سرویس استانهای هنرآنلاین، پس از مدتها به اجرایی رفتم که تفکرات هنری سرپرست و یا تنظیمکننده بر آن حاکم بود و نه صرفاً رضایت عامه مخاطبین. البته این بدان معنا نیست که در مورد رضایت یا عدم رضایت مخاطبین کنسرت، اظهارنظری داشته باشم.
هدف، موسیقی بود و بدین سبب از تکنوازیهای زیبا و نیز قطعاتی پرمفهوم و بیکلام در گروه نوازیها استفاده شد و احساس انتزاع در موسیقی را پررنگ کرد. بخش مهمی از هنر موسیقی، همان انتزاعی بودن آن است که بنا به دلایل بسیاری، مخاطب در غالب کنسرتهای این روزها از آن محروم است.
البته شاید این موضوع به سطح توانایی تنظیم کننده و آهنگساز مربوط باشد که معمولاً با استفاده از واژه و کلام، کار را برای خود و مخاطب، راحتتر میکند. چیزی که در این اجرا بسیار قابل توجه بود، استفاده درست از صدای خواننده، به عنوان یک ساز بوده و چنین حرکتی بسیار هوشمندانه و هنرمندانه انجام گرفته است.
در کنسرت گروه رازمهر، موسیقی حرمت داشت و این مهم است که مخاطب با موسیقی خوب، همدل شود و فقط به دنبال شعر و خواننده نباشد. از منظری دیگر میتوان چنین اجرایی را به قوت و اعتماد به نفس آهنگساز نسبت داد، چرا که به کار خود اطمینان دارد و نگران عدم محوریت خواننده در کار نیست.
هر چند کلام هم به جای خود دارای قدر و ارزش است و همواره ترکیب درست شعر و موسیقی، جادویی افسانهای در هنر ایجاد کرده است.
عامل دیگری که به نظرم سبب زیبایی این اجرا شده، نواختن فواصل موسیقی توسط سازهایی چون نی و کمانچه بود که فضایی متفاوت از موسیقی ایرانی را در اذهان ایجاد کرد.
البته نه اینکه این حرکت جدید باشد، چنین کاری را در آثار برخی آهنگسازان مطرح موسیقی ایرانی کشورمان شاهد بوده و هستیم، اما غال با اجرای آن در گروههایی که خیلی پرآوازه نیستند و شرایط اقتصادی کنسرتهایشان تأمین نیست، کمتر دیده میشود و یا خیلی جدی گرفته نمیشود. اتفاقی که موسیقی را از حالت تک خطی خارج کرده و فضایی هارمونیک ایجاد میکند که به گوش مخاطب، خوشآیند است و موسیقی را متفکرانهتر جلوه میدهد.
غال با در اجراها همه نوازندگان یک ملودی را نواخته و نهایتاً با برخی سؤال و جواب سازها به یکدیگر، فضا را تلطیف میکنند. اما ذهن خلاق سرپرست و تنظیم کننده گروه رازمهر، آثاری خوش ساخت از موسیقی ایرانی را به مخاطب عرضه کرد و اینکه در این گروه پس از سکوتی چندین ساله در اجرا، چنین اتفاقی رقم خورد، بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است.
مورد دیگری که نمیتوان و نباید از آن به سادگی گذشت، "خواننده بودن" همخوان این گروه بود.
صدای رسا و آواز فنی عاطفه مقیمی که به دلیل شرایط حاکم بر صدای زن در موسیقی کشورمان، نقش همخوان را داشت، سبب شد تا در اجرای قطعاتی، مهدی شجاعی خواننده توانمند مرد گروه، به احترام آواز قدرتمند او و البته نوع تنظیم کار، با صدایی پایینتر در کنارش باشد تا هم خواندن این بانوی خوش صدا، شرعی و قانونی شود و هم مخاطب، لذت آواز هنرمندانه وی را درک کند.
در مجموع این کنسرت که به نوعی تقدیر از هنرمند صاحب نام کشور؛ محمدعلی کیانی نژاد بود، بسیار به دل نشست و افسوس و صد افسوس که سلیقه موسیقایی عامه مردم ما، به دلیل سهلانگاری تصمیم گیران سیاسی- هنری کشور؛ بسیار نازل شده و صندلیهای سالن شهری که پرچمدار موسیقی استان است، همچنان گنجایش حضور مخاطب را داشت.