به گزارش هنرآنلاین، عباس غفاری در این نشست گفت: سعی کرده‌ایم در این جلسات فیلم‌تئاترهایی را نمایش دهیم که تاثیرگذار باشند. همچنین قرار بر این است که یک هفته در میان فیلم‌تئاتر ایرانی و خارجی پخش کنیم. فیلم تئاتر «در ظاهرِ امر» دو سال پیش اجرا شده و از همان زمان مورد توجه قرار گرفته و سر و صدای بسیاری داشته است. از این رو آن را برای نمایش انتخاب کرده‌ایم و امیدواریم که مورد توجه شما نیز قرار گرفته باشد.
علی منصوری در ادامه این نشست گفت: در ابتدا که برای این جلسه با من تماس گرفتند، نمایشنامه را نخوانده بودم اما بعد که آن را خواندم، با خود گفتم که چه اشتباهی کرده‌ام. زیرا حس می‌کنم که یک کنش‌گر حقوق خانم‌ها گزینه بهتری برای صحبت درباره این نمایش باشد و خیلی بهتر می‌تواند درباره آن صحبت کند. بنابراین صرفا چیزهایی که درباره این نمایش خوانده‌ام و فکر می‌کنم می‌تواند در کنار تماشای این اثر اطلاعات جانبی را منتقل کند را با شما به اشتراک می‌گذارم. از همان مقدمه نمایش، نویسنده اثر مشخص می‌کند که لزوما از تئاتر برای تغییر اجتماعی حرف نمی‌زند اما معلوم می‌شود که اثرش جز آثاری است که آن را با عبارت تئاتر برای نقد اجتماعی توصیف می‌کنند. در واقع در این مدل، تئاتر را در خدمت برای تغییر استفاده می‌کنند. پیش‌فرض کسانی که به این مدل از تئاتر روی آوردند، این است که یک چیزی در وضع موجود باید تغییر کند. به عنوان مثال نمایشی که دیدیم، یک ایراد اساسی را در قانون و سیستم قضا به ما نشان می‌دهد.
او افزود: سوزی میلر، نویسنده این اثر در دانشگاه حقوق تحصیل کرده و خودش می‌گوید که اولین بار در زمان خواندن این رشته در دانشگاه، ایده این اثر به ذهنش رسیده است. فکر می‌کنم ابتدا این ایده را در قالب رمان کوتاهی نوشته و سپس آن را نمایشنامه کرده است. اکنون نیز قرار است که این نمایشنامه تبدیل به فیلمنامه یک مینی‌سریال شود. تئاتر برای تغییرات اجتماعی این پرسش را سرلوحه قرار می‌دهد که وقتی اجرا تمام می‌شود، چه چیزی قرار است، باقی بماند؟! و چه چیزی قرار است شروع شود؟! در واقع این اتفاقی است که کنش‌گران تئاتر برای تغییر به آن توجه می‌کنند. این مدل شکل‌های مختلفی دارد اما فارغ از فرم انتخابی، هدف اصلی این است که از ابزار نمایش برای شفاف کردن آن چیزی که باید تغییر کند، پدید آوردن یک گفتمان تغییر و تسهیل کردن آن تغییری که مطلوب است، استفاده کنند.
این منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: سوزی میلر در اندیشه نوشتن این اثر بوده اما هیچوقت جسارت نگارش آن را نداشته است. در واقع جنبش می‌تو به او جسارت نوشتن این اثر را می‌دهد. سپس این نمایشنامه ۲۰۱۹ چاپ شده و بسیار سر و صدا می‌کند و در سال ۲۰۲۰ در استرالیا اجرا می‌شود و مورد توجه قرار می‌گیرد. میلر می‌گوید که در نتیجه سال‌ها کار به عنوان وکیل مدافع، فعال حقوق بشر، به این باور رسیده است که سیستم قضایی موجود نیاز به اصلاح اساسی دارد. در واقع اگرچه اصل برائت به درستی پایه و اساس حقوق بشر است اما ایده پشت این اصل در پرونده‌های تجاوز جنسی، تبدیل به مانعی بزرگ برای برقراری عدالت می‌شود.
در ظاهر امر1
منصوری در ادامه صحبت‌هایش گفت: در این نمایش یک وکیل مدافع بسیار موفق را می‌بینیم که قانون را به چشم، بازی می‌بیند و اتفاقا همیشه برنده بازیست. او در این بازی تنها زمانی به باگ سیستم پی می‌برد که این اتفاق برایش رخ داده و خودش قربانی می‌شود. در بخشی از نمایش به این موضوع اشاره می‌کند که سیستم موجود براساس باورهای مردانه شکل گرفته و به نسل‌های بعدی انتقال یافته است. به این صورت قانون‌گذاران و مجریان نیز برای حفظ و حمایت از این قانون آمده‌اند. در واقع این قانون در حال حمایت از فرهنگی است که در آن زنان، از دوران باستان جز اموال مردان بودند و متاسفانه هنوز که هنوز است، این شکل (وجود دارد) اما به هر حال وقتی همه‌چیز تغییر کرده، این موضوع نیز باید تغییر کند؛ چون هیچ سنخیتی با تجربه زیسته زنان ندارد.
او همچنین درباره علت سر و صدای این نمایش توضیح داد: باور پذیر بودن بازی بازیگر اصلی این نمایش ، در دیده شدن نمایش تاثیر به سزایی داشته است. زیرا او صرفا یک نقش را بازی نمی‌کند.یعنی بیشتر از اینکه این اثر را یک مونولوگ بدانی
م، یک چندگویی است. چون بازیگر اسم هر کاراکتری را که می‌برد، لحنش تغییر کرده و نقش او را بازی می‌کند. نکته جذاب بازی این بازیگر این بوده که بدون وقفه نقش‌های مختلف را بازی کرده و در عین حال تغییر صحنه و لباس را نیز انجام می‌دهد. این کار آسانی نیست؛ تسلط و تمرکز بسیار بالایی می‌خواهد و بازیگر نمایش به خوبی از عهده آن برآمده است.