سرویس سینمایی هنرآنلاین: محمد زرین دست را با اسم ˝تونی زرین دست˝ اهالی سینما میشناسند. هنرمندی که علاوه بر کارگردانی، تهیهکنندگی سینما را هم تجربه کرده است. زرین دست اولین فیلم خود را در سال 1346 با نام "هاشم خان" ساخته است که در آن دوره مورد توجه مردم قرار گرفت. او پیش از انقلاب چند فیلم دیگر را هم کارگردانی کرد؛ اما به یکباره و برای ادامه تحصیل به خارج از کشور سفر کرد و از سال 1351 تا سال 1385 کار جدی در سینما انجام نداد. اما بیشتر از آن وقت خود را صرف کتابخوانی و تحصیل کرد. در سال 1385 با کارگردانی فیلم "سرگیجه" به سینما برگشت که خود هم در آن فیلم به ایفای نقش پرداخت. در ادامه فیلم "قفس طلایی" را ساخت. این فیلم به تهیهکنندگی علیاکبر مزینانی و نویسندگی شوبیر شیرازی ساخته شد که سکانسهایی از این فیلم در کشور آمریکا تصویربرداری شد.
او ایدههای زیادی در سر دارد و معتقد است که سن و سال برای فعالیت در عرصه سینما اهمیتی ندارد. اگر هنرمندی در این عرصه فعال باشد، سالیان سال هم جوان و پرانرژی خواهد ماند. چرا که سینما و تئاتر و حتی نویسندگی بدترین اعتیاد در دنیاست که سینماگر نمیتواند آن را ترک کند. لازم به ذکر است که محمد زرین دست، برادر فیلمبردار با سابقه سینمای ایران علیرضا زرین دست است. با این کارگردان، تدوینگر و تهیهکننده درباره سینما و بازیگری به صحبت پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
نظرتان درباره سینمای فعلی چیست؟
خوشحالم از اینکه سینمای ایران به جایگاهی رسیده است که میتوان به راحتی به هر فیلمی دسترسی داشت. اتفاق خوبی است اگر همه هنرمندان قدیمی سینما را در یک فیلم جمع کنیم و در لوکیشنی قدیمی فیلمی را با یک فیلمنامه محکم بسازیم. قطعاً آن فیلم به یکی از ماندگارترین فیلمهای تاریخ سینما تبدیل خواهد شد. فیلمی که به هر حال میتواند خیلی از خاطرات بازیگران پیشکسوت را زنده کند.
چرا ساختن فیلم خوب در ایران محدود است؟ در حالی که به لحاظ سابقه تاریخی و تمدن درخشانی که ایران در طول این سالها داشته، میتوان سوژههای مناسبی را برای ساخت فیلمها در سینما داشته باشیم؟
باید بگویم که در نقاط مختلف ایران میتوان فیلمهای خوبی ساخت. یعنی لوکیشنهای متعددی داریم که قابلیت ساخت دکورهای واقعی را دارند. زمانی که من فیلم "هاشم خان" را ساختم، فیلمبردای این فیلم در اصفهان بود. با ساخت این فیلم، شهر اصفهان در دنیا درخشید. بعضی وقتها کارگردانهای ما غافل از لوکیشنهای خوب در شهرهای مختلف هستند.
نظر شما درباره حضور فیلمسازان جوان سینما کشور چیست؟
اولین نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که نباید توقع داشت که کارگردانان جوان در قدم اول یک فیلم در سطح فیلمهای مسعود کیمیایی بسازند. به هر حال در دنیای فیلمسازی هم گاهی شکست و بیتجربگی وجود دارد. همه هنرمندان در سینما گاهی با شکست هم روبرو میشوند. در واقع این گونه شکستها، فیلمسازان را با تجربه و پختهتر میکند. من با خیلی از فیلمسازان خوش ذوق و توانا در جشنوارههای مختلف آشنا شدهام و ممکن است با یکی از همین فیلمنامهنویسان جوان به زودی کاری را برای سینما آماده کنم.
