چیزی که میتواند برای هیأت مدیرههای بعدی هم میثاق باشد توجه به اهداف کلانی است که در بخشهایی از اساسنامه بصورت کلی و جزئی به آن اشاره شده. از جمله توجه به منافع جمعی و حرفهای جامعه مجسمهسازی. تلاش برای اشاعه عمومی این هنر در سطح کشور. در غیر این صورت باعث میشود برخی سلیقه و منافع فردی خود را دخالت دهند که نتیجه به ضرر منافع و جایگاه حرفهای انجمن میانجامد. تلاش ما بر این است که این سیاستها به طور خلاصه و چکیده در بخشهایی از سند چشمانداز و آییننامههای داخلی انجمن درج شود. امیدوارم دوستانی که بعد از ما عضو هیأت مدیره انجمن میشود، در جهت تکمیل کردن این اتفاق حرکت کنند. تغییراتی که قرار است در اساسنامه صورت بگیرد، تغییراتی نیست که فقط به ذهن ما میرسد. بلکه از هیأت مدیرههای قبلی و هیأت مؤسس انجمن و افراد حقوقدان دعوت خواهیم کرد تا با استفاده از آرا و دیدگاههای این عزیزان به یک اجماع کلی برسیم و بتوانیم اساسنامهای داشته باشیم که لااقل تا 10 سال آینده پاسخگوی نیازهای انجمن باشد. البته این پروسه از حدود سه ماه پیش آغاز شده و تا به حال جلسات متعددی با افراد صاحب نظر داشتهایم.
روحالله شمسیزاده: انجمنها هیچگاه قائم به شخص نبودهاند و همواره نگاه انجمنی در اولویت است. اعضایی که در قالب هیات مدیره وارد فعالیتهای انجمنها میشوند، معمولا برنامههای خود را به همراه دارند. نگاه ایدهآل به امور انجمن مجسمهسازان این است که یک سیستم مشخص برای انجام امور و سیاستگذاری کلی وجود داشته باشد تا هر هیأت مدیرهای وارد انجمن میشود، مسئول اجرای این سیستم مشخص انجمن باشد. اما واقعیت داستان متفاوت از این ماجرا است و بدلیل نبود سیستم تعریف شده، توسط تیمهای مختلف هیات مدیره برای پیش برد کارهای انجمن تفاوت سلیقه وجود دارد. مشکل از اعضاء یا هیات مدیرههای ما نیست، مشکل از این است که در این جامعه، نهادها و تشکلها جایگاه واقعی خودشان را ندارند. الان جایگاه انجمنها مشخص نیست و این را باید قانون و سیاستگذاریهای کلیتر مشخص کند. الان در مسائل مالی انجمن مجسمهسازان هم هیچ چیزی مشخص نیست. بعضی جاها ما مثل یک نهاد غیر انتقاعی هستیم که باید برای بقاء و امورات انجمن نیز، درآمدزایی داشته باشیم و بعضی جاها هم دولت میآید و بودجه دوسالانهها را تأمین میکند. یک دوگانگی وجود دارد که این دوگانگی باید به شکل بنیادین حل شود.
نوع مرادوات و روابط انجمن مجسمهسازان با سازمان زیباسازی شهرداری، گالریها و موزهها چگونه است و دست انجمن مجسمهسازان تا چه حدی باز است که در کارشناسی آثار و سایر مسائل سازمانها و گالریها ورود پیدا کند؟
نگار نادریپور: انجمن برای همکاری با سازمانها، موزهها و گالریها و ... محدودیتی ندارد. همانطور که میدانید مجسمهسازی جزو هنرهایی است که به شدت در شهر و فضاهای شهری تاثیرگذار است و وجودش لازم. به همین خاطر تعاملات مجسمهسازها با سازمانی چون سازمان زیباسازی بیشتر از بقیه هنرمندان است. خوشبختانه چندین سال است که اهمیت فضای شهری بیشتر از قبل شده و تلاشهای بیشتری در جهت ارتقا زیست شهری میشود. در این سالها ساخت مجسمههای شهری رونق زیای کسب کرده و به همین منظور انجمن مجسمهسازان تعاملات خوبی با شهرداریها دارد. از شهرهای مختلف از انجمن برای کارشناسی و ارزشگذاری آثار درخواست همکاری دارند. یا حتی ممکن است انجمن مجسمهسازان در یک پروژه مستقل به آنها کمک کند و کارهای هنری و نظارتی آن پروژه را بر عهده بگیرد. سازمان زیباسازی شهرداری تهران بزرگترین سفارشدهنده مجسمه و یکی از منابع اصلی درآمدزایی مجسمهسازان محسوب میشود.
