به گزارش هنرآنلاین، سومین جلسه نقد و بررسی آثار بخش مسابقه و مرور صحنهای چهلودومین جشنواره تئاتر فجر، روز چهارشنبه، چهارم بهمن در تالار مشاهیر تئاتر شهر با حضور منتقدان تئاتر ایران؛ رضا آشفته، سیدعلی تدینصدوقی و علیرضا نراقی و علاقهمندان برگزار شد و نمایشهای «گزارش مفتوحه...تنگه فنی»، «بیهوده» و «بیرون پشت در» مورد تحلیل قرار گرفتند.
تشدید احساسات در بسیاری از موقعیتهای نمایش نیاز نیست
در آغاز جلسه، عوامل تولید نمایش «گزارش مفتوحه...تنگه فنی» از استان بوشهر با علیرضا نراقی و عباس غفاری، منتقدان این نشست، به بحث و تبادلنظر پرداختند. نراقی، منتقد جلسه، ابتدا هنر نمایش را آمیخته در تار و پود مردم خطه جنوب دانست و سپس دیدگاه خود درباره شکسته بودن پیوستگی زمان در نمایش «گزارش مفتوحه...تنگه فنی» را عنوان کرد. او افزود: «در این نمایش، زمان شکسته میشود و دارای سیالیت است. این نوع جریان زمانی، نوع متحرک و سیال میزانسن را میطلبد. من در نمایش شما، حجم زیادی حرکات صحنهای دیدم، ولی به میزانسن تبدیل نشده بودند.»
فضلالله عمرانی، کارگردان نمایش نیز با تأیید نظریات منتقد، اعلام کرد که تمام تلاش خود را برای رسیدن به میزانسنی متنوع انجام داده است ولی شاید به خوبی انجام نشده است.
سپس علیرضا نراقی با تأکید بر این نکته که توجه بیشتر به نورپردازی، باعث ایجاد جغرافیای خاصی میشود که میتواند مانع بروز آشفتگی در صحنه شود، افزود: «مسئله دیگری که در نمایش شما قابل بررسی است، بهرهگیری بسیار زیاد از بیان احساسی برای القای موقعیتهای جنگ و درگیری انسان با مشکلات جنگ است. از نظر من، تشدید احساسات در بسیاری از موقعیتهای نمایش نیاز نیست و حتی میتواند به نفس کار ضربه بزند و در این صورت، زبان و بازی تلف میشود. احساساتگرایی در نمایش، لازم و دارای پیشینه در ادبیات نمایشی است، ولی همچنان باید دارای فاصله انتقادی باشد تا رویداد نمایشی شکل گیرد.»
محمدرضا آریانفر، نویسنده نمایش نیز در ادامه جلسه، متن نمایشنامه خود را برگرفته از رویدادی مستند معرفی کرد و افزود: « برای نگارش متن مجبور شدم تا بسیاری از جزئیات احساسی آن رویداد را در نمایشنامه خود درج نکنم.»
«بیهوده» یکی از بحرانهای تلخ اجتماعی درباره روابط جوانان را مورد بررسی قرار میدهد
در بخش دوم جلسه، نمایش «بیهوده» از استان گلستان، به نویسندگی و کارگردانی یاسین رضوانی مورد بررسی قرار گرفت.
علی تدین صدوقی، منتقد جلسه، تعلیق در این نمایش را از نکات بسیار خوب آن برشمرد که آرامآرام پیش میرود تا به تعلیق نهایی برسد. او افزود: «نکته خوب دیگر در این نمایش، ریتم آن است که به خوبی و تناسب انجام شده است. دیگر آنکه این نمایش، نگاهی درمانگرا دارد و باید گفت که تئاتر، پیش از آنکه درمان باشد، میتواند پیشدرمان باشد.»
در ادامه رضا آشفته، منتقد دیگر جلسه، با یادآوری چند نمایشنامه تکپردهای مهم جهان مانند باغ وحش شیشهای، نوشته تنسی ویلیامز و آثار تکپردهای اکبر رادی، نمایش بیهوده را نیز تکپردهای دانست و تکپردهایها را دارای قابلیت بسیار خوبی در بیان مسائل و بحرانهای اجتماعی دانست که میتوانند از بحرانهای کوچک اجتماعی، گرههای بزرگ دراماتیک بسازند. در نتیجه این حرکت دراماتیک، مخاطب و تئاتر به طرح مسئله مشترک میرسند و در چالشی مشترک به حل مسئله میپردازند.
او گفت: «در تکپردهایهای تلخ میتوان بحرانهای اجتماعی را در سادهترین شکل بیان کرد و نمایش «بیهوده» نیز یکی از بحرانهای تلخ اجتماعی یعنی مشکلات مربوط به ارتباط بین جوانان را مورد بررسی قرار میدهد.»
عباس غفاری نیز با تأیید این موضوع، مشهورترین نمایشنامههای جهان را دارای ساختار داستانی ساده دانست و کارگردان نمایش نیز در پاسخ گفت: « اتفاقاً ایده اصلی نمایشنامه من هم طرح یک داستان ساده بود که آیا یک رویداد ساده میتواند به یک بحران تبدیل شود؟»
مواجهه با بیمعنایی مرگ در نمایشنامه «بیرون پشت در»
در سومین بخش جلسه، نمایشنامه «بیرون پشت در» نوشته «ولفگانگ بورشرت»، با کارگردانی محمد اسماعیلبیگی از استان خراسان رضوی، مورد بررسی منتقدان قرار گرفت.
علیرضا نراقی، این نمایشنامه بورشرت را دارای اجراهای زیادی در چند سال اخیر دانست، چراکه مضمون آن، پاسخ به بسیاری از مشکلات و مسائل روز اجتماع است. او گفت: «در این نمایشنامه، ما با بیمعنایی مرگ روبهرو هستیم. در این نمایش، ما شاهد اجرای حرکات فرم از سوی نمایشگران هستیم که به خودی خود، دارای معنایی مجزا نیستند و تنها تأکیدی دوباره بر متن نمایشنامه محسوب میشوند.»
اسماعیلبیگی، کارگردان نمایش نیز در پاسخ اجرای حرکات فرم را در نتیجه بروز مشکلات درونگروهی در گروه نمایشی خود و تغییر روش کارگردانی این نمایش عنوان کرد.