گروه تئاتر خبرگزاری هنر ایران: نمایش «دموکراسی با طعم همبرگر» به نویسندگی و کارگردانی حامد شفیع‌خواه از نمایش‌هایی بود که چهل‌ودومین جشنواره تئاترفجر حضور داشت. این روزها این نمایش در مجموعه ایرانشهر به روی صحنه رفته است. «دموکراسی با طعم همبرگر» با حضور بازیگران جوانی ساخته شده است و دغدغه آن نشان دادن تفاوت‌های بین نسلی و بیان این نکته است که سنت و مدرنیته نه لزوما خوب و نه لزوما بد هستند و در مواقع مختلف برای افراد مختلف می‌تواند تاثیرات متفاوتی داشته باشد. به مناسبت اجرای این نمایش به گفت‌وگو با کارگردان آن پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

اول از همه باید بپرسم که چرا اینقدر اجرای نمایش محدود بود؟

قرار نبود اجرا اینقدر کوتاه باشد و اصلا قرار بود بعد از ماه محرم اجرا داشته باشیم. اما شرایط فراهم شد و احساس کردم اجرای محدود هم فرصت مناسب و اتفاق خوبی است. البته در تلاش هستیم که بتوانیم ادامه دهیم اما همچنان مشخص نیست.

 

آقای شفیع‌خواه، در اثر قبلی شما به نام «شطّ رنج» هم فضا سورئالیستی و تمثیلی بود. در نمایش «دموکراسی با طعم همبرگر» هم این فضا تکرار شده است. دلیل علاقه شما به این فضا چیست؟

 جنس کار «دموکراسی با طعم همبرگر» فانتزی‌تر است و به ابزورد نزدیک می‌شود. در کار قبلی هم فضای شاعرانه و سورئال وجود داشت. جدا از علاقه من به این گونه فضاها، احساسم بر این است که در این گونه آثار تماشاگر دچار حض و لذت بیشتری می‌شود و امکان این که بتواند با اثر حرف بزند، بیشتر است. در آثار رئالیستی ما بیشتر درگیر قصه می‌شویم اما در فضای فانتزی و ابزورد امکان حض بصری بیشتری برای مخاطب بیشتر فراهم است. در «شطّ رنج» از موسیقی، حرکت و مولتی مدیا و تصاویر انیمیشنی استفاده کردیم. در این اثر هم فرم کار برای مخاطب گیرا است و این باعث می‌شود که آن حرفی را که می‌خواهم، راحت‌تر و آرتیستی‌تر بزنم.

 

ممکن است که بعدها از این مسیر خارج شوید و بخواهید مدل دیگری بسازید؟

قطعا. به عنوان مثال ایده کار بعدی من کاملا رئالیستی است و تفاوت زیادی با دو نمایش دیگرم خواهد داشت.

5060561

در «دموکراسی با طعم همبرگر» منظور از دموکراسی، بیشتر سیاسی است یا اجتماعی؟

ممکن است که به خاطر اسم و اتفاقات درون نمایش برداشت سیاسی از اثر شود اما برای من این اثر کاملا اجتماعی است. مخاطب در اثر می‌بیند که چالش‌های  نسل جدیدتر در فضای تکراری ایجاد می‌شود و هر نسل جدید حرف‌های جدیدتری برای گفتن دارد و این که ما چقدر می‌توانیم با شرایط آن‌ها آداپته شویم که مسئله بسیار مهمی است. این اثر تلاش دارد بدون جانب‌داری از تفاوت‌های بین نسل‌ها بگوید.

 

دعوای سنت و مدرنیته همواره بوده است. نمایش شما در کجای این دعوا ایستاده است؟ شما می‌گویید بی‌طرف است؟

تمام تلاش من این بود که بی‌طرف باشد و بیشتر به مسئله‌سازی بپردازم و چون جنس کار به سمت مدرن و کمی هم پست مدرن است، امکان برداشت بیشتر را برای مخاطب بگذارم. در این مدل کارها امکان این را می‌دهد که افراد با توجه به تجربه زیستی خود، برداشت متفاوتی داشته باشند که همین امر لذت را برای مخاطب دوچندان می‌کند.

