به گزارش هنرآنلاین، به نقل از ایسنا، دکتر امام خوزستانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، کتاب خود را در چهار بخش پژوهشهای انیرانی در زمینه فرهنگ و تمدن ایران پیش از اسلام، پژوهشهای انیرانی در زمینه فرهنگ و تمدن ایران دوران اسلامی، ویژگی مشترک؛ ایران شیفتگی و نمایه عکس و تصاویر تهیه و تدوین کرده است.
این کتاب را شرکت بینالمللی پژوهش و نشر "یادآوران" در 1000 نسخه و با قیمت 15 هزار تومان روانه بازار کتاب کرده است. علاقهمندان به مطالعه پژوهش "انیرانی در خدمت فرهنگ و تمدن ایرانی" میتواند این کتاب را از کتابفروشی محام در اهواز و کتابفروشی ققنوس در تهران خریداری کنند.
دکتر امام در بخشی از مقدمه این کتاب نوشته است:
"باید بپذیریم که دلمشغولیهای بجا و بحق ما ایرانیان در مورد نفوذ و سلطه استعماری بیحد و حصر دولتهای غربی و دستنشاندگان ایرانی آنها بر شؤون گوناگون حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور ما در سدههای اخیر، باعث شده تا متأسفانه در پارهای موارد از خدمات چشمگیر گروهی از ایرانشاناسان غربی غفلت کنیم، و حتی در مواردی خود را به تغافل بزنیم؛ غفلت و تغافلی که یقیناً پیامدهای منفی آن گریبانگیر خود ما خواهد شد. طبیعی است این امر، منافع ملی درازمدت ما را به خطر خواهد افکند، بویژه آنکه اکنون یک عامل نسبتاً جدیدتر نیز به این معادله وارد شده، و آن تحرکات رقبا و بدخواهان محلی و منطقهای نوکیسه دور و بر کشور ماست. از سوی دیگر، به نظر میرسد این غفلت و تغافل نه با آموزههای عدالتورزی و تقواگرایی قرآنی مسلمانان قرابتی دارد و نه با سنّتهای کهن ایرانی. در همین راستا، اجازه دهید سخن را به آیاتی از قرآن مجید (آیههای 6، 7 و 8 سوره مائده) مستند نماییم، یعنی آن جا که میفرماید:
الا مؤمنان! در ره کردگار/ بمانید پاینده و استوار/به عدل و درستی، به انصاف و داد/گواهی دهید، ای نکویان راد!/اگر عدهای با شما دشمنند/در دشمنی و عداوت زنند/مبادا بر این کار مایل شوید/که از حلقه عدل بیرون روید/عدالت بورزید کز هر عمل/به تقوی نزدیکتر است این عمل
از این روست که اگر مضمون این آیه شریفه را مدنظر قرار دهیم خواهیم دید به مؤمنان توصیه شده تا حتی در برابر دشمنان کینهتوز از مسیر عدل و انصاف خارج نشوند، چرا که این کار مغایر با عدل و انصاف بوده و در نتیجه از تقواپیشگی به دور است. همچنین، در کلام معصوم نیز توصیه شده: "من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق"؛ یعنی ناسپاسی در برابر بندگان خدا همانا ناسپاسی در برابر ذات پروردگار محسوب خواهد شد. از سوی دیگر، در ادبیات پربار فارسی نیز از ما خواستهاند تا در این گونه موارد واقعبین باشیم و منصف: عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگوی. پس، بهتر است ما نیز حساب دولتهای استعماری و نیز برخی اندیشمندان دشمن تمدن و فرهنگ ایران را از فرزانگان نیکاندیشی که براستی حق بزرگی بر گردن ایرانیان دارند جدا کنیم، بویژه آنکه باید اعتراف کرد خدمات برخی از این چهرههای علمی – فرهنگی به تاریخ، فرهنگ و تمدن ما ایرانیان – به شهادت اظهارات بزرگان فرهنگ و ادب و تاریخ این سرزمین – بدون اغراق از خدمات صدها ایرانی که فقط شناسنامه ایرانی دارند بیشتر بوده است. البته گمان نشود قصد تقدیس این افراد و جریانات غیر خودی را داریم. خیر. اما براستی مگر مؤلفین و مصنفین خودی ایرانی همگی در نظریهپردازیهای خود به یک اندازه از قوت و استحکام در استدلال برخوردار بوده و در آراء و نظریاتشان جای اما و اگر نیست؟ بعید است کسی چنین ادعایی داشته باشد.
