به گزارش هنرآنلاین،به نقل از کردپرس،حاج احمد صوفی، متولد 9 اسفند سال 1260 هجری شمسی است که در روستای قشلاق افغانان از توابع دهستان مرخز بخش مرکزی به دنیا آمده است و چند سالی در روستاهای بله جر و کانعمت از توابع دهستان های میرده و خورخوره زندگی کرده و از اوایل انقلاب تاکنون در شهرستان سقز ساکن است. براساس سرشماری اخیر، وی مسن ترین فرد کردستان و ایران محسوب می شود.
منزل مسن ترین فرد ایرانی در قدیمی ترین محله شهر باستانی سقز است
مسن ترین فرد ایرانی در محله ای قدیمی در خیابان فخر رازی میدان آهنگران یکی از قدیمی ترین محلات شهر باستانی سقز زندگی می کند. آن وقت از هر کس که نشانی خانه حاجی را بپرسید، آدرس منزل او را به شما میدهد. در یک نگاه می توان دید که صفا و صمیمیت در این خانه و میان اهالی آن همیشه برقرار است، بوی شهرستانی و مدنیت در آن موج می زند.
وارد خانه حاج احمد صوفی می شویم و یاد خانواده های قدیمی و گسترده می افتیم که صفا و صمیمیت خاصی بر آنها حاکم بود: اعضای این خانواده هر روز کنار هم هستند، در کارها به یکدیگر کمک میکنند تا چرخ زندگیشان بچرخد و زندگی آرامشان دوام داشته باشد.
چهره ای چروکیده، دلی پر از حرف، آماده برای گفت و گو داشت، بعد از خوش آمدگویی و خوش و بش کردن سر صحبت را باز کردیم و خودم را معرفی کردم و گفتم که برای چه به نزدش آمدم.
امروز به دیدار مردی رفتم که زندگانی اش حکایت ها داشت و بس. موهای سفید و برف گرفته اش از سن و سال و دستهای چروکش از زحمت ها ندا می داد.
حاج احمد صوفی مرد 135 ساله سقزی مسن ترین فرد کشور امروز در مصاحبه ای روبروی من قرار گرفته است.
مردی دیندار که زندگی اش را با دوبار طواف کعبه از نو شروع کرده، نو بودنی که هر بار او را بیشتر اوج می داد و به خدایش نزدیک می ساخت.
مردی که بوی ناب آدمیت را از زندگی گذشته اش نیز می توان استشمام کرد. مردی که نزدیکترین حامیش عصای بی منت دستش است.
خاطرات تاریخی حاج احمد
وی در مورد جنگ جهانی اول و دوم، توضیحاتی می دهد و می گوید: انگار دیروز بود که این جنگ ها اتفاق افتاد.
حاج احمد سپس به تحولات شهرهای سقز، بانه و اطراف در سال های 1300 تا 1330 اشاره و می گوید: سقزی ها سختی های زیادی متحمل شدند تا به اینجا رسیده اند.
وی سپس بخشی از خاطرات را مرور کرد از محمد رشید خان بانه گفت که زمانی به جنگ سربازان روس رفت و حاکم بانه، از تاریخچه سقز و رودخانه آن به نام چم سقز و سپس دیوار آن که توسط عبداله کلاو سور بنا شده و همه را تا حدی به یاد داشت.
ازدواج مسن ترین فرد ایرانی در 75 سالگی
مردی که هر ثانیه از زندگی اش مستندی است در قالب ساخت تجربه ها. قصه زندگانی حاج احمد غیر قابل توصیف است زیرا گذشت 135 سال عمر قطعا خالی از ماجرا نیست.
نمی خواهم متنم خالی از کار شرافتمندانه حاج احمد بماند. او در سن 75 سالگی با زنی بیوه که صاحب 6 فرزند(5 پسر و 1 دختر) صغیر بوده، ازدواج می کند. قبل از آن ازدواج نکرده و فرزندی نداشته است.
نمی دانم که او برای آن 6 یتیم چگونه وظیفه پدرانه به جا آورده، اما می دانم آنقدر عظیم بوده که حتی بعد از 15 سال که از مرگ حاجیه خدیجه (همسرش) گذشته است، هنوز فرزندان وی سمت حاجی را در جایگاه مبارک پدر حفظ کرده اند و هم اکنون با یکی از آن پسران ناتنی زندگی می کند.
زندگی و مشغولیت های حاج احمد
با وی که به گفتگو نشستم سال تولدش را زیاد یادش نیست اما می گوید بیشتر از یک قرن عمر کرده ام. هر چند گوش هایش سخنانم را دیر متوجه می شود اما با لبخند و تند جوابم را می دهد.
حاج احمد شغل اصلیش را در ایام جوانی و میانسالی چوپانی، دامداری و کشاورزی عنوان می کند و می گوید؛ تا جایی که یادم هست زیاد دارو مصرف نکردم چرا که راز سلامتی را در مصرف خوردنی های طبیعی می دانم.
حاج احمد بدون فرزند اما دارای 100 نوه
حاج احمد دلیل اینکه چرا اینقد دیر ازدواج کرد را تقدیر و قسمت دانست و اصلا از وضعیت کنونی اش ابراز نارضایتی نکرد چرا که با وجود اینکه فرزندی از خود ندارد، اما 100 نوه و نتیجه دارد و شبهای پنج شنبه و جمعه همه دور او جمع می شوند.
توصیه به جوانان و نسل امروز
وی در پایان به کانون گرم خانواده خودش اشاره و خطاب به جوانان و نسل های امروز بر احترام به پدر و مادر تاکید کرد و بهشت زیر پای مادر است و خدای نکرده به عمد و شوخی دل والدین را رنجور نکنید.
سخاوت و انجام عبادات راز ماندگاری مسن ترین فرد کردستان و ایران
عروسش هم در بحث و گفتگوی ما شرکت کرد و با بیان اینکه حاج بابا از ایام نوجوانی نماز و روزه را به جا آورده است، حرفش را ادامه می دهد: کمک به فقیر و فقرا از کارهایی بوده که خوشحالش می کرده تا جایی که در هوای سرد برای صید ماهی به رودخانه های نزدیک روستا می رفته و ماهی ها را در بین نیازمندان توزیع می کرده است.
وی در پایان با اشاره به اینکه بد نیست بدانید؛ همسرم که حالا 78 بهار از زندگیاش میگذرد و صاحب فرزند و نوه است، وقتی به مشکلی برمیخورد یا برای انجام کاری میخواهد تصمیم بگیرد به سراغ پدرش (حاج احمد صوفی) میرود و در واقع پدرش اولین کسی است که از کارهایش باخبر میشود، ادامه می دهد: به قول همسرم "در واقع رابطه میان من و پدرم بیشتر رفاقتی است تا رابطه پدر و پسری. او بهترین دوست من است و هیچگاه او را ناپدری خود نمی دانم".
متاسفانه به دلیل کهولت سن و کسالت جزئی بیشتر از این نتوانستیم گفتگوی خود را با مهربان ترین ناپدری دنیا ادامه دهیم و این فقط افسوس داشت و بس...
در پایان بنظر می رسد تهیه مستند از زندگی مسن ترین و یکی از مهربان ترین پدران امروزی، برگزاری جشنواره پاسداشت برای این فرد مسن، نامگذاری اماکن عمومی به نام وی، تجلیل از اعضای خانواده وی بعلت نگهداری مناسب از این فرد سالمند و... ضروری است.