سرویس استانهای هنرآنلاین: علیرضا توکلی، شاعر، منتقد ادبی و سردبیر مجله ادبی بوطیقا از نمایشگاه اعظم مدائن زاده تحلیلی درباره این نمایشگاه نوشته که در ادامه میخوانید: جان استوارت میل میگوید: آنچه را امروز طبیعت زنانه مینامند، چیزی یکسره تصنعی است؛ زیرا محصول سرکوب برخی جهات و تشویق و ترغیب در جهات دیگر است. آن هم ترغیب به حرکت در جهت خواست مردان. این مهم در کشورهای توتالیتر (خودکامه) با بافتهای ناهمگون گره خورده سنت، عرف و مذهب بیش از پیش بیانگر احوال زن امروز است. به همین منظور چهره در نقاشیهای خانم اعظم مدائن زاده همان شناسا و ابژهای از حقیقتی است از زن ایرانی که نماینده قربانی قوانین مردانه نویس اجتماع خود است. این چهرهها علاوه بر اینکه دریافت آنی یا حسی از پدیدهها هستند (امپرسیون)، به عواطف ذهنی و اتفاقات درونی هم اهمیت میدهند (اکسپرسیون). به همین منظور در میمیک چهرهها تغییر شکل، برجستهسازی، اغراق و بدوی سازی و خشونتگرایی دیده میشود. شکل صورتها شکلی منفعلانه است. در هیچکدام از آثار حس شادی، غم، بیم یا امید، شجاعت یا ترس و ... دیده نمیشود. شاید نوعی مسخشدگی در مواجهه با جهان پیرامون که نظام دوآلیستی را یکسره نفی میکند. به همین منظور است که از تمام رنگها در بافت محیط پیرامون این چهرهها در خود چهرهها هم استفاده شده است تا به شکل باور پذیر، تأثیر محیط پیرامون بر زنان نمایش داده شود. تمام زنان این نقاشیها دو چهره دارند که نقاش به زیبایی هر چه تمامتر از پس آن بر آمده است. تنها یک نقاشی با یک چهره کشیده شده است که چهره آن متعلق به نوجوانی است که جنسیتش را نمیتوان تشخیص داد. این اثر در خوانش گروهی این نمایشگاه نقطه عطفی در جدایی معنا و مفهوم و تأییدی بر ذهن استعارهای نقاش است. چهرهای که میتواند نماینده ترانسکشوالهای جامعه ما باشد. تضادهایی که بین دو چهره دیگر نقاشیها وجود دارد از منظر shadow و ego قابل بررسی است. به عقیده من مشکلات زنان در جامعه درست از آنجا شروع میشود که سایهها، نهاد زن را تغذیه میکنند؛ بنابراین کهن الگوی سایه (تعارض میان آنچه هستیم و آنچه میخواهیم باشیم) روی ساختارهای روانی و تصمیمگیری زن در تمام مراحل زندگیاش اعم از ازدواج، طلاق، رشد، افسردگی، شخصیت و ... اثر میگذارد و نهاد زن را در خود غرق میکنند و نمیگذارند به وجدان و خود آرمانی (super ego) برسد. این چهرهها ضد جاذبه جنسی عمل میکنند و لذت دیداری خود را در شکست دید زدن و نظربازی دنبال میکنند. این نوعی برجستهسازی علیه برجستهسازی زنانگی در آثار نقاشی است که برعلیه اپیستمه غالب در جامعه پدرسالارانه و مردانه نویس می شورد؛ بنابراین این چهرهها سوژه نخواهند بود، پس برعلیه جوامع سنتی یا کاپیتالیستی که زن را در حد سوژه تقلیل میدهند و در مقام شناسا ابژه زن بودن را بازتعریف میکنند برمیخیزد. این زنان دفرمه ضد مد، فشن، فتیش، تبلیغات و القای حس مطلوبیت عمل میکنند. شاید در نگاه اول فرم ظاهری همه آثار یکسان جلوه کند و بیانگر نگاه فرمیک بر همه آثار باشد، اما با دقیق شدن بر آثار میبینیم که نقاش نسبت به موضوع اثر بیتفاوت نیست و فرم را در خدمت موتیف مقید آثار درآورده است. درجه تیرگی و روشنایی (تونالیته) با توجه به روحیات هر زن در هر اثر تغییر میکند؛ اما بیشتر آثار رنگیهایی تیره دارند. استفاده از تایپو گرافیها و خطوط هندسی در برخی آثار و روابط عناصر بصری و نحوه قرار گرفتن آنها در کنار هم بیانگر موفقیت نقاش در عرضه مفاهیم ذهنی در قالب تصویر است؛ بنابراین از نظر ترکیب بندی این آثار نمره قابل قبولی خواهند گرفت؛ اما مهمترین نقد من به ایشان در یکی از مهمترین عناصر ترکیب بندی یعنی تنوع اتفاق میافتد. هویتهای فراموش شده عنوانی است که نقاش برای نمایش گروهی آثارش حول موتیف مقید هویت زنان انتخاب کرده است؛ اما در برخی از آثار تحرک، پویایی و جذابیتهای عاطفی و بصری که از مهمترین ویژگیهای تنوع هستند دچار تکرار شدهاند؛ بنابراین برخی آثار تکرار برخی از آثار دیگرند و به هیچ عنوان نماینده زنان دیگر از اجتماع نیستند و به خوانش گروهی آثار کمک نمیکنند.
کد خبر:
138183
تقابل اکسپرسیون و امپرسیون در نمایشگاه "هویتهای فراموش شده"
جلسه نقد و بررسی نمایشگاه نقاشی "هویتهای فراموش شده" با حضور علیرضا توکلی در میکا گالری کیش برگزار شد.