فکر میکنید فیلمسازان جوان، امروزه سواد کافی برای ساخت فیلمها و برنامههای آتی خود در سینما دارند؟
40 سال پیش در عرصه فیلمسازی خیلی کارها در این زمینه انجام دادم اما تحصیلم در ابتدا و در دوران جوانیام خیلی مهم بود. در آن دوره واقعاً ما کتاب میخواندیم و به دنبال دیدن فیلمهای آموزنده و کلاسیک بودیم. معتقدم فیلمسازان جوان امروزی استعدادهای خود را باید در مسیر درستی خرج کنند. به نظر من فیلمسازان امروزی، آدمهای خوشبختی هستند چرا که در دوره ما خیلی از امکاناتی که امروزه در سینما شاهد آن هستیم، وجود نداشت. در سالهای قدیم واقعاً تعداد جشنوارهها خیلی کم بود. اما الان موقعیتی بهتر برای فیلمسازان جوان است که فیلمهای خود رابه جشنوارههای گوناگون بسپرند. در کنار دیدن فیلمها حتی میتوانند از تجربیات فیلمسازان قدیمی هم استفاده کنند و دسترسی به هنرمندان قدیمی به واسطه همین جشنوارهها بهتر شده است. بااین حال فیلمسازان ما باید فیلمنامه را مهمترین مسئله در ساخت فیلمهای خود بدانند.
پس چرا فیلمهای ماندگار در سینمای ایران کمتر شده است؟
ضعف فیلمسازان ما در سینمای فعلی چه در بخش ویدئو رسانه و چه در بخش فیلمهای بلند، فیلمنامه است. گاهی میخواهیم از فیلمهای خارجی تقلید کنیم اما بدترین شکل ممکن را برای اقتباس از یک فیلم خارجی در نظر میگیریم. البته فیلمهایی داریم که خیلی خوب توانستند از پس یک داستان ساده و یک خطی بربیایند. به عنوان مثال "تنگسیر" امیر نادری و یا فیلمهای ناصر تقوایی. در طول سال فیلمهای خوبی با هزینههای بالا در کمپانیهای معروف ساخته میشود که میلیونها دلار خرج یک فیلم میکنند اما یک کارگردان ایرانی با هزینه خیلی پائین همان فیلم را با همان داستان میسازد. سینمای ایران در رقابت بسیار سخت با سینمای دنیا قرار دارد. حتماً دیدهاید که در ایران فیلمهای خارجی به شکل خیلی اشتباهی زیرنویس میشوند و در بازار قاچاق فیلم به فروش میرسند. در حالی که در دنیا فیلمهای زیر نویس شده، طبق یک قانون انجام میشوند. به هر حال یک راهی برای عدم قاچاق فیلمهای ایرانی در بازار وجود دارد. البته بخشی از حرفهای من به فیلمهای ضعیف هم برمی گردد. گاهی مردم رغبتی برای دیدن فیلمها روی پرده سینما ندارند. خود سینماگران هم مقصر هستند که کمتر کار کردهاند و میدان سینماگران را خالی کردهاند.
بودجههای کلانی در سینما صرف ساخت فیلمها میشود. با توجه به شناختی که شما از سینمای هالیوود دارید، با هزینههای بالا برای فیلمهای سینمایی موافق هستید؟
مشکل بزرگی که در سینما رخ داده، این موضوع است که پولهایی که دولت به تهیهکنندگان سینما داده، براساس هیچ معیار و برنامهریزی نبوده است. اکثر تهیهکنندگان سینما در جایگاه اشتباهی قرار دارند، یا بازاری هستند و یا با رابطه تهیهکننده شدهاند. برای بعضی از فیلمها، هزینههای زیادی میشود در حالی که همان فیلم در اکران عمومی اصلاً مورد استقبال قرار نمیگیرد. یک عدهای از تولید درآمد دارند. من نوعی خیلی دوست دارم سالی یک فیلم سینمایی بسازم. اما حدود سه سال است که روی فیلمنامه کار میکنم. نمیتوان همینطوری فیلمی را ساخت و روانه پرده سینما کرد. اما میبینید که بازیگران خارجی خیلی حواسشان برای بازی در فیلمها جمع است وقتی کارنامه آل پاچینو و یا رابرت دنیرو را نگاه میکنید میبینید که چقدر فیلم خوب بازی کردهاند. اما در شرایط فعلی بازیگران ما حاضر هستند در هر فیلمی بازی کنند. الان فیلمهای خوبی هم از سوی کارگردانهای پیشکسوت سینما ساخته میشود اما از فروش فیلم هزینه ناهار و شام عوامل هم در نمیآید.
