گروه موسیقی خبرگزاری هنر ایران: در بخش اول گفتگو با سیدمحسن حسینی خواننده آواز ایرانی، برنده نخستین جایزه گوهرشاد در جشنواره موسیقی فجر، کارنامه هنری و درون مایه آثار او را  بررسی کردیم.

ارکسترال های به یادمانی مانند اجرایی که برای حاج قاسم تا قطعاتی که با مضامین عاشقانه و ارزشی توانسته‌اند، جوایز متعددی را دریافت کنند. مانند دریافت جایزه ویژه جشنواره موسیقی فجر برای  برای گروه «هور» تا جایزه گوهرشاد برای قطعه سمفونی «ساحت حماسه» با نام «مادران» که این ها تنها بخشی از جوایزی است که سید محسن حسینی برای فعالیت های هنریش دریافت کرده است.

در ادامه گفتگو با این هنرمند به فضای آواز ایرانی گذری زده‌ایم و از بداهه خوانی در آواز تا رمزگشایی از حواشی که در تاریخ آواز ایرانی، هنوز حرف و حدیث‌­ها دارد را مرور کردیم،  در این صفحه بخش دوم گفتگو را با سید محسن حسینی خواننده آواز ایرانی را پی می­‌گیریم.

نگاه اقتصادی به موسیقی سبب شده توجه به موسیقی سنتی و ایرانی به حاشیه رانده شود

هنرآنلاین: به نظر شما امروزه جایگاه موسیقی سنتی و آواز ایران کجاست؟

سید محسن حسینی: استقبال از موسیقی ایرانی امروزه بسیار کم شده است،  شاید یکی از دلایل آن فضای اقتصادی است که بر جریان‌های موسیقی حاکم شده است. نگاه اقتصادی که به دلیل آورده‌های مالی بیشتر بر موسیقی پاپ گرایش دارد و موسیقی ایرانی تقریباً جایگاه گذشته خود را ازدست‌داده است در نتیجه نگاه اقتصادی به موسیقی سبب شده تا  امروزه تنها کسانی به سمت سبک موسیقی ایرانی گرایش پیدا کنند که نسبت به آن غیرت و تعصب داشته باشند و گرنه به لحاظ مالی آورده‌ای نخواهد داشت.

هنرآنلاین: حضور امروز شما در موسیقی ایرانی برآمده از همان غیرت و تعصبی است که اذعان دارید؟

 سیدمحسن حسینی: حتماً حضور ما هم در این عرصه از سر تعصبی است که به هویت و فرهنگ ایرانی داریم و  البته که این نگاه غیرت موابانه در گرایش به سمت موسیقی ایرانی بسیار محدود است. فعالیت و حضور امروز ما در موسیقی ایرانی هم از سر دغدغه‌ای  است که برای موسیقی ایرانی قائل بوده‌ایم در عین اینکه  موسیقی سنتی به اندازه سبک پاپ، آورده مالی ندارد،  اما درعین حال این سبک از موسیقی  به لحاظ فرهنگی و هویتی بسیار بااهمیت است و اصالت ایرانی را یدک می‌کشد و این بسیار مهم است و حفظ این ارزش‌ها گاها از ارزیابی‌های اقتصادی و تجاری جلوتر است و باید به آن بیشتر بها بدهیم.

حمایت از موسیقی سنتی به جشنواره ها محدود شده است

هنرآنلاین: با توجه به اهمیت موسیقی ایرانی به‌عنوان جلوه‌ای از تاریخ فرهنگ و هویت ایرانی ارگان ها  چقدر از این سبک موسیقی حمایت می‌کنند ؟

سیدمحسن حسینی: متأسفانه حمایت امروز ارگآن‌ها از موسیقی ایرانی تنها به جشنواره‌ها محدودشده است و چیزی بیش از آن را نمی‌بینیم. در حالی که حمایتی اثرگذارتر است که در قالب حمایت از ارکسترها شکل بگیرد. تأسیس ارکسترهایی مانند ارکستر ملی یا صداوسیما که نوازندگان دائمی خود را دارد و بابت حضور در این ارکسترها حقوق می‌گیرند و به لحاظ مالی تأمین می‌شوند.