برای مثال انجمن مجسمهسازان اواخر سال گذشته با سازمان زیباسازی شهرداری تهران وارد همکاری شد و با طراحی و اجرای رویداد "درختستان" فرصت مناسبی را برای هنرمندان فراهم ساخت. در چنین مواردی، ابتدا هیأت مدیره انجمن با ارگان اصلی وارد مذاکره میشود و بعد از عقد قرارداد با آن ارگان، فرصت را معمولا از طریق انتشار فراخوان در اختیار اعضا قرار میدهند در نهایت هم آثار ارائه شده کارشناسی میشوند و برگزیدگان به ارگان طرف قرارداد، تحویل داده میشود. در بسیاری از این تعاملات، خود انجمن مجسمهسازان پیشنهاددهنده بوده و طرحهایی را ارائه داده که با موافقت نهاد سفارش دهنده و کارفرما مواجه شده است.
باید یادآور شوم که از نظر من انجمن بنگاه کاریابی نیست و به عنوان سیاستگذار و تععینکننده خطمشی یک جامعه هنری، ترجیحا در مواقعی وارد یک همکاری میشود که بتواند یا به لحاظ هنری یا نحوه برگزاری، تفاوتی ایجاد کند. اعضا انجمن به صورت شخصی با ارگانهای مختلف همکاری میکنند اما جایی که انجمن حضور پیدا میکند، میکوشد تا میشود در عین حفظ منافع حرفهای و هنری آرتیست، رابطهای شفاف هم میان هنرمند و ارگانهای سفارشدهنده شکل بگیرد و این اعتمادسازی به نفع طرفین و باعث ایجاد الگوی مناسب در تعاملات است.
محمدرضا یزدی: به طور کلی محدوده فعالیت انجمن مجسمهسازان با سازمانها و نهادهای مختلف در 4 حوزه قرار میگیرد. حوزه اول این است که انجمن در جایگاه مجری یک پروژه مطرح است. در این حالت یک صورت مسأله طرح میشود و انجمن برای آن سیاستگذاری و کارشناسی میکند و بعد وارد بعد اجرایی آن میشود. فستیوالها، نمایشگاهها، فراخوانها، سمپوزیوم یا دوسالانه از این دست فعالیتها هستند. دومین حوزه همکاری انجمن مجسمهسازان با ارگانهای مختلف در زمینه کارشناسی حوزههای مرتبط مجسمهسازی است. انجمن به دلیل پتانسیلی که با اتکا به اعضای خود دارد، در جایگاه یک کارشناس مرجع، میتواند تخصصیترین کارشناسی را در حوزه مجسمهسازی در ایران انجام بدهد. بخش اجرایی و همینطور بخش کارشناسی انجمن تا به حال خیلی خوب کار خودش را انجام داده و تجربههای با ارزشی در این حوزه دارد. حوزه سوم مربوط به بحث "مشاوره" است. ارگانهای مختلف از ما مشورت میخواهند و ما هم تا حد نیاز و صلاح دید این همکاری را انجام خواهیم داد. بحث چهارم هم به حوزه حل اختلافات مربوط میشود. حل اختلافات یکی از مسئولیتهایی است که انجمن در قبال اعضای خودش دارد و این موضوع در اساسنامه ذکر شده است. در واقع چنانچه عضوی از انجمن مجسمهسازان به لحاظ حقوقی، قراردادی و تعهدات دو طرفه در همکاری با ارگانهای مختلف دچار مشکل شود، انجمن مجسمهسازان میتواند در نقش حلکننده اختلافات وارد عمل شود. انجمن مجسمهسازان این قابلیتها را دارد که البته در قسمت مشاوره و حل اختلافات هنوز نیاز به هموار کردن مسیر داریم. دوستان ما در کمیته روابط عمومی در این زمینه تلاشهای جدیتری انجام میدهند تا ارگانها از قابلیتهای مختلف انجمن با خبر باشند. خوشبختانه درخواستهای مشاورهای و کارشناسی به انجمن روز به روز بیشتر میشود. امیدوارم هیأت مدیرههای بعدی بتوانند در این زمینه خدمات خوبی را ارائه بدهند تا انجمن مجسمهسازان به جایگاه واقعی خودش نزدیک شود. اما به عقیده من، در حال حاضر این انجمن هنوز با جایگاه واقعی خود فاصله زیادی دارد.