 

در فضای تئاتر امروز که برخی از آثار تجاری شده‌اند و یا متن‌های ترجمه شده دارند که ریسک کمتری دارند، شما نمایشنامه‌ای از خودتان را روی صحنه بردید. چطور این ریسک را پذیرفتید؟

موافقم که متن‌های ترجمه شده ریسک کمتری دارند. من طرفدار متن‌های ترجمه شده هم هستم. اما نکته‌ای که برای من مهم است، این است که چقدر آن متن ترجمه شده با فرهنگ و جامعه ما سنخیت دارد. ترجیح من این است که خودم و یا دیگری متن را نوشته باشد و این ریسک وجود دارد. همچنین همانطور که گفتید در شرایطی هستیم که دوستان برای جذب مخاطب تلاش می‌کنند که ستودنی است، من با گروهی جوان کار کردم و ریسک کار را دوچندان کردم.

 

شما به افرادی که به سمت تئاتر تجاری رفتند، حق می‌دهید؟

در برخی از موارد می‌توان به آن‌ها حق داد و در برخی مواقع هم باید مقابلشان ایستادگی کرد و من سعی می‌کنم جانب‌داری نکنم. تجربیاتی هم در این چند ماه وجود داشته که برخی از چهره‌های اینستاگرامی روی صحنه آمدند. هنر ما نباید به جایی برسد که برای جذب مخاطب هر کاری کند. اگر متن و ایده کارگردانی درست باشد و بازیگران سطح خوبی داشته باشند، کار گیرا خواهد بود. به هرحال این مدل از نمایش‌ها در همه جای دنیا وجود دارند و تماشاگر خاص خودش را دارد. در نهایت کارگردان باید از خودش سوال کند که آیا با این کار واقعا تماشاگر به تئاتر اضافه می‌کنم یا صرفا برای نمایش بودجه تهیه می‌کنم. بسیاری از این تئاترها بازیگر چهره داشتند و مخاطبی که برای تماشا می‌آمد اصلا مخاطب تئاتری نبود و صرفا برای دیدن آن چهره آمده بود. از این جنبه با آن مخالفم. اما از این جنبه که کمک کند تعداد تماشاگر بیشتری تئاتر داشته باشد، با آن‌ها موافقم.

همبرگر1

شما چطور ریسک بازیگرانی که چهره نبودند را پذیرفتید؟

بسیار نگران بودم. سعی کردم بازخورد متن را از دوستان عالِم خود بگیرم. به همین دلیل کمی خیالم راحت شده بود. اما باز هم با توجه به این که برای مخاطبان مهم است که چهره‌ها را ببینند، کار  ریسک داشت. دور کردن تماشاگر از این عادت کار سختی است. من همواره مثال می زنم که بهترین سریال‌های جهان غالبا از بازیگرانی که چهره نیستند استفاده می‌کنند اما چه می‌شود که اینقدر سریال کیفیت دارد؟ چون کیفیت اصلی به متن، هدایت بازیگران و کیفیت ارائه دارند. در سریال‌های خودمان این مشکل وجود دارد که همه از بازیگران چهره هستند اما آثار کیفیت لازم را ندارند. متاسفانه در تئاتر هم این مسئله باب شده است که ریشه اصلی آن را نحوه مدیریت سالن‌ها به ویژه خصوصی و موازی با آن‌ها سالن‌های دولتی می‌دانم. در واقع هنرمندان را مجبور می‌کنند که هزینه‌های گزاف را پرداخت کنند و اگر قرار باشد شبی 20 میلیون تومان هزینه سالن دهم، مسلما با این تیم جوان نمی‌توانم به آن چیزی که می‌خواهم برسم. پس مجبور می‌شوم دست به چیزهایی بزنم تا مخاطب جذب شود. جنس کار«دموکراسی با طعم همبرگر» طوری است که بازیگر چهره از پس آن برنمی‌آید. چرا که تمرینات طولانی دارد و بچه‌های تیم ساعت‌ها برای راه رفتن هم تمرین کردند.

