به گزارش هنرآنلاین، نشست «نقش بازیگر در تئاتر‌ حرفه‌ای امروز» با حضور وحید آقاپور، علیرضا آرا و پوریا رحیمی‌سام شنبه ۲۱ مهر ساعت ۱۸:۳۰ در سالن استاد ناظرزاده‌ کرمانی تماشاخانه ایران شهر برگزار شد.

علیرضا آرا درابتدای این نشست گفت: «پیش از هر چیز باید دید ما در ایران تئاتر حرفه‌ای داریم. کمپانی‌های تئاتری، گروه‌های مستقل و حرفه‌ای کجا هستند؟! چند بازیگر حرفه‌ای داریم که از تئاتر ارتزاق می‌کنند؟! زیرساخت‌ها و حمایت‌های‌مان چیست؟! وقتی به این سوالات فکر می‌کنیم، متوجه می‌شویم ما چیزی به نام تئاتر حرفه‌ای نداریم‌. ما نیاز داریم قبل از بررسی نقش بازیگر به آسیب‌شناسی درباره تئاتر و موانعی که باعث شده به حداقل‌های استاندارد یک تئاتر حرفه‌ای نرسیم، بپردازیم.»

وحید آقاپور نیز بیان کرد: «از نظر صنفی فعالیتی را حرفه‌ای می‌دانند که فعالیت غالب اقتصادی یک شخص باشد. تعریف دیگر روی شانیت، کیفیت، معروفیت و اشتغال تاکید دارد، کسی که مخاطب او را به عنوان بازیگر تئاتر بشناسد، فارغ از اینکه معاش او از طریق تئاتر تامین بشود یا نه.»

نشست2

او ادامه داد: «در گذشته تعریف اجرای حرفه‌ای این بود؛ تئاتر حرفه‌ای، اجرا در تماشاخانه‌هایی است که به اجرای تئاتر توسط عوامل حرفه‌ای برای حداقل 15 شب شهرت دارند. با این وصف، بخشی از تئاترهای روی صحنه حرفه‌ای نیستند اما آثاری هم هستند که توسط افراد حرفه‌ای تئاتر روی صحنه می‌روند.»

این هنرمند با تاکید بر تاثیر بخش اقتصادی گفت: «سایه سنگین اقتصاد بیمار، ویران و نابه‌هنجار که روی همه صنوف سایه افکنده، روی تئاتر هم سنگینی می‌کند. زندگی من روزگاری با تئاتر تامین می‌شد. اما با گذشت زمان، شرایط تئاتر با افزایش تورم پیش نرفت و اقتصاد تئاتر هر روز لاغر و لاغرتر شد‌. از منظر اقتصادی دیگر تئاتر حرفه‌ای نداریم، چراکه نمی‌توانیم با آن امورات خودمان را سپری کنیم.»

همچنین پوریا رحیمی‌سام اظهار کرد: «من همیشه به این فکر می‌کنم که وظیفه بازیگر تئاتر به مثابه کنشگر دربرابر تئاتر چیست. به شخصه بخش اقتصادی دلیل دوری من از تئاتر نبوده است، چیزهای دیگری را به عنوان پارامتر می‌شناسم که فکر می‌کنم نبود آن‌ها به این دوری دامن می‌زند. ما همیشه دوام آوردیم و ادامه دادیم، با وجودی اینکه همیشه نقد داشته‌ایم؛ نبود تئاتر حرفه‌ای برای امروز نیست، برای کی بوده است؟! من همیشه فکر می‌کردم نباید تئاتر را ترک کرد.»  

نشست4

علیرضا آرا در پاسخ به دلایل عدم حضورش روی صحنه بیان کرد: «من از تئاتر دور نبودم اما از سال ۹۸ که به عنوان کارگردان نمایشی را برای اجرا آماده کردم تاکنون فعالیتی در تئاتر نداشتم. طبیعی است برای تئاتر دلتنگ هستم و حالم با این فضا خوب است. شاید یکی از دلایلی که در این پنج سال کاری نکردم، این بود که حالم خوب نبوده است.»

او ادامه داد: «برای ما تئاتری‌ها ترک کردن صحنه معنا ندارد. ترک کردن صحنه و پناه بردن به صفحات اینستاگرام مشکلی حل نمی‌کند و نتیجه آن قرار دادن صحنه در اختیار افراد دیگر می‌شود. شاید تئاتر ما از ابتدا حرفه‌ای نبوده اما در حال حرکت به سمت مولفه‌های مثبت بوده است اما اکنون نه تنها پیش نمی‌رویم که در جا هم زده و پسرفت می‌کنیم.»

این هنرمند افزود: «اقتصاد در تئاتر در سال‌های قبل مثل حال حاضر در گرو فروش و گیشه نبود. مثل همه جای دنیا حمایت‌هایی هرچند کم و ضعیف اتفاق می‌افتاد و گروه فرصت تامل روی کار داشتند و فقط به فروش فکر نمی‌کردند. ما دوره‌های خوبی گذراندیم. تعاملات فرهنگی بین کشورها بسیار درخشان بود و فکر می‌کنم بسیاری از گروه‌ها از تجربه آن سال‌ها روی صحنه خرج می‌کنند. درباره امکانات و زیرساخت‌ها، ما کارگاه دکور و لباس داشتیم. اما حالا مهم‌ترین عناصر یک نمایش حذف می‌شود. ما یکسری سالن به نسبت استاندارد داریم و یکسری سالن که اصلا نمی‌توانیم درباره آن‌ها حرف بزنیم که به صورت مستقیم و غیرمستقیم در حال نابودی تئاتر هستند.»  

