سرویس موسیقی هنرآنلاین: بیتا امیری اردکانی که با نام هنری بیتا بهشتیان در بین اهالی موسیقی شناخته میشود آهنگساز و استاد موسیقی است.
او الفبای موسیقی را با ساز پیانو نزد اساتیدی چون فلورانس شریفیان، نوین افروز و آریا زند آموخت و فعالیت حرفهای خود را به صورت حرفهای در سال 1368 با تدریس موسیقی کودک در مجموعه "مکتب پارس" آغاز کرد. سپس بهعنوان آهنگساز در حوزه موسیقی کودک به همکاری با صداوسیما پرداخت که حاصل این همکاری قطعاتی چون موسیقی متن فیلمهای "آفتابگردانهای وحشی"، "روز باران" و "گزارش مریم" (بهطور مشترک با مهدی بزرگمهر) است.
بهشتیان در کارنامه خود ساخت موسیقی متن سریال "راهیان بهشت" تولید شبکه تهران و فیلمهای مستند "آینه مهر" و "شنقار" را نیز دارد. او عضو کانون آهنگسازان سینمای ایران و از سال 1387 تاکنون، هفت دوره پیاپی بازرس این کانون بوده است. گفتوگو با این هنرمند را میخوانید:
بهعنوان یکی از فعالان عرصه موسیقی که تجربه تدریس را نیز دارد، کیفیت تدریس موسیقی در دانشگاههای کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
متأسفانه تدریس موسیقی در دانشگاهها وضعیت مطلوبی ندارد، چرا که بسیاری از اساتید موسیقی در حال حاضر یا بازنشسته شدهاند و یا تمایلی به تدریس در این فضا را ندارند. نیروهای جایگزین جدید هم متأسفانه دانش و اعتبار لازم را ندارند که بتواند این کمبود را جبران کند. حقیقت امر این است که سیستم آموزشی هم توان لازم برای تربیت موسیقیدان کارآزموده را ندارد. در نتیجه دانشجو مجبور است در کنار دانشگاه به کلاسهای خصوصی مراجعه کند. شوربختانه بعضی از این بهاصطلاح اساتید هم دانشجویان را به همین سمت سوق میدهند و آنها را به آموزشگاههایی که خود در آن تدریس میکنند معرفی میکنند. این نوع آموزش موازی برای کسانی که توان مالی ندارند، مشکلساز است. بسیاری از آنها این رشته را رها میکنند و یا اینکه با مشکلات متعددی مواجه میشوند.
مشکلات موجود در فضای آکادمیک کشور برای زنان و مردان یکسان و مشابه است؟
مشکلات در این زمینه برای دختران و پسران دانشجو یکسان است. البته داستان در مورد تعداد اساتید زن و دختران دانشجو متفاوت است، چرا که نسبت کمّی آنها در مقایسه با اساتید مرد و دانشجویان پسر بسیار پایینتر است.
با در نظر گرفتن این مشکلات، چشمانداز شما از فعالیت زنان ایرانی در عرصه موسیقی چیست؟ آیا میزان فعالیت بانوان در فضای امروز موسیقی برای شما و همکارانتان راضیکننده است؟
بخشی از مشکلات زنان موسیقیدان عمومی است و با سایر محرومیتهایی که زنان با آن مواجه هستند اشتراکات زیادی دارد. خصوصاً در ارتباط با موسیقی باید بگویم که در زمینه آواز، زنان بسیار فعال بودهاند و افتخارات زیادی کسب کردهاند و چهبسا محبوبیتی بیش از مردان داشتهاند. تاریخ موسیقی آوازی ایران بخش بزرگی از افتخاراتش را مدیون زنان خواننده است. در مورد نوازندگان زن هم باید بگویم که پس از انقلاب پیشرفت چشمگیری داشتهایم و در حال حاضر زنان نوازنده اگر نگویم بالاتر از مردان، ولی پا به پای آنها در عرصه اجرای موسیقی سنتی و کلاسیک فعالیت میکنند و میدرخشند، اما در زمینه آهنگسازی متأسفانه کارنامه زنان منفی است، جز معدود آهنگسازان زنی که به صورت پراکنده فعالیت داشتهاند، تاکنون حضور جدی و تأثیرگذاری از آنها دیده نشده است. در باب این مشکل باید یک آسیبشناسی بشود که چرا زنان از ورود به عرصه آهنگسازی واهمه دارند و استقبال نمیکنند. من بارها دیدهام که وقتی خودم را بهعنوان آهنگساز، خارج از جامعه موسیقی معرفی میکنم با تعجب یا تحسین مواجه میشوم. به نظر آنها غیرمعمول است که یک زن، آهنگساز باشد.
