سرویس استانهای هنرآنلاین: سپیده افراشته، دکترای ادیان و عرفان در این نشست گفت: عشق الهی و مولانا با هم عجین شدهاند و در راه رسیدن به این عشق هیچ چیزی نمیتواند سد راه انسان شود.
دکتر سپیده افراشته ادامه داد: مولانا در مثنوی خود داستانپردازی عشق میکند، عشق در کلامش شعله میکشد و این آتش را در وجود خوانندگانش شعلهور میکند و چون عشق نا مکرر است، هر چه انسان آن را بخواند از آن خسته نمیشود.
افراشته افزود: امواج خروشان اندیشههای مولانا که از درون وی بیرون میجهد پی در پی و دمادم است و در هر موجی رمزی از رموز حیات نهفته است.
این دکترای ادیان و عرفان اضافه کرد: مولانا همواره از پوست به مغز میرسد و آن پوست همان داستانها و شعرهایی است که در درون آنها مغز معنا و معنویت نهفته است و با شکافتن این پوست، مغز و معنا را به بشریت هدیه میدهد.
وی در مورد این که چرا باید به سراغ مولانا رفت سه دلیل را مطرح کرد و گفت: اول اینکه خواندن غزلهای عارفانه و عاشقانه آرامش را به دنبال دارد. دومین دلیل خودشناسی است که مولانا به آن دست یافته است و میخواهد ما را از روزمرگیهای مکرر بیرون ببرد تا به آن خودشناسی برساند و از آنجا به خداشناسی دست یابیم. دلیل سوم در خواندن مثنوی این است که انسان با هرکسی و هر چیزی انس داشته باشد در وجود انسان اثر خواهد گذاشت.
افراشته ادامه داد: مولانا به این نتیجه رسیده است که راه رسیدن به آرامشی که ورای ماده است، عشق است ولی نه هرگونه عشقی، بلکه عشقی توأم با خرد و آگاهی است.
الهه بهرامی