سرویس استانهای هنرآنلاین،"شیده" تخلصی است که محسن قویدل برای دنیای شاعرانگی خود انتخاب کرده است. وی متولد آبان ۱۳۵۳ شهرستان آمل است. قویدل از نوجوانی دست به قلم شد و با قوت و ضعفی که اذعان بدان دارد، خود را وارد عرصه شعر و شاعری دید. محسن قویدل میگوید: "مادرم که بهشت برین جایش باد، حافظ قرآن بود و اولین و بهترین مشوق من بود". تحصیلات دانشگاهی او در رشته شیمی بوده، اما به دلیل علاقه وافر، به وادی ادبیات فارسی روی آورد. به بهانه انتشار مجموعه اشعار "زمزمههای پاییز" با این هنرمند آملی به گفتگو نشستیم.
آثار شما بیشتر در چه قالبهایی سروده شده است؟
سرودههای من در قالبهای غزل، مثنوی و شعر نو ارائه شده است. البته شخصاً به قالب غزل بیشتر علاقه دارم و گرایش بیشتری به سرودن در قالب غزل دارم اما تجربیاتی در دیگر قالبها نیز داشتهام.
آیا به غیر از شعر و ادبیات به هنر دیگری هم میپردازید؟
بله.نقاشی و ساز از دیگر دلخوشیهای من در خلوت است. نقاشی را بسیار دوست دارم و چند تابلو نیز کار کردم که بعضاً هدیه شده است. ساز سه تار را تخصصی دنبال کردم، ولی به دلیل مشغله کاری در حال حاضر به شکل حرفهای دنبال نمیکنم.
به چه محتوایی در اشعار علاقهمندید؟
بیشتر مضمونهای شعر کلاسیک نو که بخشی را در کتاب "زمزمههای پاییز" به چاپ رساندم؛ عاشقانه_عارفانه است که در آن گاهی هم شاهد تبلور مفاهیم اجتماعی و سیاسی هستیم.
آقای قویدل، مجموعه شعر شما با نام "زمزمههای پاییز" وارد بازار و نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شده است، در باب این کتاب کمی برایمان توضیح دهید.
"زمزمههای پاییز" مجموعه غزلها به همراه دو مثنوی است. این دفتر، مجموعهای از احساسها و عواطف و دریافتهای الهامی و حاصل بیست وپنج سال سرودن ناپیوسته من است. با این شعرها خواستم بین دنیای درون خود و دنیای بیرون ارتباط برقرار کنم. بنا نبود کتابم را به این زودی به چاپ برسانم؛ به لطف دوستان و پیشنهاد آنها بر آن شدم تا بخشی از شعرها را روانه پیشگاه محترم مخاطبان خوبم کنم و به همین دلیل مراحل تدوین، تایپ و ضبط صدا که توسط دوست خوب و جوانم آقای یقینی صورت گرفت؛ بسیار سریع انجام شد تا به قرارمان که جشن امضا و رونمایی کتاب در نمایشگاه بینالمللی تهران بود برسیم. این احتمال هست که جایی کمی و کاستی وجود داشته باشد. اگرچه بسیار سخت گیرم، در مجموع با بضاعتی که در اختیار داشتم از کار راضیام. امید دارم در کتاب بعدی بتوانم با خرید زمان بیشتر، کار بهتر و اثر ارزندهتری ارائه دهم. در واقع چاپ پیشنهاد مؤکد دوستان و استادانم بود و اکنون از این بابت بسیار مسرور و ممنونم.
تخلص "شیده" از کجا در ذهن شما شکل گرفت؟
"شیده" به معنای هاله خورشید است و ریشه پارسی دارد. در شاهنامه این اسم آمده و نام پسر افراسیاب است. اما دلیل انتخاب من این بوده که روزی در صعود به قله دماوند مجبور به ماندن در کمپ شدیم. صبح زود روز بعد آنچه را که من از دوردست افق میدیدم به دلم نشست و آن نقطه کوچک خورشید بود. همان موقع اسم "شیده" در ذهنم نقش بست و به این ترتیب این نام را برای تخلصم برگزیدم.
در پایان اگر حرف خاصی دارید برای ما بفرمایید.
من از فرصت استفاده میکنم و از مدیریت انتشارات پادینا جناب دکتر مرتضی صالحپور تشکر میکنم. تشویقهای ایشان و دیگر دوستان انگیزهای برای چاپ کتاب "زمزمههای پاییز" بود.