جمله آخرتان بسیار جالب بود، میتوانید در این مورد بیشتر توضیح بدهید؟ برای مثال آیا فکر میکنید مردان ایرانی ورود زنان در حوزههایی چون؛ خوانندگی، نوازندگی و آهنگسازی را پذیرا هستند؟
در جامعه موسیقی کمترین مشکل در این زمینه دیده میشود چرا که در حال حاضر وجود تعداد زیاد موسیقیدانان زن نتیجه آموزش همین اساتید مرد است. البته همانطور که گفتم ما استاد زن در بسیاری از رشتهها کم داریم یا اصلاً نداریم. از همین رو است که باید قدردان اساتید بزرگی باشیم که در امر آموزش زنان در حوزه موسیقی تلاشهای خستگیناپذیری کردهاند. بهعنوان نمونه میتوانم از استاد آواز زندهیاد محمود کریمی یاد کنم که شاگردان زیادی را پرورش داد و نخبه پرور بود.
اگر بدون در نظر داشتن جنسیت هنرمندان به این موانع و مشکلات نگاه کنیم، از دید شما مهمترین آنها کدام است؟ فکر میکنید کدام معضل پیش پای اهالی موسیقی ایران قرار دارد که حل آن باید در اولویت باشد؟
مشکل اساسی موسیقیدانان این است که هنوز مانند سایر مشاغل به رسمیت شناخته نمیشوند. سالهاست وزارت ارشاد وعده داده است نظام صنفی هنر را به اجرا گذارد ولی تاکنون هیچ اتفاقی نیفتاده است. در حال حاضر خانه موسیقی، خانه سینما و خانه هنرمندان با این مشکلات و ثبت تشکل صنفی خود به جایی نرسیدهاند. هیچکس هم پاسخگو نیست و ما را به جاهای دیگر پاس میدهند. بهعنوان نمونه در خانه سینما که سالهاست در آنجا حضور دارم در اقدامی عجیب و باورنکردنی وزارت کار را برای ثبت کانون آهنگسازان سینمای ایران معرفی کردهاند. اگر مسئولی به ما بگوید یک موسیقیدان یا آهنگساز فیلم برای به رسمیت شناخته شدن شغلش چه کاری میتواند با وزارت کار داشته باشد ممنون میشوم. البته باید یادآوری کنم برای تشکیل نظام صنفی هنر تلاشهایی از طرف کمیسیون فرهنگی مجلس خصوصاً حجتالاسلام مازنی صورت گرفته که امیدوارم به نتیجه برسد و هنرمندان بتوانند با دغدغه و نگرانی کمتری فعالیت کنند.
بهعنوان سخن پایانی هر چه فکر میکنید باید مطرح شود و مغفول مانده است را مطرح کنید.
در پایان باید اضافه کنم که زنان بااستعداد پرشماری در سرزمینمان فعالیت میکنند و در همه عرصهها با تحمل سختیها و مشقتهایی که کشیدهاند به راهشان ادامه میدهند. راه پرافتخاری طی شده است و خوشحالم که در موسیقی هم بینصیب نبودهاند و سرافرازند.