به عنوان مثال، به راستی آیا جای تأسف نیست وقتی میبینیم یک ایرانی مسلمان (نصیری، 1390: 184) با ادعای اصولگرایی مذهبی و پایبندی به آموزههای حوزوی و فقاهتی، طی یک مصاحبه و فقط و فقط در یک پاراگراف!؟ سه چهره تابناک تاریخ فلسفه ایرانی (یعنی ابن سینا مشائی مشرب، سهروردی اشراقی مسلک و صدرالمتألهین) را ملکوک میکند؟ و آنها را غیرتابع آموزههای برهانی و وحیانی معرفی میکند؟! نباید به شیوه تجاهلالعارف از این مدعی پرسید آیا خدمات ناشناخته جنابعالی به تاریخ فلسفه اسلامی – ایرانی و ترویج آن بیشتر است یا خدمات هانری کربن انیرانی، که اتفاقاً به شهادت همه صاحبنظران، احیاءکننده و مروج این سه رویکرد و مکتب اسلامی – ایرانی در جهان معاصر بوده است!؟ پس،طبیعی است مولفین غیر خودی نیز – به عنوان یک صنف پرجمعیت – همگی در یک سطح قرار نمیگیرند. در این صنف، هم انسانهای نابغه و فوقالعاده پرتلاش در جهت معرفی آثار فرهنگی – تمدنی ایران قرار دارند، و هم اشخاص میانمایه، و طبعاً در این میان بسا افراد تُنُگ مایه نیز که به چشم بیایند. اما، بیدرنگ بگویم در این گفتار هدف ما، معرفی افرادی نیک نهاد از دسته اول است؛ افرادی که نه شایسته تقدیس، که بایسته تکریماند.
ضمناً، فراموش نکنیم که بازشناسی این شخصیتهای خدوم در واقع از سویی، گونهای ادای احترام به تلاشهای آنهاست، و از سوی دیگر، بازشناسی نقاط درخشان و تابناک فرهنگ و تمدنی است که این افراد را واله و شیدای خود کرده است؛افرادی که برخی از آنان چند دهه عمر خود را وقف شناسایی و شناساندن رمز و رازهای فرهنگ و هنر ایران کردهاند. علاوه بر این، این اقدام تلنگری است به نسل امروزین ایران زمین برای درک ضرورت بازشناسی ریشههای هویت تاریخی ـ ملی خود. این بررسی، همچنین هشداری است به مسئولین حکومتی که ببینند بطور مثال، چگونه پس از جنگ جهانی دوم تعداد کرسیها و مؤسسات گروههای ایرانشناسی آمریکا و ژاپن (از سه چهار دانشگاه قبلی) به پنج برابر میرسد (افشار 1349: 2)، ولی امروزه در کلاسهای فارسیآموزی آن کشور پهناور و پرجمعیت فقط 12000 نفر ثبتنام میکنند (گزارش تلویزیون ماهوارهای فارسی زبان "صدای آمریکا"، سال 2008). یا، مثلاً چطور به گفته برت. گ. فراگنر (اسعدی 1371: 79) در کشور آلمان، به عنوان یکی از مهمترین آغازگران مطالعات ایرانشناسی، "دشواریهای برقراری ارتباط با محققان و نهادها و مؤسسات تحقیقاتی ایران در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، باعث گردیده است که بسیاری از اسلامشناسان آلمانی زبان، که پیشتر به تحقیق و مطالعه درباره ایران بیعلاقه نبودند، توجهشان را بیشتر به جانب موضوعات و مسائل اعراب معطوف بدارند"، همچنانکه، برخی از ایرانشناسان آلمانی زبان نیز به سبب همین دشواریها علاقه و توجهشان را از مسائل و موضوعات معاصر ایران به مسائل و موضوعات مرتبط با ایران باستان برگرداندهاند. سه تن دیگر از صاحبنظران ایرانی (آموزگار، 1389: 141؛ کیانی هفتلنگ، 1381: 117؛ رسولی، 1386: 126)، نگرانیهای مشابهی را در همین زمینه عنوان کردهاند."
از دکتر امام پیش از این و در زمینه خوزستانشناسی کتابهای "از خوزستان و خوزستانیها"، "اندیمشک و اندیمشکیها"، "اندیمشک در جنگ عراق علیه ایران"، "اندیمشک در آغاز" و ترجمه کتاب "نخستین کاوشگر شوش؛ سفرنامه پژوهشی سرهنگ لوفتوس" انتشار یافتهاند.
عباس امام در سال 1338 در اندیمشک متولد شد. وی تحصیلات متوسطه را سال 1356در همان شهر به پایان رساند و در سال 1364 موفق به اخذ مدرک کارشناسی زبان انگلیسی از دانشگاه شهید چمران اهواز شد و به سال 1370 از دانشگاه شیراز در رشته آموزش زبان انگلیسی به اخذ مدرک کارشناسی ارشد نایل شد. امام دکترای خود را در همان رشته از دانشگاه علامه طباطبایی تهران اخذ کرده است. این استاد دانشگاه در کنار تدریس و تحقیق در دانشگاه و ترجمه کتابهای فراوان، در زمینه خوزستانشناسی نیز فعالیت دارد و دارای تالیفات متعددی است.