فکر میکنید سینمای دولتی و یا مستقل میتواند به روند فیلمسازی هنرمندان ما در سینما کمک کند؟
نه در هیچ کجای دنیا دولت به سینما کاری ندارد. یک فیلمساز به همراه یک سرمایه گذار به سینما میآید و در واقع تهیه کننده هم نقش تاجر را ندارد. الان نگاه مادی در سینما بیشتر دیده میشود تا آن علاقه و اهمیت کاری که یک فیلم قرار است روی مخاطب تأثیر گذار باشد.
برخی معتقدند مشکلات امروز سینما توسط تلویزیون به وجود آمده است نظر شما چیست؟
امروزه بین تلویزیون و سینما رقابتی به وجود آمده،در همین روزگای که میبینید بازیگران سینما و تلویزیون با هم قاطی شدهاند. اما بازیگران سینما در خارج از ایران دستمزدهای بالایی دارند و هیچ وقت نمیآیند که در تلویزیون حضور داشته باشند. اما عدهای که فقط میخواهند فیلمشان اکران عمومی شود سعی میکنند از چهرههای تلویزیونی هم در سینما استفاده کنند. امروز ما در سینما چند چهره جدید داریم. در خارج از ایران بازیگر را میسازند و تبدیل به ستاره میکنند. اما بازیگران ما معطوف به تعدادی شدهاند که دیگر نقشهایشان به تکرار رسیده است و متاسفانه اهل مطالعه و آموزش نیز نیستند. زمانی به آل پایچنو که سرکلاس هنرپیشگی نشسته بود، گفتند تو که بازیگری در این کلاسها چه میکنی، گفت که هنوز خیلی چیزها هست که باید به شیوه بازیگری اضافه شود، آمدهام آنها را یاد بگیرم. آموختن بازی زمان ندارد.
چه طور میشود سلیقه مخاطب را به سمت فیلمهای درجه بالا برد؟ چرا که سطح سلیقه مخاطب سینما پائین آمده است.
فیلمی همانند فیلم "جدایی نادر از سیمین" به کارگردانی اصغر فرهادی، فیلمی است که بیشتر در یک لوکیشن بسته فیلمبرداری شده است. اما مردم آن را دوست دارند. فیلمی سنگین که هیچ اکشنی ندارد و بازیهای خوبی را در این فیلم میبینید که متوجه میشوید واقعاً در حال دیدن یک فیلم سینمایی هستید. فیلم "درباره الی..." هم همینطور. در واقع فیلمساز و نوع ساختار فیلم میتواند تأثیر زیادی روی مخاطب بگذارد.
فیلمهایی که اخیراً دیدهاید کدام را دوست داشتهاید؟
فیلم "محمد رسولالله (ص)" که فیلمی سخت بود. این فیلم شاهکار است. دوست داشتم که فیلم "رستاخیز" را هم ببینم اما به دلیل اکران محدود آن موفق به دیدن این فیلم نشدم. بعضی از این اتفاقات، سینما را خراب میکند.
چه طور میشود مدیران با سابقه خوب در سینما را برای دورههای آتی نگه داشت؟ تجربه ثابت کرده که مدیران هر چند سال یک بار با تغییر سمت روبرو میشوند. در حالی که خیلی از این مدیران تجربیات خوبی در سینما کسب کردهاند.؟
واقعاً نمیدانم چرا این اتفاق در سینما بیشتر دیده میشود. این اتفاق در کل جامعه هم وجود دارد. البته باید این موضوع را هم بگویم که فیلمسازان ما هیچ وقت یک صدا نبودهاند چرا که اگر قرار است مدیری که خوب عمل میکند را برکنار کنند، این وظیفه سینماگران است تا یک صدا از همان مدیر حمایت کنند. من تشنه این موضوع هستم که سینماگران آثار یکدیگر را ببینند و درباره فیلمهای خود نظر بدهند، نه اینکه از هم دوری کنند. سالها میگذرد و فیلمها اکران عمومی میشوند، اما این کارگردانها و تهیه کنندگان حتی جلسهای برای تبادل نظر با هم نمیگذارند. از طرفی فیلمسازان باید به هم اعتماد کنند.
صبا شادور