گروه تئاتر«هنرآنلاین»: آخرین روزهای زمستان سال 1402 و به پایان رسیدن دفتر اجرای نمایشها در این سال، باعث شد به این فکر باشیم تا روند و وضعیت تئاتر کشور را در سالی که گذشت، از منظر هنرمندان عرصه تئاتر ببینیم و پای صحبت آنها بنشینیم.
محمودرضا رحیمی از کارگردانان با سابقه تئاتر، امسال بعد از شش سال دوری از صحنه، با نمایش «روزی روزگاری سمنگان» در ماه پایانی سال، به صحنه بازگشت.
رحیمی در گفتوگو با خبرنگار هنرآنلاین در رابطه با تئاتر در سال 1402 بیان کرد: نمیتوانم از این که بعد از چندسال یک اثر را با تمام قوت و ضعفهایش کارگردانی کردم ابراز خوشحالی نکنم. این که من شش سال کار نکردم داستان مفصلی دارد. چیزی که وجود دارد این است که من که سالهاست افتخار دارم هم زمان معلم هم باشم و به آن عشق ورزیدم، فکر میکنم که ما همچنان درگیر مشکلات سابق هستیم. یعنی عدم تخصیص صحیح مکانهای تئاتری و عدم پشتیبانی از اشخاص تئاتر. مثلا این که من شش سال کار تئاتر نکردم، کسی نپرسید که چرا کار نمیکنم. هنرمندی که شغلش هنر است و به لحاظ مالیاتی باید اظهارنامه بدهد و تمام محاسبات مالیاتی هم دقیق بررسی میشود، چرا این دقت نظر نیست که بپرسند مشکل کار نکردن تو کجاست؟
وی افزود: من نمایش «روزی روزگاری سمنگان» را دوسال و نیم پیش شروع کردم و یک سال و نیم پیش هم آماده اجرا بوده اما برای گرفتن سالن زنبیل نگذاشتم. چرا باید از الان برای سال آینده نوبت بگیرم؟ با وجود سختی اجرا در پایان سال که بدترین زمان اجرا است، پذیرفتم که در آن زمان اجرا کنم و دقیقا هم هم زمان شد با تغییرات اطراف تئاترشهر و شلوغیهای آخر سال که موجب شد تعداد مخاطب افت داشته باشد.
این کارگردان همچنین در رابطه با چند دستگی در میان اهالی تئاتر گفت: متاسفانه اکنون یک فضای چندگانهای در اهالی تئاتر وجود دارد؛ مثلا کسی که تدریس تئاتر میکند اما اجرای تئاتر را تخطئه میکند، یا کسی که در سالن دولتی اجرا میکند اما اجرا در سالن دولتی را تخطئه میکند. من این مرزبندی را متوجه نمیشوم. کاش فضایی بود که میشد با یکدیگر صحبت کنیم که جلوی این چند دسته شدن را بگیریم و به رفاقتهای قدیم برگردیم.
رحیمی ادامه داد: به نظر من آزادی اندیشه را ابتدا از خودمان شروع کنیم و اگر بحث دموکراسی است، دموکراسی نیرویی است که از مردم آغاز میشود و به حکومت میرسد و نه برعکس. عدهای از دوستان تقاضای دموکراسی دارند اما خودشان دموکراتیک فکر نمیکنند. هر کجا هم کم میآورند ادبیات مستهجن به کار میبرند و کمپین راه میاندازند و حملهور میشوند. این چند دسته بودن، زندگی ما را ازبین میبرد و کاش بدانیم که هیچ اکسیری قویتر از در کنار هم بودن و دوست داشتن وجود ندارد. در کنار هم بودن یعنی تکثر آرا و هم اندیشه نبودن و جامعه سالم این گونه شکل میگیرد. من امیدوارم که بار دیگر در کنار هم بتوانیم جام رفاقت را با هم بنوشیم و از در کنار هم بودن لذت ببریم.