 

شما با تیم جوان کار کردید و به نوعی با این نسل جدید تئاتر همراه بودید. همچنین تدریس در دانشگاه‌ها را هم انجام می‌دهید. نسل جوان یک انگیزه و امیدی داشتند و آن هم جشنواره تئاتر دانشگاهی بود. به نظر شما خلاء این جشنواره چقدر به بدنه دانشجوی عرصه تئاتر آسیب زده است؟

از زمانی که خودم دانشجو بودم تا اکنون که مدرس هستم همواره دغدغه این جشنواره را داشتم. همواره تابستان ما به این می‌گذشت که برای جشنواره تئاتر دانشگاهی خود را آماده کنیم. خلاء این جشنواره بسیار وجود دارد. بچه‌ها دیگر شرایطی که بتوانند خودشان را نشان دهند ندارند. ورودی‌های قدیمی دانشگاه فارغ‌التحصیل شدند و ورودی‌های جدید اصلا نمی‌دانند که همچین جشنواره‌ای وجود داشت. جشنواره‌ای که سکوی پرتاب بزرگی برای بسیاری از چهره‌ها بودند. متاسفم که این اتفاق افتاده و انگیزه بچه‌ها کم شده است. البته یک برنامه هفته تئاتر را برگزار کردند که اتفاق خوبی بود اما آن شور و امید را برای بچه‌ها نداشت. از طرفی هم شرایط اجرای عمومی برای جوانان چندان مهیا نیست. کسانی که دستشان به دهانشان می‌رسد می‌توانند کارگردانی و بازیگری کنند اما بچه‌های جوان که استعداد دارند فارغ‌التحصیل می‌شوند و به زودی هم افسرده می‌شوند. برگزار نشدن جشنواره تئاتر دانشگاهی نه فقط برای تئاتر دانشگاهی بلکه خلاء بزرگی برای تئاتر کشور است.

 

در جشنواره تئاترفجر «دموکراسی با طعم همبرگر» چندان از سمت داوران دیده نشد. فکر می‌کنید علت آن چه بود؟

حواشی برای کار ایجاد شد که مزید بر علت بود وگرنه واکنش مخاطبان بسیار خوب بود و ما جایزه‌مان را از آن‌ها گرفتیم. اما چیزی که خودشان گفتند این بود که سلیقه داوران با این نمایش چندان همراه نبود.

 

نکته آخر.

این کار کاملا آکادمیک پیش رفته و بازیگران و عوامل این نمایش از کسانی هستند که در دانشگاه‌های مختلف می‌شناختمشان و از 6 دانشگاه هنری کشور حضور دارند. امیدوارم حمایت بیشتری شود تا این بچه‌ها دیده شوند. این نمایش را قرار بود حدود 13 سال پیش کار کنم که بنا به دلایلی نشد. در آن زمان، قرار بود نیما دهقان به عنوان مشاور و تهیه‌کننده باشند و بازیگرانی مثل هوتن شکیبا، نویدمحمدزاده و بهرام افشاری و امیرکربلایی‌زاده قرار بود آن را بازی کنند که اکنون تبدیل به چهره شدند. برای من این گونه است که بچه‌های تیم حاضر هم با حمایت اتفاقات بزرگی برایشان رخ دهد.

 

خبرنگار: هانیه علی‌نژاد

 

بیشتر بخوانید»»ناجوانمردانه است رامبد جوان و مهران مدیری را تحسین کنیم و تئاترهای کمدی را سرزنش/ انکار تئاترکمدی بی احترامی به مخاطبانش است