به گزارش هنرآنلاین، کاظم نظری، مدیر کل هنرهای نمایشی به مناسبت «هفته هنر انقلاب اسلامی» پیامی صادر کرد. در متن این پیام آمده است: «هو الطیف، انقلابها تاثیر عمدهای در همه وجوه و مولفههای یک جامعه بر جای میگذارند. از این جمله نهاد هنر است که تاثیر شایانی از انقلاب میپذیرد. انقلابهای اجتماعی معمولا به دو شکل با هنر مرتبط میشوند: ۱. هنر را [همچون هر مقوله دیگری در جامعه] دگرگون میسازند. ۲. هنر، روی به محتوای مورد نظر و مطلوب انقلاب میآورد.
به عبارت دیگر انقلاب به واسطه تغییراتی که در اقتصاد سیاسی، سیاستگذاریهای فرهنگی، تغییر ساختار قدرت و تعریف مبانی جدید در جهانبینی ایجاد میکند، همه مناسبات هنر را تحت تاثیر قرار میدهد و از طرف دیگر هنر منسوب به انقلاب تلاش میکند مضمون خود را به مضامین و تمهای وقایع انقلابی اختصاص دهد. انقلاب در هنر البته لزوما متاثر از یک انقلاب اجتماعی نیست و میتواند فارغ از دغدغههای اجتماعی، جنبش یا دگرگونی فرمالی باشد که انقلاب در هنر نام بگیرد. اما هنر انقلاب در ایران به رغم وقوع برخی مصادیق فوق، ویژگی ممتاز و ویژهای نیز داشت که منحصر به فرد بود. و امروز باید کوشید تا دوباره ریشههای هنر انقلاب اسلامی تقویت و منجر به استحکام تنه آن شود.
هنر انقلاب شکوهمند ما در سال ۱۳۵۷ از این جهت ممتاز و برجسته بود که اتفاقا صرفا تغییری در وضعیت فرمال و شکلگرای هنر نبود، یا تنها به مضامین آثار هنری بسنده نشد؛ بلکه هنر انقلاب اسلامی، پرسشی در ماهیت هنر ایجاد کرد و آن را با تمناهای انسانی ملتی که سالها تشنه ارزشها بودند، آشتی داد.
با نگاهی اجمالی میتوان گفت هنر پس از انقلاب اسلامی در چند محور اهمیتی مضاعف یافت: ۱. هنر انقلاب در زمانهای به عرصه آمد که پیش از آن هنر در هژمونی جهانیسازی هضم شده بود و ارزشهای بومی در محاق به سر میبرد. هنر انقلاب، قیامی علیه ماشین جهانیسازی بود. ۲. هنر انقلاب، مرزبندی واضحی میان سرگرمی و هنر ترسیم کرد. سیاستهای فرهنگی پیش از انقلاب اسلامی، موجب شده بود تا هنر در حد سرگرمی و تفرج و تفریح تقلیل یابد. و هنر انقلاب دوباره هنر را از دام سرگرمی محض بیرون آورد و پرتوی فکور و معنوی بر آن تاباند.
۳. هنر انقلاب، روح و ماهیت هنر را فراتر از فرم یا امور صوری دید؛ مسالهای که تا پیش از آن نگاه غالب رژیم وقت بود. در آن دیدگاه، هنر در کیفیات فرمال خلاصه میشد و مضامین موضوعیت نداشتند؛ در حالی که هنر انقلاب، اصالت را به روح هنر داد و گزاره «هنر، دمیدن روح تعهد در انسانهاست» را تبیین کرد. ۴. هنر انقلاب ضمنا کوشید برای اصالت روح و مضامین هنری، تجلی صورت و شکل نیاز بیابد و فرم را فراتر از بازیهای صوری، تبدیل به تجلی امری قدسی و متعهد سازد.
در باب هنر انقلاب فراوان میتوان بحث کرد و لازم است تا سیاستهای متمرکز پژوهشی و آموزشی و تولیدی، وجوه پنهان این پدیده کمنظیر تاریخی را بکاود.»