به گزارش هنرآنلاین پرستو صالحی که شب گذشته به همراه برادرش مهمان احسان علیخانی بود روی آنتن زنده "ماه عسل" اعترافات شجاعانهای درباره زندگی خصوصاش در دوران کودکی و همینطور پدرش کرد. خبرآنلاین نوشت، صالحی در این صحبتها با اشاره به دوران کودکیاش گفت: بسیار بازیگوش بودم، یادم میآید که نفت را به جای آب خوردم و قرصهای مادرم را به جای اسمارتیز! یک بار از پلهها پایین افتادم و همین شد که در شش سالگی عمل تومور مغزی روی من انجام شد. یادم میآید که خانوادهام نذرهای زیادی کردند و مراسمهای متفاوت در خانه ما برگزار شد تا برای سلامتی من دعا شود.
گاهی آمها از توجه زیاد به سمت اعتیاد میروند
این بازیگر تلویزیون با اشاره به زندگی با پدرش ادامه داد: همه چیز وقتی تغییر کرد که صدای جیز جیز منقل و وافور را در خانه شنیدم. اوایل در سفرها این صحنه را دیدیم و بعد تقریبا این اتفاق میان زندگی ما آمد و نرفت! همیشه از سختی نیست که آدمها سراغ اعتیاد میروند، گاهی آدمها از اینکه در معرض توجه هستند و در خوشی و رفاه هستند به سمت مصرف میروند. پدر من بیش فعال بود و همه بیش از اندازه به او توجه میکردند و من فکر میکردم دیگر این توجهها او را ارضا نمیکرد ، این شد که به سمت مواد مخدر رفت."بازیگر سریال "زیر آسمان شهر" در ادامه صحبتهای خود تصریح کرد:"اعتیاد پدرم به جایی رسید که او را از ارتش اخراج کردند و مشکلات اقتصادی ما زیاد شد و تصمیم گرفتیم او را برای ترک کردن در بیمارستان بستری کنیم.
زمانی که اعتیاد بیماری نبود،جرم بود
وی همچنین افزود: پس از اینکه پدرم اخراج شد روی یک تاکسی کهنه نارنجی کار می کرد. یک روز با آن تاکسی آمد مدرسه دنبال من، آن زمان در مقطع دبیرستان درس میخواندم. دلم نمیخواست دوستانم، پدرم را با آن چهره ببینند، به او اشاره دادم برود و وقتی رسیدم خانه دیدم دارد گریه میکند! دلش شکسته بود! زندگی خیلی سخت شده بود، در آن دوران اعتیاد بیماری نبود، جرم بود. همه ما را طرد میکردند و هرجا که میرفتیم تا میفهمیدند پدرمان اعتیاد دارد عذرمان را میخواستند.
صالحی در ادامه از اوضاعی که در خانه دوران کودکی اش هم به وجود آمده بود گفت: صدای شکستن ها و دعواها در خانه ما شروع شد.اعتیاد در خانه ما همه چیز را داشت به هم میریخت. مواد چنان تأثیری روی پدر من گذاشته بود که متوجه نمیشد که دارد با خانواده ما چه کار میکند. صدای دعواها علنی شد و جوری شد که همه اقوام و خانواده فهمیدند پدر ما اعتیاد دارد.
"ابد و یک روز" خیلی حالم را بد کرد
صالحی در ادامه با اشاره به فیلم تحسین شده "ابد و یک روز" و احساسی که از دیدن این فیلم داشته گفت: چند وقت پیش به من اصرار کردند که حتما فیلم "ابد و یک روز" را ببین. وقتی دیدم واقعا حالم بد شد. دقیقا یکی از صحنههای فیلم که نوید محمدزاده را با هوار کشیدن و دست و پا زدن میبردند، ما از نزدیک دیدیم. پدر من عین نوید محمدزاده فریاد میزد و میخواست که نرود و ما با گریه او را تماشا میکردیم.
احساسی که نسبت به پدرم داشتم
صالحی سپس از احساسی گفت که نسبت به پدرش داشته است:من پدر را بابا صدا نمیکردم ، پدر صدا میکردم و او همیشه برای من قهرمان بود. خیلی خوش قد و بالا و زیبا بود. اما اعتیاد چهره او را عوض کرد. یک روز به خانه آمدم و دیدم که مادر عین کسانی که زیر ضربه های بوکسور له شده باشد، صورتش پر از خون بود. این شد که پدر را از خانه بیرون کردیم و تا سیزده سال بعد او را ندیدیم.
کاش کاری می کردم او نمیرد
صالحی در پایان با اشاره به زمان فوت پدرش گفت: وقتی پدرم از دنیا رفت ، چمدانی پیدا کردم که تمام مصاحبه ها و عکس های من را جمع کرده بود. فقط از خدا میخواهم کاش میشد یک بار دیگر او را ببینم. کاش میشد تمام تلاشم را میکردم تا او ترک کند. تا آخرین نفس کاش همه کاری میکردم تا او نمیرد و پدرم بماند.
انتقاد علیخانی از شبکه سوم
احسان علیخانی در پایان برنامه امشب ضمن عذرخواهی از مردم کنایه ای خطاب به مدیران شبکه عنوان کرد:به خاطر بازی تیم ملی والیبال، قرار بود امروز برنامه نداشته باشیم اما دوستان در سازمان اصرار کردند که برنامه روی آنتن برود. اما از مردم به خاطر اینکه در اوج صحبت های خانم صالحی، صحنه هایی از بازی والیبال در کنار تصاویر برنامه پخش شد، عذرخواهی میکنم!
برای دین فیلم این مصاحبه اینجا را کلیک کنید.