نشست3

او ادامه داد: «از نظر من  60 درصد این سالن‌ها قابلیت اجرا ندارد. گروه‌ها مجبور به حذف دکور، نور، لباس و گریم می‌شوند و به شدت به سمت پسرفت و سقوط می‌رویم.»

آرا بیان کرد: «زمانی که جوان‌تر بودیم، بزرگ‌ترهای تئاتر می‌گفتند، دغدغه داشته باش و هر اجرایی نرو. آن زمان برای‌مان مهم بود که روی صحنه برویم و دیده شویم. اما من کم‌کم به این موضوع رسیده‌ام، اگر قرار است نقشی یا کاری را بپذیرم باید دغدغه آن را داشته باشم و ضرورت اجرای آن حس شود. ما نباید تنها به صرف نوبت اجرا، کاری را روی صحنه ببریم.»

او ادامه داد: «شاید شعار باشد؛ اما مهم است که فکر کنیم در چه نمایشی بازی کنیم، چه چیزی برای تماشاگر به نمایش بگذاریم و این اثر چه چیزی به او اضافه خواهد کرد. اصلا حرف من اینکه باید الگو باشیم، نیست، خودمان به عنوان بازیگر و تولیدکننده باید دغدغه داشته باشیم و طبیعی است در این شرایط 90 درصد نمایشنامه‌ها چیزی ندارد و متوجه میشوی کارگردان حتی انگیزه‌ای هم ندارد.»

آقاپور نیز با اشاره به بخش اقتصادی گفت: «به هر حال ماجرای مالی اهمیت دارد و واقعیت این است که وضعیت تئاتر اکنون ما خیلی جزیره، جزیره است و نمی‌توان در مورد آن حکم کلی داد و گفت تئاتر اکنون ما بیمار، پول‌سالار یا ستاره‌سالار است. تئاتر ما حالا همه اینها هست و گاهی هم نیست.»

او ادامه داد: «در این جزیره نمایش‌های خوبی هم از گروه‌های ناشناخته می‌بینیم که تماشاگر آن را دوست دارد اما تبدیل به جریان نمی‌شود. من هم قبول دارم که در دهه هفتاد شرایط بسیار ایده‌آل بود اما دو آفت هم داشت. یک آفت این بود که کارگردان‌هایی بودند که سهمیه اجرا داشتند، فارغ از اینکه چه کیفیتی داشته باشند و هنوز هم هستند اما میزان حمایت کمتر شده است. آفت دوم گروه‌های جوانی بود که می‌خواستند وارد فضای حرفه‌ای شوند اما با در بسته روبرو بودند و به سختی وارد می‌شدند.»

آقاپور بیان کرد: «به نظر من این حمایت دولتی باید برگردد، اما ضابطه‌مند باشد. کاش شورای ارزشیابی و نظارت واقعا ترکیب وزین، حرفه‌ای و شناخته شده‌ای داشت که از اجرای آثار بی‌کیفیت جلوگیری می‌کرد.»

به گفته این بازیگر برای اجرای یک اثر باید دلیلی وجود داشته باشد و قطعا کار باید به بخشی از زندگی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ما وصل شود اما این نگاه کمی ایده‌آلیستی و کمال‌گرایانه است. کار نیکو کردن از پر کردن است. خیلی از همکارهای ما وقتی می‌بینند، یک بازیگر کار نمی‌کند، او را حذف می‌کنند. شما باید در تئاتر حضور داشته باشی و به عنوان نیروی فعال تئاتر باشید تا کارگردان دغدغه‌مند هم از شما برای کار دعوت کند.»

پوریا رحیمی‌سام نیز در پایان گفت: «من به عنوان یک بازیگر براین باورم که در هر شرایطی و در همین وضعیت نباید تئاتر را خالی کرد. از تئاتر این توقع می‌رود که هرچقدر می‌توان حتی به اندازه سر سوزن چیزی را تغییر داد. در جایگاه تماشاگر، تئاترهایی زندگی من و مناسبات تئاتر را برای من تغییر داده و من جز آن دسته‌ای هستم که این اتفاق برایم افتاده است.»

نشست1

او بیان کرد: «من باید با متنی به صحنه برگردم که حتی سر سوزن در جریان اطرافم تغییر ایجاد کند. اگر همه وظیفه ما حتی برای یک ثانیه خلق کردن روی صحنه باشد، باید برای آن جنگید.»

این هنرمند افزود: «مجموعه‌ای از تئاترهای بی‌خاصیت روی صحنه می‌رود و ما به راحتی می‌توانیم قسمتی از یک تئاتر پرفروش باشیم، اما نقش من به عنوان بازیگر چیست؟! ما باید به سمت متونی برویم که حتی اگر معاصر هم نباشد، یک خاصیت اجتماعی در بر بگیرد چون در مقابل افرادی که ما را تماشا می‌کنند، مسئول هستیم. اینکه از من بازیگر چه توقعی می‌رود، اهمیت دارد.»

رحیمی سام در پایان گفت: «بهترین‌های تئاتر ما، آن‌هایی که روی ما تاثیر گذاشتند به جبر و یا انتخاب از صحنه دور شدند. در این شرایط وقتی روی صحنه می‌روم، احساس می‌کنم بار مسئولیت خیلی بزرگی روی دوش دارم.»