اگر پشتیبانی در قالب ارکسترها شکل بگیرد حمایتی مؤثر خواهد بود وگرنه برگزاری جشنواره به‌تنهایی نمی‌تواند پشتیبانی مؤثری از موسیقی ایرانی را به همراه داشته باشد. ماندگاری آثار هنری مانند موسیقی ایرانی منوط به حمایت بلندمدت است و نگاه  کوتاه‌مدت درنتیجه آورده‌ای برای موسیقی ایرانی نخواهد داشت. بخشی از نگاه مدیران امروز به موسیقی ایرانی طبیعی است از این نظر که اگر مدیران امکانات و شرایط را برای حضور هر چه بیشتر نوازندگان در این سبک از موسیقی فراهم کند اما درعین‌حال مخاطب در این جنگ رسانه‌ای نسبت به آن کششی نداشته باشد درنهایت باز هم این موسیقی ایرانی است که شکست‌خورده است.

شاهد مثال این ماجرا،  بلیت‌فروشی اجراهایی مانند محسن یگانه است در مقایسه با اجرایی که موسیقی سنتی را می‌نوازد. رقابت میان این دو سبک بسیار سخت است و نتیجه‌ای که حاصل می‌شود، مدیران از سرمایه‌گذاری بیشتر بر روی موسیقی سنتی ایرانی ناامید می‌شوند و ترجیح می‌دهند، روی موسیقی سرمایه‌گذاری کنند که مخاطب بیشتری را جذب کند.

هنرآنلاین: اینکه مخاطب بیشتری را جذب کند، خوب است اما توجیه منطقی برای مدیران امروز نیست؟

سیدمحسن حسینی: متأسفانه، بخشی از این فرایند مدیریتی به نگاه سلبریتی محوری آن‌ها باز می‌گردد. با این نگاه اگر قرار است، در بخش سنتی هم از هنرمندی حمایت کنند، ترجیحشان خواننده است که اسم‌ورسم بیشتری دارد کسانی که تعداد محدودی از خوانندگان سبک سنتی را شامل می‌شوند و درعین‌حال هزینه‌های زیادی را جذب خود می‌کنند و همه این‌ها در کنار هم سبب شده است تا موسیقی ایرانی امروز مغفول بماند.

1.png

مدیران برای کسب اعتبار بیشتر به دنبال جذب چهره های شاخص و مشهور هستند

هنرآنلاین: پس می‌توان نتیجه گرفت که نگاه مدیران  به موسیقی هم نگاه اقتصادی است؟

سیدمحسن حسینی: اینکه مدیران نگاه اقتصادی به موسیقی داشته باشند، یک امر طبیعی است. هر مدیری در سمتی که قرار می‌گیرد تلاش می‌کند تا در دوران مدیریت خود آورده‌ای داشته باشد؛ اینکه در دوران مدیریتی فلان شخص، چهره‌های مشهور بیشتری در حوزه موسیقی فعال بوده‌اند و به‌طورکلی ارزیابی عملکردها بر اساس ارتباط با سلبریتی ها بخشی از فرایندی است که عملکرد مدیران را امروزه تعریف می‌کند. بنابراین همه مدیران با نگاه به آن امتیاز تلاش می­‌کنند تا از چهرهایی بیشتر حمایت کنند که در میان مخاطبان طرفداران بیشتری دارند.

هنرآنلاین: نگاه مدیران امروز عرصه موسیقی را چه طور می‌بینید؟

سیدمحسن حسینی: عملکرد مدیران امروز مانند رئیس دفتر موسیقی مانند امیرحسین سمیعی یک چرخش محسوب می‌شود. مدیران امروز تلاش دارند تا این جریان و خط نگاه را تغییر دهند و جریان حمایت از جوانان و افراد گمنام خیلی بیشتر از گذشته است. روند مدیریتی که از سلبریتی محوری عبور کرده و از کسانی حمایت می‌کند که شاید برای اولین در سبک موسیقی ایرانی می‌نوازد. جریان حمایتی که شاید پیش از این مدیران کمتر این ریسک را می‌پذیرفتند و این می‌تواند الگویی برای مدیران دیگر باشد کسانی که محور عملکرد خود را بر سلبریتی محوری بناکرده‌اند. به‌طورکلی مدیران باید نگاه آینده نگران‌تری به عرصه موسیقی داشته باشند نگاهی که توجه و حمایت بیشتر از موسیقی سنتی ایرانی را می‌طلبد.