تاکنون پیش آمده که انجمن مجسمهسازان در مورد جانمایی اشتباه مجسمههای شهری پیشنهادی ارائه کند تا مانع ایجاد آلودگی بصری در سطح شهر شود؟
نگار نادری پور: بله انجمن برای ساماندهی بصری شهر طرحها و پیشنهاداتی دارد که یکی از آنها جانمایی مجسمههای شهری است. امیدوارم سازمان زیباسازی به این نتیجه برسد که حضور انجمن در کنارش یک ضرورت است. تمام کارشناسان و بیشتر هنرمندان مجسمهسازی که با سازمان همکاری میکنند از اعضای انجمن هستند اما رفتار انجمنی مقولهای متفاوت است.
محمدرضا یزدی: انجمن مجسمهسازان در هر چیزی که به حوزه تخصصی مجسمه مربوط میشود، میتواند دخالت کند و به نوعی متصدی امر است. منتها مسأله این است که انجمن چگونه و با چه سیاستی وارد این جریانات شود. سیاست هیأت مدیره فعلی این است که این کار را از طریق تعامل و مکاتبات انجام بدهد. انجمن همیشه از موضع سازندگی وارد میشود و کارهای زیادی برای انجام دادن دارد. این انجمن در هر حوزهای از فعالیتهای کشور دست بگذارد، یک سری کارها وجود دارد که میتواند انجام بدهد. منتها برنامه انجمن این است که قدم به قدم پیش برود؛ یعنی ابتدا اجازه بدهد که شناخت متقابل از جایگاه انجمن به دست بیاید و بعد جریانات مجسمهسازی را به سمت درستش هدایت کند.این روند با توجه به گسستگیهای سالهای اخیر نمیتواند شتابزده باشد و به عقیده من لزومی ندارد انجمن در رفتارهای حاشیهساز و غیرحرفه ای ورود کند؛ مگر آنکه منافع اعضا و وظایف صنفی خود اقتضا کند. ترجیح میدهیم پیش از هر چیز فضای فعالیتهای مجسمهسازی را ابتدا با یک فرهنگسازی خوب، شفاف، منظم و با کارشناسیها و مشاورههای دقیق پیش ببریم تا بتوانیم از موضع قدرت وارد عمل شویم. امیدوارم انجمن در رسیدن به این هدف مسیر مستمری داشته باشد.
مجید حقیقی: انجمن مجسمهسازان چندی پیش در قالب یک پروپوزال نیز با سازمان زیباسازی شهرداری تهران همکاری کرد اما نکته این است که انجمنها نباید به سراغ سازمانها و ارگانها بروند، بلکه آنها باید بیایند و از انجمنها کمک بگیرند. در واقع سازمانهای زیباسازی در شهرهای مختلف کشور باید به سراغ انجمن مجسمهسازان بیایند و در زمینههای مختلف از این انجمن کمک بگیرند. این سازمانها تا به حال کمتر به سراغ انجمن آمدهاند، چون شناختی از این انجمن نداشتهاند. خوشبختانه الان آرام آرام خبرهای انجمن به گوش شهرداری مناطق مختلف کشور رسیده و انجمن همکاریهایی را هم با شهرداری شهر "محلات" از استان مرکزی یا شهرداریهای قزوین و کرج انجام داده است. انجمن مجسمهسازان در تهران در حد دو پروپوزال با شهرداری همکاری کرده چون حجم فعالیتهای شهرداری تهران زیاد است. شاید در آینده فرصت بیشتری پیش بیاید تا انجمن مجسمهسازان با سازمان زیباسازی شهرداری وارد همکاری و تعامل شود.
