به گزارش هنرآنلاین، دکتر مریم سادات فیاضی در گفتگو با ایسنا، با اشاره به اینکه بنابر اعلام موسسه مکس پلانک، زبان گیلکی دومین زبان ایرانی در معرض خطر است، اظهار کرد: بر اساس اطلس زبانهای در معرض خطر یونسکو، زبانهای جهان را میتوان در 6 طبقه "سالم"، "آسیبپذیر"، "نسبتا در معرض خطر"، "به شدت در معرض خطر"، "بحرانی" و "منقرضشده" جای داد.
عضو هیات علمی زبان و ادبیات پژوهشکده گیلانشناسی افزود: "زبان های سالم" گویشورانی دارد که زبانشان را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند، "زبان های آسیب پذیر" شامل زبان هایی است که گویشوران خردسالش در برخی از مناطق و در پارهای موقعیتهای خاص به آن سخن میگویند، "زبان های در معرض خطر" شامل دسته ای است که کودکان آن زبان را به عنوان زبان مادریشان در خانه نمیآموزند، "زبان های به شدت در معرض خطر" به زبانهایی اطلاق میشود که گویشورانشان افراد کهنسال هستند و اگرچه نسل جوانتر (پدرها و مادرها) کاملا آن را متوجه میشوند اما آن را به کودکان خود نمیآموزند، گویشوران "زبانهای بحرانی" کهنسالانی هستند که در بافتهایی خاص به زبان خود تکلم میکنند و "زبانهای منقرضشده" گویشور ندارند. با توجه به تقیسمبندی پیشگفته گیلکی را میتوان در طبقهای میان "آسیبپذیر" و "به شدت در معرض خطر" جای داد .
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا گیلکی زبان است یا گویش؟ گفت: گیلکی را میتوان هم زبان و هم گویش در نظر آورد. گیلکی روی پیوستاری قرار دارد که یک سر آن لهجه و سر دیگر آن زبان است. به عنوان نمونه، گیلکی که در مناطق اشکورات، ارتفاعات صومعه سرا، شفت و فومن صحبت می شود بیش از گیلکی رشت واجد ویژگیهای "زبانبودگی" است. جای تردیدی نیست که در گذشتهای نه چندان دور گیلکی زبان بوده و واژگان قاموسی، دستوری، ساختار نحوی، اشتقاق و تصریف خود را داشته است اما به مرور زمان با جایگزین شدن واژههای فارسی به جای واژههای اصیل گیلکی، کاربرد ساختهای قرضی زبان فارسی در گیلکی، عدم زایایی وندهای اشتقاقی و افزایش فهم متقابل میان گویشوران بومی و غیربومی، دیگر نمیتوان گیلکی را در مقام زبانی تمام عیار به شمار آورد. از اینرو، افزون بر موارد پیشگفته گیلکی در مقایسه با زبان فارسی یک گویش ایرانی محسوب میشود.
فیاضی در خصوص اینکه یک زبان چگونه در معرض خطر قرار می گیرد، تصریح کرد: اگر زبانها تحت فشارهایی چون فشارهای اقتصادی، فرهنگی و نگرشهای سوگیرانه قرار گیرند، گویشورانشان تمایل خود را به کاربرد زبانشان از دست خواهند داد. به عنوان نمونه رویکرد از بالا به پایین گویشوران گونههای زبانی فرادست همچون فارسی به گویشورانی چون گیلکزبانان، در کنار تصور بروز مشکلات آموزشی برای کودکان دوزبانه دو عامل جدی تهدیدکننده گیلکی هستند.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: ما برای کند کردن آهنگ خاموشی گیلکی، به سیاستگذاری های کلان زبانی نیازمندیم که بر اساس آن افزون بر تهیه محتوای آموزشی گیلکی در مدارس، با طرحهای تشویقی گویشوران را به کاربرد گیلکی ترغیب کنیم.
وی ادامه داد: مرگ زبانها امری اجتنابناپذیر بوده و تابع گسترش فنآوریهای نوین و توسعه ارتباطات در جهان است اما میتوان با فرهنگسازی و مطالعه دقیق ویژگیهای آوایی، صرفی و نحوی زبانها و معرفی آنها به زبان فارسی به عنوان گزینه برای جایگزینی ساختهای قرضی بیگانه از سرعت ضربآهنگ زوال زبانها تا حد زیادی کاست.