یک شبه نمی توان آواز خوان شد

هنرآنلاین: به نظر شما چرا هنرمندان بیشتر به سمت موسیقی پاپ کشیده می‌شوند؟

سیدمحسن حسینی: شاید یکی از دلایل آن حضور سهل و آسان‌تر در این حوزه موسیقی است و در مدت زمان کوتاهی می توان واردحوزه پاپ شد و کار تولید کرد و یک ته‌صدا و یک ملودی در سبک پاپ کفایت می‌کند اما در آواز ایرانی سخت است که تنها با اتکا به حداقلی‌های اجرا یعنی با ته صدا و یک ملودی بتوان یک اثر را تولید کرد. خواننده سنتی باید ردیف بلد باشد تحریر بزند. شاید شاهد مثال این ماجرا به مقایسه با خط نستعلیق بهتر نشاند داده شود. کسانی که خط نستعلیق بلند هستند سال‌ها تمرین و ممارست داشته‌اند تا به یک خوش‌نویس مبدل شدند و یک‌شبه نمی‌توان خوش‌نویس شد. آواز ایرانی هم همین فرایند را می‌طلبد و همین سختی کار سبب می‌شود تا هنرمندان بیشتر به سمت پاپ که سهل و الوصول تر است ترغیب شوند.

برای جذب مخاطب و تغییر ذائقه موسیقایی امروز کافی است که از ظرفیت‌های آواز و موسیقی ایرانی بهره بگیریم

هنرآنلاین: با ذائقه مخاطب چه کنیم اینکه گرایش و تمایل مخاطب امروز بیشتر به سمت موسیقی پاپ کشیده شده است؟

سیدمحسن حسینی: موسیقی فرزند زمانه خود است اما به این معنا نیست که هر خوراکی را به مخاطب بدهیم آن را بپذیرد. درعین‌حال در عصر جدید تغییر ذائقه در حال رخ دادن است شکی بر آن نیست. دنیای امروز دنیای سرعت است و ذائقه مخاطب بر اساس این تحولات تغییر کرده است. اتفاقاً آلبومی را با نام «دقیقه» کارکردیم که در این آلبوم سی کار ارکسترال ایرانی را در یک دقیقه تولید کرده‌ایم، یعنی در یک دقیقه یک کار کامل ارکسترال ایرانی را می‌شنویم و این یک نگاه کپسولی به موسیقی است.

ما پذیرفته‌ایم که موسیقی ایرانی هم باید بر اساس زمانه خودش دچار تغییر شود مخاطب امروز مجال ندارد که سازوآواز با ریتم قدیمی را گوش دهد اینکه آواز با ده دقیقه اورتور مقدمه و با تحریرهای طولانی شروع شود. کار کپسولی « دقیقه» دقیقاً یک نمونه خوبی از یک اثر فاخر کلاسیک است که مطابق با ذائقه امروز مخاطب اجرا کردیم. برای جذب مخاطب و تغییر ذائقه موسیقایی امروز کافی است که از ظرفیت‌های آواز و موسیقی ایرانی بهره بگیریم.

موسیقی سنتی ایرانی تنها موسیقی است که برای همه احوالات انسان تعریف موزیکال دارد. در زمان خوشحالی «ماهور» گوش می‌دهیم با حس و حال غم و اندوه «دشتی» گوش می‌دهیم  و حتی در زمان تفکر دل به آواز «نوا» می‌دهیم یا حتی برای زمان‌هایی که می‌خواهیم از موسیقی انرژی بگیریم، بازهم آواز ایرانی نسخه دارد و توصیه به گوش دادن آواز «چهارگاه» می‌کند بنابراین آواز ایرانی یک بسته کامل است و برای تمام احوالات ما موسیقی تعریف کرده است.

4.png

موسیقی ایرانی را اگر در ظرف دیگری مانند پاپ یا حتی راک هم بریزیم باز همان موسیقی ایرانی است

هنرآنلاین: با این توصیفات چقدر سبک‌کاری همایون شجریان در «با من صنما» را می‌پسندید؟ آیا می‌شود آن را انحرافی از  سبک ایرانی بدانیم؟

سیدمحسن حسینی: شاید کار همایون شجریان در «با من صنما»  یا کاره‌ای تلفیقی دیگر بخشی از تجربه و تلاش او در جهت رسیدن به سبک جدیدی از  آواز ایرانی باشد که سعی دارد تا به ذائقه امروز مخاطب نزدیک‌تر شود. موسیقی ایرانی اگر را اگر در ظرف دیگری مانند پاپ یا حتی راک هم بریزیم باز همان موسیقی ایرانی است مانند شعر حافظی که اگر قالب پاپ هم به خود بگیرد باز شعر حافظ است و اتفاقی برای آن نخواهد افتاد.