بیژن غنچهپور: عدهای میگویند انجمن مجسمهسازان وارد تعامل با سازمان زیباسازی شده که بتواند امرار معاش کند که این حرف اصلاً درست نیست. اگر انجمن در چنین مسائلی ورود کرده، جزو وظایف ذاتیاش است و باید آن را انجام بدهد. انجمن مجسمهسازان سعی کرده به هر کجا که ورود میکند، در آن جا الگوسازی کند. شهرداریها مهمترین و ثروتمندترین سفارشدهنده مجسمه هستند. قراردادهایشان هم یک طرفه است و شرایط درستی ندارند. انجمن مجسمهسازان اگر بخواهد وارد قرارداد با سازمان زیباسازی شود، باید با این نیت ورود کند که یک الگو و استاندارد درست از فراخوان بسازد و این الگو را هم خود سازمان زیباسازی بپذیرد و هم اعضای انجمن. واقعیت این است که شهرداریها پول دارند ولی این حجم از آثاری که دارند، پر از نقص است و خروجی بسیاری از آنها هم مبتذل است. اگر انجمن وارد همکاری با شهرداریها میشود، خروجی کارش باید فاخر باشد. اولویت انجمن مجسمهسازان برای همکاری با نهادها و سازمانها، ساخت یک استاندارد و ارائه یک الگوی درست است نه کسب درآمد.
روحالله شمسیزاده: یک کلید واژهای وجود دارد به نام "نهاد مرجع". امروزه سازمان زیباسازی بدلیل حجم فعالیت و گردش مالی در حوزه مجسمهسازی به نهاد مرجع تبدیل شده است. حجم فعالیت شهرداری شهرستانها به اندازه شهر تهران نیست و شهرها اگر بخواهند فعالیتی انجام بدهند، به انجمن مجسمهسازان رجوع نمیکنند. آنها به سازمان زیباسازی شهر تهران رجوع میکنند که هم قدرت دارد و هم پول. سازمان زیباسازی خودش هم سفارشدهنده است هم ناظر و داور، و خب این جای اشکال دارد، هیچ نیازی برای سازمان زیباسازی تعریف نشده که بخواهد از انجمن مجسمهسازان کمک بگیرد. تا این نیاز تعریف نشود، هیچ اتفاقی نمیافتد. چرا که تعریف حقوقی مشخصی برای این انجمن وجود ندارد. بعضی از اساتید مجسمهسازی میگویند شما به هیچ عنوان نباید وارد مذاکره با سازمان زیباسازی شوید. در واقع آنها معتقدند که انجمن مجسمهسازان نباید زیر پرچم سازمان زیباسازی قرار بگیرد و باید هویت مستقل خود را حفظ کند. عدهای دیگر هم معتقدند که باید میان انجمن و سازمان زیباسازی تعامل وجود داشته باشد. این آرای متفاوت نشان میدهد که هنوز هیچ تعریف مشخصی برای انجمن وجود ندارد. این مشکلات را انجمن نقاشان و انجمن گرافیک و بقیه انجمنها هم دارند. در این زمینه باید یک وحدت رویه شکل بگیرد و جایگاه حقوقی انجمنها مشخص شود. سازمان زیباسازی هم باید سیاست مدون و مشخصی در قبال انجمن داشته باشد، چرا که انجمن مجسمهسازان تنها مرجع مستقل تخصصی در زمینه هنر مجسمهسازی کشور است.
در حال حاضر انجمن مجسمهسازان چه نیازها و مطالباتی دارد که رسیدگی به آنها ضروریتر است؟
مجید حقیقی: یکی از مهمترین نیازهای انجمن، داشتن فضای ثابت و داشتن آموزشگاه و گالری است تا خدمات خوبی را به اعضای خود ارائه بدهد. الان انجمن ممکن است برای جلسات خود هم فضای کافی نداشته باشد. یا فضایی ندارد که در آن داوری آثار صورت بگیرد. به نظرم نیاز است که یک ساختمانی احداث شود و در آن فضای کافی برای برگزاری جلسات، داوری آثار و آموزشگاه انجمن وجود داشته باشد.
محمدرضا یزدی: انجمن مجسمهسازان از اعضای ارزشمندی از جامعه هنری کشور تشکیل شده که بسیاری از این هنرمندان بدون شک میراث فرهنگی این ممکلت هستند. این انجمن شایستگی این را دارد که ردیف بودجه سالانه داشته باشد و همینطور که آقای حقیقی اشاره کردند یک فضای بزرگ و متناسب با گستره فعالیتهایش در اختیار داشته باشد. انجمن مجسمهسازان نیازمند مجموعهای متشکل از فضاهای مختلف نمایش آثار، سالن آمفی تئاتر، کتابخانه، سالن اجرا و برگزاری ورکشاپ و ساختمان اداری که فضای کافی برای فعالیتهای کمیتهها را دارا باشد. همینطور محلی ثابت برای فعالیتهای آموزشی. شهرداری هر دو-سه سال یک بار تصمیم میگیرد ساختمان شماره 2 را از انجمن بگیرند که این خودش یک مسأله ناراحتکننده است. اینها نیازهایی است که باید برطرف شود. مشکل دیگر انجمن مجسمهسازان، مشخص نبودن موضع وزارت فرهنگ و ارشاد در برابر انجمنهای هنری است. انجمنهای هنری الان بیشتر شبیه یک نهاد دکوری هستند. شاید یک مقدار در این حرف من اغراق شده باشد اما واقعیت است که خیلی از نهادها قدرت بیشتری از انجمنهای هنری دارند که این اصلاً اتفاق خوبی نیست. هنرمندان بخش مهمی از جامعه هستند و باید موضع دقیق و مشخصی نسبت به آنها وجود داشته باشد. انجمن مجسمهسازان و اعضای آن هم از این قائله مستثنی نیستند.
