سرویس استانهای هنرآنلاین: بهروز افضلی متولد ۱۳۳۵ آمل، شاعر، ترانهسرا، خواننده، مدیر اجرایی برنامههایی در حوزه موسیقی و از فعالان عرصه هنر و فرهنگ است. کتاب "مخمل مهتاب" ماحصل فعالیت چندین ساله او در این حوزه شعر بوده است. ترانههای "وقتی بارون میباره"، "در تیره شبها" و "دلم گرفته بیقرارم" با شعر و صدای او منتشر شده است. همچنین برخی از اشعار ترانههای این هنرمند را خوانندگانی چون امید تقوایی، نصرت قاسمی، خسرو علیزاده و اصغر رستمی اجرا کردهاند. اخیراً یکی از سرودهها به همراه ملودی ساخته شده این هنرمند، بدون اجازه توسط یکی از اهالی هنر استفاده شده که سبب رنجش این پیشکسوت فرهنگ شده است.
افضلی در خصوص این موضوع گفت: خلق یک ترانه گاه ماهها طول میکشد و زحمت و رنج زیادی میطلبد و حاصل زحمت دیگری را تصاحب کردن، در حیطه تفکر هیچ انسان شرافتمندی نیست. این کاری است که به شدت ناتوانی و بیچارگی چنین افرادی را به نمایش میگذارد.
او افزود: کار "بوی بارونه" در سال ۹۱ خلق شد و در قالب کتاب "مخمل مهتاب" به چاپ رسید و در سال ۹۵ با صدای علی اصغر رستمی و با تنظیم فرزاد محمدنژاد به اجرا درآمد. پس اسناد و شواهد کافی وجود دارد که حاکی از محق بودن بنده در این امر است.
بهروز افضلی ادامه داد: من از این فرد به دادسرا شکایت خواهم برد و کار قانونی را انجام خواهم داد و قطعاً پس از صدور حکم، نام ایشان را از طریق جراید و رسانهها و صفحات مجازی اعلام خواهم کرد.
افضلی راجع به کتاب شعر خود بیان کرد: اثر مکتوب بنده در مجموعهای از سرودهها و ترانهها به نام "مخمل مهتاب" در سال ۹۴ توسط نشر سپنتا به چاپ رسید. متأسفانه کتاب دارای اشکالات چاپی است که به زودی و پس از ویرایش منتشر خواهد شد.
این پیشکسوت و حامی هنر و فرهنگ در مورد وضعیت فعلی هنر و هنرمندان گفت: واقعاً جای دوستی، همدلی و محبت در بسیاری از روابط امروز خالی است. مولانا در فلسفه وجودی آفرینش انسان میفرماید: ما برای وصل کردن آمدیم، نی برای فصل کردن آمدیم ... به عقیده من اولین کسی که باید مفهوم درست اینِ موضوع را دریابد، هنرمند است. تضاد و رفتارهایی که در جامعه، بازار، صنعت، فرهنگ و هنر میبینیم؛ همه حاکی از فرصتطلبی و برخوردهایی است که به شدت در جامعه همهگیر شده و واقعاً نگرانکننده است. این تنگنظریها در تمام عرصههای اجتماعی و فرهنگی موج میزند و همه بنیانها را هدف قرار داده است. هنر و هنرمند هم به عنوان جزئی از جامعه از این قاعده مستثنا نیستند.
افضلی راجع به اینکه شعر و موسیقی چقدر میتواند یک جامعه را بشناساند بیان کرد: به نظرم همانقدر که پرچمها در هویت ملی هر کشوری نقش دارند، سرودههای ملی نیز شناسنامه و شاخصه سربلندی و عزت هر کشوری است.
این پیشکسوت فرهنگ آمل نظر خود را راجع به خدشهدار شدن هویت فرهنگی ما در سالهای اخیر اظهار کرد: هویت فرهنگی ریشه در اعماق اندیشه و تاریخ دارد. ممکن است در برههای از زمان دچار خلل شود و یا نادیده گرفته شود، اما در حافظه جامعه میماند. بنیانها و اساسها به این سادگی دچار خلل نخواهند شد.
بهروز افضلی راه برونرفت از وضعیت نابسامان فعلی در حوزه فرهنگ را اینگونه بیان کرد: هنر و فرهنگ با کل جامعه در ارتباطی سیستماتیک قرار دارد و درمان آن بسیار پیچیده و غامض است. این یک امر مجزا نیست که بتوان درستش کرد. وقتی در جامعه اقتصاد خوب نچرخد و درست تعریف نشود و کارها و حرفهها مشکل داشته باشد، کل جامعه با تمام اجزایش از جمله فرهنگ و هنر در معرض آسیب و خطر قرار خواهد گرفت.