سرویس استانهای هنرآنلاین: در حاشیه نمایشگاه "چهل درزن" ناصر شاکری که در موزه گالری دیدی ایزدشهر برگزار شد، پس از اجرای پرفورمنس "چهل درزن"، گفتگویی پیرامون جهان نو - هنر جدید با حضور فریبرز زرشناس، دکتر محمدباقر ضیایی و رضا یحیایی در سالن آمفیتئاتر گالری دیدی و با حضور علاقهمندان برگزار شد.
رضا یحیایی نقاش و مجسمه ساز در مورد این نمایشگاه گفت: من همواره به هر هنرمندی که کار میکند، تبریک میگویم. چرا که ارزش یک تابلوی هنری، اجرای ایده آن تابلو است و چون کار شد، پس قابل احترام است. اما ارزشگذاری در نقاط ضعف و قوت تابلو به مسئله زمان وابسته است و هنرمند باید زمان را بشناسد و بتواند در کار خود نگه دارد.
این هنرمند افزود: طبعا نگاه آثار ناصر شاکری نیز ضعف و قدرت خود را دارد. میتوان گفت یک نگاه نو است از گذشتهها که ما در ایران و در دورههایی در نقاشیهای پشت شیشه داشتیم. در آثار ناصر شاکری جهت ارائه این نقش برجسته، از لایههای مختلفی استفاده شده است. پلاستیک، رنگ، عکس، سیلک و چوب که البته بیانیه تابلوها به این صورت است. در نقاشی روسها نیز آثاری که از لایههای مختلفی برخوردار باشند وجود داشت، اما آنها به جای چوب از نقره استفاده میکردند و یا به جای نقاشی روی بوم، روی تخته کار میکردند که البته آن برجستگی در سطح بود و عمق نداشت. در کار ناصر شاکری فرم و حرکت نیز به آثار نقاشی او اضافه شدند تا نقطهای که اگر تابلو را برگردانیم، یک مجسمه دیده میشود؛ همچون آیکونهای مقدس!
یحیایی تصریح کرد: نقاشیها هیچ وقت در فضا دخالت نمیکنند، ولی این بار به عنوان یک جسم و مانند مجسمه، دخالتش خیلی بالاست و مقداری از فضا را در خود میگیرد و آن فضای آزاد، جزئی از نقاشی میشود و سطح آن از بین میرود.
لایههای آثار شاکری را میتوان نقاشی اعداد نیز دانست؛ ۱ ، ۲ ، ۳ ، . . . که سمبلهای شماره است و البته این آثار همزمان در حوزه معنا نیز همینگونه لایه لایه هستند. نمیخواهم بگویم جادوگری است، اما یک طلسم است و در تقدسهای خانهها بود.
در ایران خودمان و در دورهای که نقاشی پشت شیشه میکردند، به شکلی دیگر این برخورد چند لایه وجود داشت. ولی این بار هنرمند این تکنیک را شخصی کرده و برخوردی امروزی با متریالها داشت.
وی راجع به رابطه آثار میکسمدیای نمایشگاه با تابلو و پرفورمنس "چهل درزن" بیان کرد: به نظر من تابلوی "چهل درزن" در کنار سایر آثار این هنرمند در نمایشگاه، دو موضوع جدا از هم، ولی در لایههای زیرین دارای ژنی مشترک بودند. سوژهای همچون زن یا نقاط برهنه دیگر، مشترک هستند. البته از نظر تکنیکی و روش ارائه معتقدم جدا از هم هستند و حتی نماینده یکدیگر نیز نمیتوانند باشند و دنیای تکنیکی جدا از هم دارند.
یحیایی راجع به روند ادامه فعالیت هنرمند و تکامل آن در آینده گفت: هیچ اثر هنری تکرار نخواهند شد، اما بازسازی میشود. هنرمند میتواند تشخیص دهد که تا چه حد این مجموعه نیاز به پختگی و یا تداوم دارد. قطعاً باید رشد در نگاه بعدی باشد و یک برگ و تفکر تازه در مسیر هنرمند دیده میشود. در ایرانِ امروز مسئله زن موضوع مهمی است و با توجه به رویکرد تفکر هنرمند در آثارش؛ میتواند بیشتر به آن پرداخته شود. مثلاً دختری که خود را میسوزاند به عنوان یک سمبل و یا لباس آبی! یا همین پرفورمری که برای شاکری پرفورمنس را اجرا کرد، میتوانست لباس آبی به تن داشته باشد و در پایان اینکه میتوان در آثار شاکری روی واژههای "نه"، "کافیست"، "بس است" ، تاکید کنیم و این اتفاق به نظر من افتاد و این اتفاق به تنهایی خیلی عالیست.