هنرآنلاین: شعر حافظ در دل خود عرفانی دارد که نمی‌تواند در قالب سبک پاپ یا حتی راک و غیره به آن فضای عرفانی نزدیک شد و حتی ممکن است که دور شود و حس وحال شعر هم از محتوا فاصله بگیرد چقدر این را می‌پذیرید؟

سیدمحسن حسینی: ممکن است، یک حس متفاوت‌تری در مخاطب ایجاد کند اما درعین‌حال بر ماهیت شعر حافظ خللی ایجاد نخواهد شد. شعر اصالت خود را حفظ می‌کند و موسیقی ایرانی هم به‌اندازه شعر ایرانی اصالت دارد. موسیقی مانند یک ساختار استراکچر است یا به عبارتی پایه‌های یک ساختمان است روی این ساختمان را هر چقدر هم‌تغییر دهیم باز ساختار خود را حفظ خواهد کرد. بنابراین موسیقی ایرانی این ظرفیت را دارد که در مقابل تغییرات، تنوع فرم و زیبایی خود را حفظ کند و به یک کار ماندگار مبدل شود.

میان ارگان های مختلف انسجام و یک دستی وجود ندارد

هنرآنلاین: چرا ارگان‌هایی مختلف مرتبط با موسیقی هرکدام ساز خودشان را می‌زنند  و یک سازمان بالادستی بر سیاست‌گذاری‌های این سازمان ها در حوزه موسیقی نظارت ندارد؟

سیدمحسن حسینی: ارگانی مانند اوج که معرف خوانندگانی مانند حامد زمانی، احسان یاسین بوده است تنها تمرکز خود را بر حمایت از این دست از هنرمندان قرار داده است و در کنار آن حمایت از کارهای انقلابی و در این چارت حمایت از موسیقی سنتی جایگاهی ندارد. اگر به تولیدات این سازمان  نگاه کنید، اصلا کار حمایتی از موسیقی سنتی نمی بینید. این ارگان تفکرش تفکر موسیقی سنتی ایرانی نیست، در حالی که در جنگ رسانه‌ای امروز و رقبایی مانند موسیقی کی پاپ که اکنون در جهان حضور دارند،  ضروری است تا  از موسیقی هویتی و فرهنگی خودمان که موسیقی سنتی است، حمایت بیشتری کنیم. نه اینکه موسیقی را به همان مسیری که کی پاپ می رود ببریم.

اینکه تمرکز خود را بر ساخت کی پاپ ایرانی بکشانیم، یعنی از ترس دشمن به خود دشمن تبدیل شده‌ایم و این شیوه مدیریتی درستی نیست. این درحالی است که همین مدیران بعدها افتخارشان این است که توانسته‌اند،  موسیقی با همان سبک و سیاق و لحن تولید کنند. همین جریان در شبکه نمایش خانگی وجود دارد و ما امروز با تعارضات ارزشی در شبکه نمایش خانگی مواجه هستیم. ارزش هایی که در فیلم های نمایش خانگی بر آن ها تاکید می شود اصلا در هویت و فرهنگ ایرانی وحتی سایر رسانه های تصویری ما مناسبت ندارد و متأسفانه ارگان‌هایی هم که در بحث موسیقی ورود کرده‌اند همان مسیر را می‌روند.

«چابک سازی» و کوچک کردن بدنه در ارگان های فرهنگی سبب می شود تا بودجه به بخش هنری منتقل شود.

هنرآنلاین: چطور می توان این جنگ بی سابقه فرهنگی را که هویت و فرهنگ ایران را نشانه گرفته است، مدیریت کرد؟

سیدمحسن حسینی: واقعیت این است که درگاه‌های رسانه‌ای متعددی مانند اینستاگرام و تلگرام و ماهواره  وجود دارد که نمی­‌توان همه آن ها را مدیریت کرد. درکنار این موضوع بحث بودجه و کمبود منابع مالی هم هست، از این نظر که بخش وسیعی از درآمدهای دولت خرج هزینه‌­های حاشیه­‌های جنبی مانند حق والزحمه کارمندان و نیروی انسانی می‌­شود و ماحصل این روند این است که ارگان­‌ها به لحاظ بودجه­‌بندی برای ساخت موسیقی سنتی بودجه کم می‌­آرود. بنابراین باید در زمینه مدیریت فرهنگی تحول اساسی رخ دهد، تغییراتی مانند «چابک سازی» و کوچک کردن بدنه در ارگان ها و سازمان ها تا بتوان بودجه محدود را بهتر مدیریت کرد.

 

هانیه شجاعی زند

 

بخش اول گفت‌وگو با سیدمحسن حسینی: