هنرآنلاین: مالزى، سال ٢٠٢٠ کشورى توسعه یافته است: جداى از دهها دلیل دستیابى به چنان مهمى مانند برنامه محور بودن، نقشه راه عقلانى ماهاتیر محمد و... معتقدم فاصله این کشور از "منیتها" را نباید نادیده انگاشت؛ از جمله اینکه مىدانید در مالزى ٩ پادشاه حضور دارند و هر پنج سال به قید قرعه یک نفر از آنها به پادشاهى کل مالزی برگزیده میشود و دیگران از او پیروى مىکنند... اما در ایران، همه قبول دارند دو پاشاه در اقلیمى نگنجند!
و در این میان، اهل هنر، گواهى مىدهند که اگر به فرض محال هم دو پاشاه در اقلیمى بگنجند، غیر ممکن است دو هنرمند در اقلیمى بگنجند!! "هنرمندان یکدیگر را قبول ندارند" باورىست که از دیرباز در این سرزمین بر سر زبانها افتاده و گمانم این است که همین خود محورى و منیتها، بزرگترین آسیبها را به توسعه هنر و ضریب نفوذ هنرمندان در اجتماع زده است؛ عدم وجود نهادهاى مدنى قدرتمند در متن جامعه هنرى که بتواند حقوق هنرمندان را استیفا کند نیز در سایه همین عیب بزرگ خانواده هنرى به وجود آمده است؛ مردم بسیار شنیدهاند فلان هنرمند و بهمان هنرمند گرد یک میز نمىشینند و از أن بدتر، به اکراه دیگرى را هنرمند اطلاق مىکنند؛ تا درب بر چنین پاشنهاى بچرخد آنها که خواهان گوشهنشینى هنرند و از حضور هنر در متن مردم واهمه دارند، خواهند تاخت و صفتهایی نظیر لغو، جلوگیرى و تهدید، پیشوند محتمل رویدادهاى هنرى خواهد بود؛ چون در عصر معاصر هیچ دولتى نمىتواند معجزه کند؛ قهرمان این روزهاى همه جوامع، خود خود مردماند؛ لذا مردمان هنرمند تا نخواهند و یک دل نباشند، صد دولت دیگر هم نمىتوانند حق هنر در این مملکت را محقق کنند.
شایان ذکر است این یادداشت امروز،سه شنبه هفتم بهمن، در صفحه ١٤ روزنامه شرق به چاپ رسیده است.