روحالله شمسیزاده: در این سالها فقط انجمن خوشنویسان توانسته یک ساختمان مستقل برای خودش داشته باشد. این اتفاق خوبی است که برای انجمن خوشنویسان افتاده و امیدوارم بقیه انجمنها هم بتوانند یک ساختمان مستقل برای خودشان داشته باشند تا فعالیتهایشان را در آن سازماندهی کنند. در حوزه تجسمی باید حمایتهای بیشتری اتفاق بیفتد تا هنرهای تجسمی بیشتر دیده شوند. همه حوزههای تجسمی نیازمند حمایتهای مادی و معنوی هستند که امیدوارم از این حمایتها دریغ نشود.
بیژن غنچهور: من امیدوارم انجمن مجسمهسازان بتواند جایگاه خودش را تثبیت کند و حاکمیت هم آن را بپذیرد. وقتی آقای رئیسجمهور با اهالی فرهنگ نشست میگذارد، ده ردیف اول آن نشست همه هنرپیشه هستند و نقاشها در ردیفهای آخر مینشینند. جایگاه نشستنها با زبان بیزبانی حرفهای زیادی را میزند. باید به این موضوع توجه شود که یک سوپراستار سینما تأثیرگذاری مقطعی دارد اما یک مجسمه تأثیرش دائمی و جاودان است. با این حال جایگاه واقعی هنرهای تجسمی و به خصوص مجسمهسازها دیده نشده و مسئولین توجه لازم را به آن ندارند.
نگار نادریپور: همانطور که قبلا هم ذکر کردم با تشکیل مجمع انجمنهای هنرهای تجسمی به دنبال احقاق حقوق و تثبیت جایگاه انجمنها و گسترش حیطه فعالیتهای خود هستیم. ردیف بودجه انجمن میبایست مطابق بر نیازهایش تعیین و تصویب شود و قانون خرید آثار هنری هم دوباره در صحن علنی مجلس شورای اسلامی مطرح، تصویب و لازمالاجرا شود. ما اینها را در جلسه کمیسیون فرهنگی مجلس با آقای مازنی و پیش از آن با وزیر قبلی وزارت فرهنگ هم مطرح کردیم. درخواست به حق جامعه هنری این است که آقایان وزرا و وکلا از انجمنها مشاور داشته باشند. آنها چطور میتوانند بدون اینکه چیزی از ما بپرسند در مورد سیاستگذاریهای کلان، میزان بودجه و نیازهای جامعه هنری تصمیم بگیرند؟ میبایست با ما در ارتباط باشند و مشاورانی از انجمنها داشته باشند. دولت و وزارت فرهنگ در طول سالهای پس از انقلاب نتوانسته یک موزه برای هنرمندان خود بسازد. گرچه هم اکنون با همراهی آقایان ملانوروزی و زارع، دوسالانه هفتم را در موزه هنرهای معاصر برگزار میکنیم، اما شکل و اندازه آن موزه هم مناسب آثار ما نیست. با وجود یک سری آثار گنجینهای در موزه هنرهای معاصر، صحیح نیست که چیدمان موزه بابت نمایش آثار دوسالانهها و نمایشگاهها عوض شود. همه انجمنهای تجسمی به محل بزرگ و مناسبی برای برگزاری دوسالانههایشان احتیاج دارند. هم اکنون در حال برنامهریزی برای برگزاری یک نمایشگاه مشترک با تمام انجمنهای تجسمی هستیم و بزرگترین معضل پیش روی ما، یافتن مکانی متناسب با این حجم و گستره تنوع برای نمایش آثار است.